دوئل حقیقت و مصلحت
شهر بیست/ سرویس فرهنگ و هنر _ وجیهه غلامحسینزاده: نرگس آبیار در پنجمین تجربه کارگردانیاش، این بار « ابلق» را راهی جشنواره سیونهم فیلم فجر کرد. برای کارگردانی که آثار درخشانی چون «شیار ۱۴۳» و «نفس» و فیلم بلند پروازانهای همچون «شبی که ماه کامل شد» را در کارنامه دارد، هر تجربه جدید فیلمسازی میتواند سخت و سختتر شود، چراکه هر فیلم او انتظار مخاطب را به قدر دهها اثر بالا میبرد.
آبیار اما انگار قرار نیست در مقابل این انتظارها پا پس بکشد، او این بار در فیلم جدیدش «ابلق» سراغ روایتی از یک ماجرای واقعی دیگری رفته که همه ما گاهی از آن شنیدهایم و ترجیح میدهیم نشنیده بگیریم. «ابلق» روایت یک واقعیت از تقابل حقیقت و مصلحت است، اتفاقی که احتمالاً هر روز بیخ گوش هر کدام از ما اتفاق میافتد اما در سکوت آدمها یا به قول کاراکتر «رحیم» قصه «ابلق»، توی لجنش هم زده نمیشود.
سعید ایلانلو کارشناس و مدرس سینما معتقد است که اگرچه ابلق یک شاهکار نیست اما از فیلمهای بسیار خوب جشنواره امسال است که از نقاط قوت آن می توان به کارگردانی فیلم اشاره کرد. آبیار توانسته یکی از سختترین فیلمهای جشنواره امسال را به سرانجام برساند.
به اعتقاد این کارشناس سینما، «میزانسنهای کارگردان و بازیهایی که از بازیگران میگیرد، از نگاه مخاطب قابل قبول است، به خصوص هوتن شکیبا که به خوبی از پس ایفای نقش دشوارش برآمده که متأسفانه از نگاه داوران دور مانده، الناز شاکردوست وگلاره عباسی هم خوش درخشیدهاند اما انتخاب بهرام رادان دقیق نبوده و احتمالاً با نگاهی به گیشه صورت گرفته است.»
ایلانلو معتقد است یکی دیگر از نکات مثبت فیلم، طراحی صحنه و لباس است که به شکل بسیار عالی انجام شده است. «لوکیشن فیلم با وضعیت مناطق حاشیهای تهران کاملاً مطابقت دارد و طراحی صحنه خوب این فیلم در کنار انتخاب لوکیشن بسیار هوشمندانه، توانسته برای مخاطب چشم نواز و جذاب باشد.»
به گفته این فیلمساز، «از جلوههای ویژه بصری هم به خوبی استفاده شده اما نماهای لانگ بیش از حد فیلمبردار، برای مخاطب جلب توجه کرده و او را از قصه دور میکند. مثلاً نمایش لانگ شات النازشاکردوست و تأکید بیش از حد به عکسالعمل حاضران با نماهای بسته آنان در صحنه اقرار دروغین، از جمله انتخابهای اشتباه کارگردان و فیلمبردار است که بیشتر در مستندها دیده می شود».
به اعتقاد ایلانلو، «یکی دیگر از امتیازات فیلم، گریم و چهره پردازی خوب فیلم است که چهرههای واقعی و قابل باورخلق کرده است.»
«تدوین موازی در صحنههای ورود بهرام رادان و کفتربازی هوتن شکیبا، زمانی باهم ارتباط پیدا میکند که به اتفاق خاصی منجر شود اما در این فیلم به یک نقطه مشترک نمیرسد و همین ضدکارکرد است»، این را ایلانلو گفته و معتقد است: «یکی از اشکالات فیلم، فیلمنامه آن است که از نظر ساختاری ایراد دارد. از این نظر که اگر بخواهیم تماشاگر را تا سرانجام فیلم حفظ کنیم، باید بر اساس فرمولهای فیلمنامهای در ۲۰ تا ۳۰ دقیقه ابتدایی فیلم، نقطه عطفی در فیلم ایجاد کنیم و اجازه ندهیم که تمرکز مخاطب از روی فیلم برداشته شود.»
به گفته این کارشناس سینما، «در فیلم ابلق نقطه عطف اول فیلم خیلی دیر اتفاق میافتد و تماشاگر برای آن بسیار منتظر میماند، همین موضوع سبب بالا رفتن انتظار مخاطب میشود به طوری که وقتی «جلال» با بازی بهرام رادان وارد خانه «راحله» با بازی الناز شاکردوست میشود، تماشاگر به چیزی جز فاجعه راضی نیست.»
ایلانلو اما محتوای فیلم را ارزشمند دانسته و پیشبینی میکند مورد استقبال جشنوارههای خارجی قرار بگیرد. او درباره سوژه این فیلم معتقد است: «فیلم سوژه خوبی دارد، عدهای این موضوع را مطرح کردهاند که این فیلم در ادامه چالش «me too» غربیهاست اما هرچه که باشد، معضل تجاوز و تعدی به حقوق زنان همیشه در تاریخ بشر بوده و وجود داشته است.»
محتوا همان موضوعی است که بسیاری از مخاطبان را از فیلم راضی نگه داشته است، سید حمیدرضا منتظری از منتقدان سینما معتقد است که «ابلق» به عنوان پنجمین فیلم بلند سینمایی نرگس آبیار، بهترین فیلم اوست. چرا که تسلط نرگس آبیار بر داستانپردازی و قصهگویی که ریشه در علقههایش در حوزه ادبیات داستانی و رمان دارد، همواره تماشای آثار او را فارغ از کیفیت فنی فیلم، دلپذیر میکند.
به گفته وی، «گرچه همواره آبیار در فیلمهای سینمایی خود به دنبال آزمودن جغرافیای متفاوت و تجربههای جدید بوده و همین موجب شده فیلمهای کارنامه او از یکدیگر متفاوت به نظر برسند اما وجه مشترک فیلمهایش تمرکز و توجه به انسان و روابط انسانی است و همواره در فیلمهایش، به آدمها نزدیک میشود و برحسب جنس داستان، تا حد زیادی درونیات آنها را برای مخاطب روایت میکند.»
منتظری معتقد است که «در ابلق، دامنه انسانها در امتداد تحلیل روابط انسانی به مراتب گستردهتر میشود و به نقد زیرساختی و بطن اجتماع میرسد و آبیار در این فیلم، با خلق یک منطقه حاشیهنشین در زیر سایه سنگین یک کلانشهر، رابطه میان دو مرد و دو زن را مورد بررسی قرار میدهد و در حقیقت، قصه ساده و پر از نشانه و موتیفهای استعاری در فیلم، از خودش عبور میکند و فراتر میرود».
به اعتقاد این منتقد سینما، «آبیار داستان فیلم و قصه آدمهایش را بهانهای میکند برای نقد اجتماعی و کنکاش شرایطی که آدمهای فیلم را به موجوداتی عافیتطلب و مصلحتخواه تبدیل میکند؛ وضعیتی که قهرمان و ضدقهرمان نمیشناسد و بهرغم افشا شدن حقیقت، اما همه کاراکترها به طمع منافع کوچک، ترجیح میدهند دروغ بشنوند تا شرایط حداقلی موجود حفظ شود.»
«فیلم از نیمه دوم تلاش میکند شخصیتهایی را که ساخته نقد کند و افرادی که حق و حقیقت را پای محافظهکاری، ملاحظات و مصالح قربانی میکنند، به نمایش بگذارد.» این را منتظری گفته و معتقد است: «ابلق بیش از آنکه درباره بررسی روابط افراد جامعه باشد، درباره لجن و کثافت پنهانی است که زیرِ پوست محافظهکاری منفعتجویانه و مصلحت خواهانه این جامعهی ناکجاآباد قرار دارد و میخواهد دلیل بیاورد حقیقت در تقابل با مصلحت، لال و ناتوان و ویلچرنشین است و حتی در اوج هیاهوی این کارزار عافیتطلبی، کاری از دستش برنمیآید.»
به اعتقاد این منتقد سینما، «اگرچه آبیار خیلی تلاش کرده بیش از آنکه موضع بگیرد تنها به نمایش عاقبت انتخاب مسیر قربانی کردن حقیقت بسنده کند، اما انتخاب مصلحت را مسکنی موقت بر عفونتها میداند و با اشاره آلودگیهای پنهان در لایه زیرین جامعه و لانه موشها، برای آمادهباش خبر از احتمال حمله و هجوم و تجاوز دوباره در شرایط متفاوت دیگری میدهد.»
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
«ابلق» به روی پرده سینما «ونوس» قم رفت - پایگاه خبری شهر بیست | پایگاه خبری شهر بیست
تاریخ : ۳۰ - مرداد - ۱۴۰۱
[…] فیلم فجر با عنوان «دوئل حقیقت و مصلحت» منتشر شد، در «اینجا» […]