از تماشای «نقابداران» تا «به سپیدی یک رؤیا» در یازدهمین «عیدانه»
شهر بیست/ سرویس فرهنگ و هنر _ محمد مهدی عنایتپور: یازده برگ از تقویم فروردین ورق خورد و نوروز متفاوت امسال هم به سرعت در حال نزدیک شدن به روزهای پایانی است. مثل همیشه بهار با سرسبزی و طبیعت زیبا و چشم نوازش تحویل شد اما نوروز امسال در سایه تاریکی یک ویروس جدید و ناشناخته به خانه نشینی بدل شد و حسرت یک دل سیر سفر کردن و گردش رفتن و نفس کشیدن در هوای دل انگیز این فصل بهشتی را بر دل خیلیها باقی گذاشت.
با این همه از جان آدمیزاد که چیزی بالاتر نیست و بهار را با همه بهارانههایش میتوان در فرصت دیگری تجربه کرد و از هوای مطبوعش لذت برد. به همین خاطر، امسال کمپینهای متفاوتی از جنس خواندن و شنیدن و دیدن در روزهای خانه نشینی و مبارزه با کرونا شکل گرفت تا حداقل از توفیق اجباریِ در خانه ماندن، بهترین استفاده شود.
«عیدانه» هم درست برای همین متولد شد. برای دیدن و خواندن و شنیدن در یک نوروز متفاوت. برای نوروز ۹۹ که همه ما باید در خانه بمانیم تا #کرونا_را_شکست_دهیم.
تاکنون ده بسته فرهنگی «عیدانه» به پیشنهاد ۴۰ تن از چهرههای شاخص و فعالان فرهنگی و هنری قم مهمان نگاه مهربانتان شده. شب گذشته نیز نسخه دهمین«عیدانه» با پیشنهادهایی از «کرار انصاری» مدیر شبکه جهانی هدهد، «اکرم مهدیزاده» مجری و مربی نمایش خلاق کوکان، «محمد تقی رحمتی» مستندساز و «محسن کیمیایی» نوازنده و مدرس موسیقی، پیچیده شد که در (اینجا) میتوانید بخوانید.
حالا یازدهمین بسته «عیدانه» در سالروز میلاد پیشوای زاهدان و زیور صالحان و چراغ شبزندهداران «حضرت سیدالساجدین(ع)» به مهمانی نگاهتان میآید. «عیدانه» امشب را با پیشنهادهایی از «زهرا محمدباقری» بازیگر تئاتر و مدرس فن بیان، «سید مرتضی حسینی شاهترابی» داستاننویس و منتقد ادبی، «محمد غفاری» شاعر و فعال فرهنگی و «سید حمیدرضا منتظری» منتقد سینما و رسانه میخوانید.
*زهرا محمدباقری
در سن نوجوانی بود که برای اولین بار به روی صحنه رفت و بازیگری را از بزرگان تئاتر قم آموخت و به یکی از بازیگران نسل طلایی دهه هفتاد هنر نمایش قم تبدیل شد. در ۱۹ سالگی با «فیروزه که میخواند» در جشنواره تئاتر قم خوش درخشید و جایزه بهترین بازیگری زن را به خانه برد و در جشنواره منطقهای بندرعباس برگزیده شد.
او دریافت چندین و چند جایزه کشوری و استانی را از جشنوارههای «ایران زمین» و «سوره» برای نمایشهای «کشتی گیرنده با خرس» و «شب محبوبه» در ویترین افتخاراتش دارد و یک بار هم برای کارگردانی نمایش «نقش زن» برگزیده شده است.
زهرا محمدباقری چند سالی میشود که گزیدهکار شده و کمتر به روی صحنه میرود. او سال گذشته فقط در نمایش «خواهر عشق» ظاهر شد و این روزها در دوران چهل سالگی، علاوه بر اینکه در دانشگاه ارشد «مدیریت» میخواند، فن بیان و بازیگری در خانه نمایش تدریس میکند.
*سه پیشنهاد متنوع و متفاوت زهرا محمدباقری را برای «عیدانه» میخوانید.
*کتاب «سقوط» نوشته «آلبر کامو» با ترجمه «پرویز شهدی» از نشر «جامی»: این اثر را میتوان شاهکار ادبی نویسنده دانست. رمانی فلسفی است که از زبان وکیلی به نام «ژان باتیست کلمانس» که خود را «قاضی توبهکار» میخواند، روایت میشود. او داستان زندگیاش را برای غریبهای اعتراف میکند. رمان «سقوط» با وجود کوتاه بودن و ایجازی که دارد، به خوبی معنا و مفهوم عمیقش را منتقل کرده و مفاهیم مد نظرش را به خوبی بیان کند. در طول خواندن رمان، دقت نظر و تلاشی که «کامو» در خلق این اثر به کار برده، به خوبی محسوس است.
*سریال «نقابداران» به کارگردانی «استیون نایت»: روایتی جذاب از یک خانواده گنگستر ساکن بیرمنگام انگلیس در اوایل قرن بیستم با محوریت رئیس خشن آنها «توماس شلبی». «نقابداران» از شرط بندی های غیرقانونی و بازار سیاه کسب درآمد میکنند. «توماس»، اشتباهی محموله تسلیحاتی را که از کارخانه محلی دزدیده شده بود، سرقت می کند. بازرس سختگیری به نام «کمپل» از ایرلند برای رسیدگی به این پرونده به بیرمنگام میآید و ماجراهایی رقم میخورد.
*انیمیشن «دایناسور خوب» به کارگردانی «پیتر سون»: این انیمیشن کمدی و فانتزی، ماجرای یک دایناسور دوست داشتنی و مهربان به نام «آرلو» را به تصویر میکشد که با یک پسربچه رابطه دوستی برقرار میکند و با هم سفری حماسی را کلید میزنند. «دایناسور خوب» چهار سال قبل نامزد دریافت جایزه بهترین انیمیشن از جشنوارهی گلدن گلوب شد.
*سید مرتضی حسینی شاهترابی
۴۲ ساله است و دکترای تاریخ تمدن اسلامی دارد. سالهاست که قلم در دست دارد و ادبیات داستانی، ادبیات نمایشی و تاریخ پژوهی را تجربه میکند و میآموزد.
تاکنون مقالات ادبی و داستانی متعددی در نشریات مختلف از جمله «فصلنامه ادبیات معاصر»، «الفیا»، «از نو» و «نشریه واژه» نوشته و داستانهایش در مجلات مختلف منتشر شده است.
چندین انجمن ادبی را دبیری و چند جشنواره داستانی را داوری کرده. او یک دوره هم مدیر گروه داستان مدرسه اسلامی هنر بود و دبیری کارگاههای تخصصی «چای و داستان» را تجربه کرد.
او سال گذشته کتاب «داستان نویسی مقدماتی» را نوشت و این روزها علاوه بر تدریس و نقد ادبیات داستانی، در اندیشه و نگارش نخستین رمانش است.
*سه پیشنهاد نوروزی سیدمرتضی حسینی شاهترابی را در «عیدانه» میخوانید:
*«خانه کوچک ما» نوشته «داریوش احمدی» از نشر «نیماژ»: دوازده داستان کوتاه درباره رفاقتها و رابطههای انسانی در جغرافیای فرهنگی جنوب ایران. داستانهایی که با کنار هم قراردادن مرگ و زندگی، روایتهایی خواندنی پیش روی خواننده میگذارند و او را به فکرکردن دعوت میکنند. داستانهای «در غروبی رنگپریده» و «در مکانی مقدس» از این مجموعه را چندبار بخوانید.
*«فوران» نوشته «قباد آذرآیین» از نشر «هیلا»: رمان «فوران» ماجرای مردی جنوبی است که پس از سالها کار و کوشش اکنون در بیمارستان بستری است و خاطرات روزهای رفتهاش را از پیش چشم میگذراند، از آدمهای رفته و مانده میگوید و با مرور خاطراتش تاریخ نفت و شرکتهای نفتی در جنوب را روایت میکند. لهجه محلی و شیرین شخصیتها همراه با نوستالژیهای آمده در داستان، «فوران» را خواندنی کرده است.
*«خاکستر» نوشته حسین سناپور از نشر «چشمه»: رمان «خاکستر» روایتگر روزگار مرد قدرتمند و پرنفوذی است که قدرت انجام هر کاری را دارد و اکنون خودش در یک گرفتاری اقتصادی و اجتماعی افتاده است و سرنوشتش را باید به دست بگیرد. اگر تعلیق ماجرایی و روایی در داستان را دوست دارید، رمان «خاکستر» را دوست خواهید داشت.
*محمد غفاری
سال پرحادثه ۹۸ که گذشت، سی سالگی را تجربه کرد. در دانشگاه، مدیریت فرهنگی خوانده و ارشد علوم ارتباطات دارد. از چهرههای فرهنگی به شمار میرود که هم شعر سروده و هم دستی بر آتش رسانه داشته و سوابق اجرایی پر و پیمانی در کارنامه دارد.
سرودههایش در «آستانه» به چاپ رسیده و در جشنوارههای متعددی از جمله شعر دفاع مقدس، شعر غدیر، «حنجره سرخ» و خوش درخشیده و جایزه ادبی سید حسن حسینی را هم در ویترین جوایزش دارد.
او در این سالها علاوه بر دبیری و مسئولیت اجرایی بیش از ۳۰ کنگره سراسری، مجموعه یادداشتهای بررسی کارنامه شاعران پس از انقلاب را تألیف و چندین و چند مجموعه شعر از جمله «پلک صبور»، «حماسه صبر»، «مستور» و «محبوبه خدا» را گردآوری کرده است.
غفاری از چهارسال قبل به حوزه هنری قم رفت و مسئولیت واحد آفرینشهای ادبی و دفتر فرهنگ و ادبیات پایداری را برعهده گرفت و یک سالی میشود که معاونت فرهنگی هنری حوزه هنری قم را تجربه میکند.
*یک فیلم سینمایی، یک رمان و یک مجموعه شعر ماحصل سه پیشنهاد نوروزی محمد غفاری برای «عیدانه» امسال است که میخوانید:
*فیلم سینمایی «انگل» به کارگردانی «بونگ جون هو»: سینمای کره جنوبی معمولا با فیلمهای تینیجری و سریالهایی برای مخاطب نوجوان شناخته میشود اما اسکار امسال با یک فیلم پرهیجان و جذاب، نام کره جنوبی را جهانی کرد. این فیلم که به ماجرای یک خانواده فقیرنشین میپردازد، با اتفاقات غیرقابل پیشبینی خود به خوبی مخاطب را با زیر پوست کره مدرنی که میشناسیم، آشنا میکند و فاصله طبقاتی را به نمایش میگذارد. فیلمی که از دیدنش پشیمان نخواهید شد و چهار جایزه آکادمی اسکار را از جمله در بخش بهترین فیلم و کارگردانی تصاحب کرد.
*کتاب «به سپیدی یک رؤیا» نوشته «فاطمه سلیمانی» از نشر «نیستان»: برای من که متولد شهر قم هستم و سالها زیر سایه کریمه اهلبیت(س)زندگی کردم، بسیار تأسفبار بود که شناخت کمی از حضرت معصومه(س) داشتم و شاید جز چند داستان آشنا، چیزی از زندگی پرفراز و نشیب حضرت نمیدانستم.
این کتاب، داستانی در دل تاریخ است که ماجرای حرکت حضرت معصومه(س) از مدینه تا قم را روایت میکند. فاطمه سلیمانی با قلمی جذاب و گیرا، ماجراهای مختلف این سفر را روایت میکند و مخاطب خط به خط، اطلاعاتش نسبت به حضرت بیشتر میشود. این کتاب محصول نشر «نیستان» است که سابقهای درخشان در زمینه داستانهای تاریخیمذهبی دارد.
*مجموعه شعر «کودتاه» سروده «میثم داودی» از نشر «سیب سرخ»: اگر علاقهمند به شعر هستید شما را دعوت میکنم به خوانش یک مجموعه شعر متفاوت از شاعری گمنام، کتاب «کودتاه» از شاعر جوان شهر قم میثم داودی. نگاه تازه و تصویرسازیهای متفاوتی که با هیچ شعر دیگری قابل مقایسه نیست، مهمترین ویژگی «کودتاه» هست و شاعر تلاش کرده که جهانبینی خاص خود نسبت به اتفاقات پیرامونیاش را به نمایش بگذارد.
*سید حمیدرضا منتظری
در دانشگاه کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی خوانده و کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی در گرایش مدیریت رسانه دارد. بیستوچهار سال از ورودش به انجمن سینمای جوان قم میگذرد و در همه این سالها، هم فیلمسازی را با ساخت ۱۲ فیلمکوتاه داستانی و مستند تجربه کرده و هم نقد فیلم نوشته و تدریس کرده است.
از جشنواره فیلم دانشجویی دانشکده صداوسیمای تهران لوح افتخار دارد و آثارش در چندین رویداد هنری از جمله جشنوارههای بینالمللی فیلمکوتاه تهران و جشنواره منطقهای سینمای جوان کاندیدا شده است. او «اولین جشنواره فیلم دانشجویان قم» و «اولین شب فیلمسازان قم» را دبیری و یک بار هم داوری جشنواره فیلم و عکس استان قم را تجربه کرده است.
او علاوه بر فیلمسازی، از سال ۱۳۸۰ تاکنون در مجلات مختلف سینمایی از جمله ماهنامه «هفت»، ماهنامه «فیلم»، ماهنامه «فیلمنگار» و برخی نشریات محلی قم قلم زده و مقالات تخصصی نوشته و ترجمه کرده است.
منتظری از خبرنگاران حرفهای سینما به شمار میآید و علاوه بر تقدیر در چندین محفل سینمایی، در دهه هشتاد در جشنواره مطبوعات قم برای مجموعه یادداشتها و مصاحبههای سینمایی برگزیده شده و این روزها به عنوان منتقد سینما و رسانه شناخته میشود.
*تماشای سه فیلم سینمایی را به پیشنهاد سید حمیدرضا منتظری در «عیدانه» میخوانید:
*فیلم سینمایی «زلیگ/ Zelig» به کارگردانی «وودی آلن»: «وودی آلن» در فیلم کمتر دیده شده اما فوقالعاده جذاب «زلیگ» با خلق شخصیتی بیثبات و آفتابپرستگونه به نام «لئونارد زلیگ»، بحران هویت انسان را به زبان طنز دستمایه قرار میدهد و در قالب «مستند ساختگی» یا همان «مستند نما»، نقد اصالت اندیشه و ثبات رفتار انسان را به چالش میکشد.
«زلیگ»، هم فیلمی سرگرمکننده و مفرح است، هم به دنبال به چالش کشیدن جستارهای بنیادین فلسفی بحران هویت شخصی است و نشان میدهد چگونه انسان با وانهادن شخصیت خویش و سازگاری با محیط برای کسب امنیت، به موجودی هدایتپذیر از سوی قدرتها تبدیل میشود. قصه فیلم، ماجرای مردی است که در ظاهر شخصیت مستقلی دارد اما در حقیقت با منش افراد و محیط پیرامونش خو میگیرد؛ «آلن» این موضوع را هجوگونه و غلوآمیز دستمایه خنده قرار میدهد.
*فیلم سینمایی «۲۱ گرم/ 21Gram» به کارگردانی «آلخاندرو گونزالس ایناریتو»: فیلم تحسینشده «۲۱ گرم» با بازی «شان پن» داستان چگونگی پیوند خوردن زندگی چند خانواده بر اثر یک سانحه تصادف را روایت میکند و از فرم روایی و بصری فوقالعاده جذاب و تکنیکال برخوردار است.
این فیلم مجموعهای از خرده داستانهای جداگانه است که مانند قطعات پازل و با نظمی خاص که ابتدا تصور میشود آشفتگی روایی است، کنار هم چیده میشوند و مفهوم تقدیر و سرنوشت را در ذهن مخاطب شکل میدهد.
گرچه موضوع داستان فیلم یک ماجرای جنایی به نظر میرسد، ولی در عمل فیلم یک درام اجتماعی است و به مفهوم پیوند اعضاء میپردازد و تأثیراتی را که میتواند بر گیرندهٔ عضو بگذارد، بررسی میکند.
عنوان فیلم «۲۱ گرم» به مفهوم مرگ میپردازد و اشارهای به نظریه برخی پزشکان قرن ۱۸ دارد که هنگام مرگ و زمان جدا شدن روح از جسم انسان، دقیقا ۲۱ گرم از وزن انسان کاسته میشود.
*فیلم سینمایی «مورد عجیب بنجامین باتن/The Curious Case of Benjamin Button» به کارگردانی «دیوید لئو فینچر»: داستان اقتباسی فوقالعاده و حیرتانگیز این فیلم، الهام گرفته از یک داستان کوتاه اثر «اسکات فیتزجرالد» است، فیلمنامه را «اریک راث» نویسنده سرشناس فیلمنامههای اقتباسی نوشته است و «برد پیت» و «کیت بلانشت» هم بازیگران اصلی آن هستند.
بنجامین دقیقاً در روز پایان جنگ جهانی اول و در سن ۸۰ سالگی خود و با شمایل یک پیرمرد کهنسال و ناتوان به دنیا میآید و با گذشت زمان، در حالی که اطرافیان روز به روز پیرتر میشوند، او روز به روز جوانتر میشود!
او در کهنسالی به دنیا میآید و در پیری عاشق دختری میشود که در سنین کودکی بهسر میبرد؛ اما طی سالها و در حالی که دخترک بزرگتر میشود، او در روندی وارونه به سوی جوانی، کودکی و خردسالی خود پیش میرود.
این فیلم یکی از تحسین برانگیزترین آثار کارنامه سینمایی «دیوید فینچر» است که در ۱۳ رشته «جایزه آکادمی اسکار» نامزد شد و از این میان، ۳ جایزه کسب کرد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
Wednesday, 23 April , 2025