حاشیههای پنجاهوهشتمین محفل طنز قمپز/ پای «ابی» و «فردوسیپور» به قمپز باز شد
شهر بیست/ سرویس فرهنگ و هنر _ محمد مهدی عنایتپور: سالن مفید مجتمع تربیتی آموزشی «هدایت» عصر چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت در حالی برای نخستینبار از اهالی قمپز میزبانی میکرد که این محفل بعد از شیب کندی برگزاریاش در یکسال اخیر به عدد پنجاهوهشتم رسیده بود.
محفلی که تا پیش از شیوع کرونا در چهارشنبههای پایانی هر ماه میزبان علاقهمندان به شعر طنز بود، در سال گذشته به دلایل متعددی نظیر تنگنظری بعضی مسئولان و ناآرامیهای کشور و تغییرات مدیریتی در حوزه هنری، فقط سه بار در ماههای اردیبهشت، تیر و اسفند برگزار شد تا زمزمههایی مبنی بر تعطیلی همیشگیاش نیز شنیده شود.
دکتر عباس احمدی دبیر دفتر طنز حوزه هنری قم که بیشتر مخاطبان این محفل او را به عنوان مجری کارشناس قمپز میشناسند، در آغاز سخن خود گفت: «قمپز از معدود محافل ادبی طنز مکتوب است که هنوز به حیات خودش در کشور ادامه میدهد، محافل ادبی خیلی خوبی داشتیم که بنا به دلایلی تعطیل شدند.»
او همچنین کنایهای به نهادهای فرهنگی در قم زد که سالنهای متعددی دارند اما هیچگاه سالنهای خود را در اختیار برنامههای فرهنگی قرار نمیدهند: «از مجتمع آموزشی تربیتی هدایت تشکر میکنیم که این بار آنها آوارگان قمپز را سرپرستی کردند. سالنهای زیادی در قم هست که نمیدانیم برای چه کارهایی استفاده میشود، به اسم سالنهای فرهنگی هستند اما همه کار در آنجا انجام میشود به جز کار فرهنگی، جلسات اینچنینی متأسفانه جا و مکان ندارند و امیدواریم این مسئله هم مثل بقیه مسائل حل شود!»
«شاسیبلندبگیران» موضوع قمپز پنجاهوهشتم بود و از ابتکارات جالب این برنامه، توزیع برگههای قرعهکشی در میان مهمانان برای اهدای یک خودروی شاسیبلند بود.
مهمان نخستین محفل طنز قمپز در سال جدید، شاعر و طنزپرداز مطرح قمی یعنی ناصر فیض بود که از آخرین حضور او پانزده ماه میگذشت. او در آبانماه ۱۴۰۰ مهمان قمپز شده بود و حالا یکبار دیگر به دعوت همشهریانش لبیک گفته بود تا در زادگاهش شعرخوانی کند.
مجری و کارشناس محفل طنز قمپز همچنین با اشاره به تأخیر حضور ناصر فیض، گفت: «استاد فیض گفتند توی رودخانه هستند، البته اگر منظورشان از رودخانه، قمرود باشد که تا حالا غرق شدند چون آب زیادی دارد!»
احمدی همچنین در کنایهای از خجالت صداوسیماییها هم درآمد و عنوان کرد: «از صداوسیمای قم هم تشکر میکنیم که جلسه را پوشش میدهند اما پخش نه! ما هرچه نگاه میکنیم فقط مصاحبه رئیس حوزه هنری قم از صداوسیما پخش میشود اما خبری از شعرها نیست».
مسعود یوسفی نخستین شاعری بود که چراغ اول قمپز پنجاهوهشتم را روشن کرد. یکی از بیتهای شعر او با عنوان «ای نشسته صف اول، عدالت پس چه شد؟/ جای فامیل و برادر کل ایران را بچسب!» با استقبال مواجه شد و احمدی خطاب به حسن خسروی وقار از شاعران آیینی که در دیدار اخیر شاعران با رهبر انقلاب شعرخوانی کرده است، گفت: «آقای خسروی با شما بودند، هم صف اول نشستید و هم چهره شما به مسئولین میخورد!»
در ادامه در حالی که معمولاً سید مهدی حسینی رئیس حوزه هنری قم از حضور در ردیف اول برنامهها پرهیز میکند، عباس احمدی این موضوع را سوژه کرد و گفت: «آقای حسینی بعد از شنیدن این شعر به صف آخر رفت در حالی که منظور شاعر، آقای خسرویوقار و رفقای وی بود نه رئیس حوزه هنری».
احمدی همچنین با قرائت یک دو بیتی از سعید بیابانکی شاعر و طنزپرداز یاد کرد، شاعری که اردیبهشتماه یک سال پیش مهمان محفل پرحاشیه قمپز در دانشگاه علوم پزشکی قم شده بود. «مافنگی و بی تعادلم میخوانند، معتاد شدید الکلم میخوانند/ برگرد وگرنه مردم اهل محل/ گنگستر شهرآملام میخوانند».
سپس ناصر فیض که با تأخیر به قمپز رسیده بود، به جایگاه دعوت شد تا هم جمع حاضر را به فیض برساند هم در کنار عباس احمدی قرار بگیرد. فیض پشت تریبون رفت اما به دلیل آنکه شعرهایش را پیدا نمیکرد وقت خواست و خطاب به احمدی گفت: «شما یک کاری بکن تا من شعرم را پیدا کنم!» عباس احمدی نیز در واکنش گفت: «من شیرین کاری بلد نیستم!»
این شاعر و طنزپرداز قمی در ادامه شاعران قمی را تشویق به شعرخوانی با گویش قمی کرد و با این مطلع شعر خود را آغاز کرد: «بخت و اقبال تا بهمون پُش که/ قیمت خونه بدجوری رُش که!/ حالا خونهات اگه گچهاش بریزه/ مگه میشه دو مرتبه نوش که/ تازه اونم گچهای امروزی/ نمیشن تا قیامت هم خُش که!/ دل خوش یادتونه سیری چند بود/ این روزها هیچکی نی دلش خوش که!»
در ادامه منصوره رضایی برای اجرای بخش «عکس و مکث» به جایگاه دعوت شد. او گفتههای اخیر یکی از نمایندههای مجلس درباره ماجرای واگذاری خودروهای شاسی بلند به نمایندگان را که عنوان کرده بود «چرا باید این گدابازیها را درآوریم و به ماشین شاسی بلند گیر بدهیم؟ مگر قیمت ماشین شاسی بلند چقدر است؟» سوژه هجو و شوخی کرد.
او همچنین به اکرانکنندگان بیلبورد با حرفهای جعلی تولستوی و ویکتور هوگو در نمایشگاه کتاب کنایه زد و افزود: «تولستوی در نمایشگاه کتاب صحبتهایی درباره عفاف وحجاب کرده بود، حالا ما کاری نداریم خودش چکاره بوده و چهکارها میکرده»، عباس احمدی نیز در واکنش به تصویر این فیلسوف و نویسنده روس، گفت: «در هر صورت محاسن خوبی داشته و ظاهراً آدم موجهی بوده»، فیض نیز عنوان کرد: «محاسنش همه معایبش را پوشانده»، رضایی نیز در پاسخ گفت: «البته دور از جان استاد فیض که محاسن دارند!»
رضایی همچنین به تأخیرهای متوالی در برپایی محفل قمپز اشاره کرد و گفت: «امیدوارم این بار آخرین محفل قمپز نباشد، جدیداً قمپز یکبار برگزار میشود، چند ماه نمیشود!» عباس احمدی نیز در واکنش به این موضوع، گفت: «قمپز در ماه گذشته به دلیل تلاقی با ماه رمضان برگزار نشد، انشاءالله این محفل با حضور رئیس جدید حوزه هنری قم با قوت ادامه پیدا میکند، آقای حسینی بهترین مدیر حوزه هنری در سه ماهه اخیر هستند!»
شاعر بعدی که به جایگاه آمد، احمد رفیعی مهمان شهرکردی قمپز بود. یکی از ابیات شعر او با عنوان «خوب است، باشد کار و بار مجلس ما/ مثل سر آقای قالیباف شفاف!» با تشویق حضار مواجه شد اما مجری قمپز با اشاره به خلوت بودن سر خود، گفت: «درست نیست با کله افراد شوخی میکنید!»
در ادامه عباس احمدی جدیدترین شعر خود را با موضوع شاسیبلندبگیران خواند که با استقبال روبهرو شد:
ما وکیل مردمیم و خوب خدمت میکنیم
تازه این اعمال را با قصد قربت میکنیم
تا سحر مشغول لابی با رفیقانیم پس
صبحها در صحن مجلس استراحت میکنیم
فقر و بیکاری نشد درمان ولیکن جای آن
از فضاهای مجازیتان صیانت میکنیم
ما توییتبازیم و صد فیلترشکن داریم ما
بر شما هم آیگپ و ایتا عنایت میکنیم
از تلاش و جهدمان این بس که سالی شصت روز
هی ز استکبار اعلام برائت میکنیم
آیتالله مدرس با کمال معذرت
ما دیانت را فدای این سیاست میکنیم
اهل منزل را فرستادیم خارج عشق و حال
خلق را دعوت به ایثار و شهادت میکنیم
در فلان شرکت اگر پستی به ما تکلیف شد
چشم قربان گفته و فوراً اجابت میکنیم
در کمیسیون، وزیران را به چالش میکشیم
باجخواهی بهر تمدید وزارت میکنیم
خودروی شاسی بلند و دلبری گیسو کمند
بین زنها هم عدالت را رعایت میکنیم
فیدلیتی یا دیگنیتی چه فرقی میکند
هرچه باشد قدردانی زین عنایت میکنیم
راست یا چپ هم ندارد، ما سر یک سفرهایم
مال بیتالمال را با عشق قسمت میکنیم
قافیه شد تنگ پس ما هم به قول بچهها
قاطعانه تیم ملی را حمایت میکنیم
شاعر بعدی که به دعوت احمدی به جایگاه آمد، حجتالاسلام مهدی پرنیان از السباقون قمپز بود که حالا دیگر خودش محفل «قندشکن» را در یزد مدیریت میکند. او شعر خود را با نقیضهای بر شعر منتسب به صائب تبریزی با مطلع «ما ز غفلت رهزنان را کاروان پنداشتیم/ موج ریگ خشک را آب روان پنداشتیم» آغاز کرد و خواند: «ما ز غفلت ارز ارزان را گران پنداشتیم/ در کنارش دشمنان را دوستان پنداشتیم/ صبح دولت آمد و با هم کلپچی میزدیم/ هی به ما پاچه خوراندند و زبان پنداشتیم …»
در حالی که شعر اول این طلبه شاعر به مذاق اهالی قمپز حسابی خوش آمده بود، ابیاتی از شعر دومش را نیز این گونه قرائت کرد که با استقبال روبهرو شد: «گفت موسی با خدا درباره تبلیغ دین/ من سخنرانم ولی داداش هارون بیشتر/ چون برادرهای یوسف پیش بابا آمدند/ گریه میکردند وحشتناک، شمعون بیشتر/ گرچه میترسم من از آیات مدثر ولی/ ترسم از آیات چهار و پنج ماعون بیشتر…»
عباس احمدی در واکنش به یکی از ابیات شعر حجتالاسلام پرنیان با این عنوان «ای که پرسیدی ز من آخوندها کی میروند/ هر زمان کف کرد باد از آب و صابون بیشتر!»، با لحن طنز گفت: «پس ناامید شدیم!»
محمدحسین مهدویان شاعر دیگری بود که پشت تریبون رفت و ابیات پایانی او که در تشویق به فرزندآوری و افزایش جمعیت بود مورد تشویق قرار گرفت: «ای زوجها بیایید/ هر طور شده بزایید/ چون که همیشه باید/ ایران جوان بماند». عباس احمدی در واکنش به ابیات این شعر، عنوان کرد: «موضوع جمعیت هم واقعاً مهم است و فکر میکنم اینها دیگر از صداوسیمای قم هم قابل پخش باشد! البته ما سال گذشته یک برنامه با موضوع افزایش جمعیت در دانشگاه علوم پزشکی داشتیم که منجر به تعطیلی یکی دو برنامه قمپز شد!»
در بخش دیگری از این محفل که همزمان با روز ارتباطات و روابط عمومی برگزار میشد، از تلاشهای محمد مهدی بهمنی مدیر روابط عمومی حوزه هنری قم و منیره اطاعتگر با اهدای لوح قدردانی شد.
شاعر دیگری که به جایگاه آمد، سید جواد میرصفی بود که در یک دوبیتی خطاب به ناصر فیض، گفت: «دکتر قدح و تو بادهای در قمپز/ ناصرخان تو فوقالعادهای در قمپز/ مفیوض شدیم از افاضات شما/ هربار که فیض دادهای در قمپز».
شاعر دیگری که از او برای حضور در جایگاه دعوت شد، حسین فیض اخلاقی بود که به گفته عباس احمدی شباهت نزدیکی به ایام جوانی علی اکبر ولایتی و یکی از بازندگان انتخابات ۸۸ دارد، ناصر فیض نیز در واکنش به مشترک بودن بخشی از نامخانوادگی خود با این شاعر جوان، گفت: «او فیض با اخلاقِ، من فیض بی اخلاق!»
فیض اخلاقی مثنوی طنز خود را با عنوان «نامهای به آقای فردوسیپور» خواند و از مصاحبه اخیر مجری برنامه نود در سیاسی کردن ورزش انتقاد کرد و در ابیات پایانی شعرش گفت: «تو که همهاش بد بودی با سیاست/ میگفتی از مروت و عدالت/ منتظرم بگی چرا میریزی، ورزش و با سیاستها تو دیزی!»
حسین صادقی شاعر دیگری بود که به دعوت عباس احمدی به جایگاه آمد، او که شعرهای طنزش بخاطر دارا بودن لهجه و گویش قمی همواره با استقبال روبهرو شده و در فضای مجازی دستبهدست شده، ورژن جدیدی از شعر «فک میکه و فک میکه و فک میکه/ همزمانم موبایلشم چک میکه» را رونمایی کرد که به طور پیوسته و متعدد مورد تشویق قرار گرفت.
او در خصوص اینکه تا کِی میخواهد «فک میکه …» بخواند، گفت: «تا وقتی ابی (خواننده) بخونه، منم «فک میکه» میخونم».
ناصر فیض که حسابی از شعرخوانی صادقی سر ذوق آمده بود و بارها از او تعریف میکرد، گفت: «این کار را به هیچ عنوان نمیشد با زبان معیار خواند، فقط زبان محلی است که ظرفیت تولید اثری را دارد».
او در ادامه افزود: «به تازگی شروع کردم ابیاتی را با لهجه قمی بگویم، شاعران قمی به زبان محلی شعر بگویند تا ظرفیتهای زبانی و اصطلاحات این شهر حفظ شود.»
این طنزپرداز مطرح پیش از آنکه شعر پایانی خود را با لهجه قمی بخواند، گفت: «بعد از انقلاب در برنامهای، من را که دو ماه در زندان بودم، با عزت شاهی که ۱۵ سال در زندان بود به طور مشترک دعوت کرده بودند که این موضوع بیشتر شبیه شوخی بود چرا که اصلاً زمان حضور من در زندان با آقای عزت شاهی که سابقه طولانی در زندان داشت، قابل قیاس نبود! حالا بعد از شعرخوانی آقای صادقی با این ظرافت و دقت در لهجه قمی، من شعر بخوانم مثل همان اختلاف من و عزت شاهی میشود.»
او شعر خود را این گونه به پایان برد: «قم چه دنیایی داشت برای خودش/ قنبید و سوهون که جای خودش/ از همون روز که آب و نونش بود/ قمی معروف به پشت بومش بود/ من زبونم فقط پر از پرزه، نگیدون فیض اومه چقه قر زه/ چون نخواستم که حوصلهت سر ره/ شعر گفتم که خستگیت در ره!»
همچنین سید مصطفی فاطمی، سمیه رستمی، محمد حسین علیان، میثم داودی، محمود حسنی مقدس، علی بهاری و حسن رحمانی نکو از دیگر شاعرانی بودند که پشت تریبون قمپز رفتند و آثار طنز خود را با موضوعات روز در قالب شعر و نثر خواندند و با استقبال گرم مخاطبان سالن مواجه شدند.
بخش پایانی قمپز پنجاهوهشتم قرعهکشی یک عدد خودروی شاسی بلند بود که ابتدا قرعه به نام عباس احمدی مجری برنامه درآمد که از پذیرش شاسیبلند انصراف داد و گفت: «من از حق خودم میگذرم، چون حوزه هنری خیلی به من پول میدهد بینیازم!»، قرعه بعدی به یکی از مهمانان حاضر در مراسم افتاد و شاسیبلند اسباببازی نصیب او شد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
Saturday, 30 November , 2024