بازخوانی سخنان «کیومرث پوراحمد» در قم/ «قصههای مجید» از نام من جلوتر زد/ «داریوش مهرجویی» استادترین استاد سینمای ایران است
شهر بیست/ سرویس فرهنگ و هنر: پیش از ظهر چهارشنبه ۱۶ فروردین بود که خبر درگذشت کیومرث پوراحمد فیلمساز کهنهکار سینمای ایران در رسانهها منتشر و در شبکههای مجازی دست به دست شد.
فیلمسازی که نام او در ذهن چند نسل از مردم ایران با «قصههای مجید» گره خورده و ۲۷ سال قبل سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فجر را برای «خواهران غریب» به خانه برد.
پوراحمد که از جمله فیلمسازان مطرحی بود که به اقتباس از داستان در سینما اعتقاد داشت، چهارسال قبل در یکی از روزهای گرم تیرماه برای نخستینبار به قم آمد و مهمان نشست ادبی «چای و داستان» در مدرسه اسلامی هنر شد و از تجارب و اعتقادات خود درباره این موضوع سخن گفت.
حالا سرویس فرهنگ و هنر «شهر بیست» به مناسبت درگذشت تأسفبار این فیلمساز شناخته شده سینمای ایران، گزارش مهمانی چهلوسوم نشست ادبی «چای و داستان» با حضور کیومرث پوراحمد را به قلم وجیهه غلامحسینزاده بازنشر میکند که در ادامه میخوانید:
«اتوبوس شب»، «خواهران غریب»، «قصه های مجید» و بیش از سی اثر داستانی و سینمایی دیگر که نام آنها با نام کیومرث پوراحمد همراه بوده، کافی است برای اینکه معرفی این کارگردان سینمای ایران کار چندان سختی نباشد.
کمتر کسی از متولدین دهه شصت و سالهای اول دهه هفتاد است که با «قصههای مجید» خاطره نداشته باشد. نوجوانی با لهجه شیرین اصفهانی که ماجراهایش خاطرات نوجوانی همه نوجوانان است و هر کسی شباهتهایی با خودش را در مجید و قصههایش پیدا میکند.
«ناخداخورشید»، «شبهای روشن»، «اینجا بدون من» از جمله اتفاقات خوبی است که در سینمای اقتباسی ایران افتاده است با این همه اما کارگردانی که بیشترین آثار اقتباسی را در سینمای ایران تولید کرده کیومرث پوراحمد است؛ «تاتوره»، «اتوبوس شب» و «قصه های مجید» از جمله آنهاست.
*اثر جلوتر از صاحب اثر
کیومرث پوراحمد که مهمان چهلوسومین نشست «چای و داستان» در مدرسه اسلامی هنر بود، سفر به قم را اتفاقی خواند که پیش از این بسیار منتظرش بوده و گفت: نادر ابراهیمی پدر معنوی من است و حق بسیار زیادی گردن من دارد در زندگی حرفهای من تنها یک نفر به گردن من حق دارد و آن هم نادرابراهیمی است. کسی که اوایل انقلاب به حوزه علمیه قم میآمد و داستان نویسی تدریس میکرد و بسیار از سمت روشنفکرها متهم میشد اما من چون بسیار به او ارادت داشتم فکر میکردم که کار درستی میکند و بعدها روشنفکرها هم فهمیدند که چه کار درستی میکرد.
بحث در مورد چگونگی سینمای اقتباسی و ضعفهای آن در ایران موضوع مهم بحث این جلسه بود، پوراحمد در همین رابطه به آثار اقتباسی خودش اشارهای کرد و گفت: «قصههای مجید» امروز از ما جلو زده است، بعد از این اثر، فیلمهای شاخص بسیاری مانند «اتوبوس شب» و «خواهران غریب» را ساختم اما انگار نساختم.
«قصههای مجید» سالها در دستور کار گروه کودک شبکه یک بود، اما به هر دلیل به توافق نرسیده بودند بعد از پیشنهاد به من، ۳۷ داستان قصههای مجید را خواندم و به این نتیجه رسیدم که این داستان ها بخشی از نوجوانی خودم است و حال و هوای مشترکی داشتیم و در واقع این حالوهوا و بنمایه قصههاست که میتواند ما را به این نتیجه برساند که یک اثر برای ساختن خوب است.
این کارگردان سینما ایران بر زیست مشترک برای رسیدن به یک اثر مناسب اشاره کرد و افزود: یک سال طول کشید که از این قصهها، فیلمنامه قصههای مجید را درآوردم و بخشهایی از نوجوانی خودم را به آن وارد کردم؛ بخش خوابنما که یکی از قسمتهای قصه های مجید است، دقیقا بعد از روز هفتم پدرم ساخته شد، به همین دلیل مرگ خیلی در این داستان نمود پیدا کرد و این رابطه عاطفی نیز بسیار مشهود است. تمام فیلمنامههایی که در سالهای پیش ساختهام یا خودم بودهام یا یه مابهازایی در اطرافیانم داشته است.
*مرادی کرمانی اهل منممنم نیست
همراهی نویسندگان برای استفاده در ساخت در اثر اقتباسی، موضوع مهم دیگری است که پوراحمد به آن اشاره کرده و گفت: مرادی کرمانی تنها نویسنده است که خیلی از داستانهایش اقتباس شده است، یک خودخواهی و منممنم در بین کارگردانان وجود دارد اما در مورد هوشنگ مرادی کرمانی این موضوع وجود ندارد و بین ساخت اثر و داستان تفاوت قائل میشود و هر بلایی سر قصه اش بیاوری اعتراضی ندارد و داستان خودش و اثر سینمایی را تفکیک میکند.
وی در رابطه با تغییر لوکیشین قصههای مجید از کرمان به اصفهان هم گفت: دوری راه، نبود بازیگر در کرمان و کمبود لوکیشنهای متنوع باعث شد که به جای کرمان قصه های مجید را در اصفهان بسازم.
*داستانی که حرف میزند
آنطور که این کارگردان مطرح سینمای ایران میگوید: یک داستان خوب سینمایی، شما را به دنبال خودش میکشد و میگوید من را به فیلم تبدیل کنید. جذابیت داستان و تصویر خوب و بنمایه آن تعیین میکند که این داستان میتواند فیلم بشود. برای داستان «اتوبوس شب» هم این اتفاق افتاد و یک داستان کوتاه توانست به یک فیلم منتهی شود.
پوراحمد با تأکید بر بازنویسی آثار سینمایی نیز تأکید کرد: همه آثارم را بارها بازنویسی کردهام، همین اثر آخر یعنی «تیغ و ترمه» را ۱۳ بار بازنویسی کردم، این بازنویسی و صیقل دادن اثر بسیار اهمیت دارد. در حالی که در ایران این خودخواهیها باعث میشود که ساخت فیلم از اثرهای داستانی کم شود.
وی، داریوش مهرجویی را به عنوان یکی از فیلمسازانی نام برد که آثار اقتباسی درخشانی همچون «مهمان مامان» دارد و او را «استادترین استاد سینمای ایران» نامید و گفت: قصههای بسیار خوبی وجود دارد اما کسی هزینه برای ساخت این داستانها نمیکند، تعداد فیلمنامهنویسانی که از راه فیلمنامهنویسی ارتزاق میکنند به ۵ نفر نمی رسد و تهیه کنندگان، فیلمنامهنویسان را دست کم میگیرند.
به گفته پوراحمد، حق کپی رایت در آمریکا از ۳۰ سال به ۱۰۰ سال رسیده است این یعنی تا ۱۰۰ سال بعد نوادگان صاحب یک اثر از آن بهرهمند میشوند در حالی که در ایران اصلاً حق کپی رایت وجود ندارد، تهیهکنندگان در ایران اصلاً پول نمیدهند. اصل فیلم، فیلمنامه است اما راضی نیستند برای فیلمنامه پول بدهند.
وزارت ارشاد فشل و عقیم ماندن داستانها
به گفته وی، داستان خوب فراوان است اما سینما و مافیای پخش و تولید و وزارت ارشاد فشل باعث میشوند که این قصههای خوب تبدیل به فیلم نشوند.
این فیلمساز سینمای ایران به بی توجهی جامعه به کتاب انتقاد کرد و گفت: مردم در آمریکا به دنبال این هستند که آخرین اثر نویسنده مورد علاقه خودشان را پیدا کنند اما در ایران بعضی کتابها ۵۰۰ جلد تیراژ دارد که این بسیار غم انگیز است. مجموع تیراژ «جای خالی سلوچ» محمود دولتآبادی در این سالها به ۱۰۰ هزار جلد هم نمیرسد. حالا هم که هوشمندشدن زندگیها و تلفنها سبب شده که همه فکر میکنند دانشمند هستند و هیچکس کتاب را ورق نمیزند.
پوراحمد در رابطه با تفاوت اقتباس از داستان کوتاه و رمان هم گفت: از داستانهای کوتاه هم می توان اقتباس کرد تنها یک مبنا و پایه داستان به شما میدهد، اما رمان به اندازه کافی شاخ و برگ دارد و باید آن را هرس کنیم، رمان راحتتر میتواند فیلم شود چون جزئیات بیشتری دارد.
این کارگردان همچنین در رابطه با انتقاداتی که به نویسندگان معاصر وارد می شود، گفت: تفاوت نویسندگان قدیمی مانند غلامحسین ساعدی و صادق چوبک با داستاننویسان فعلی زیاد نیست، ما هنوز هم نویسندگان خلاقی داریم که نوآوری به خرج میدهند و فضاسازی و شخصیتپردازیهایی میکنند که خیرهکننده است. اینکه میگویند داستانها نوشخوار قبلیهاست حرف بیهوده و بی ربطی است، اصلاً اینطور نیست، بلکه خلاقیت و آگاهی است که به بازنویسیهای خوب منتهی میشود.
قاب پایانی چهلوسومین نشست ادبی «چای و داستان»، عکس یادگاری تعدادی از علاقهمندان ادبیات و هنر و سینما با کیومرث پوراحمد فیلمساز کهنهکار سینمای ایران بود.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
Tuesday, 22 April , 2025