«روز واقعه» ادای دِین سینمای ایران به عاشورا/ روایت حقیقتی که بر سر نیزه رفت
شهر بیست/ سرویس فرهنگ و هنر _ وجیهه غلامحسینزاده: «آیا کسی هست که مرا یاری کند؟» این همان ندایی بود که عبدالله نصرانی را مدهوش خود کرد و راهی بیابان. صدای برترینِ مسلمین عالم که به گوش یک مسیحی تازه مسلمان شده رسیده بود. ندایی که تنها به گوش او رسیده بود و آرام نگرفت تا حقیقت پنهان پشت آن را دریافت.
«عبدالله، جوانی مسیحی است که به تازگی مسلمان شده ودلیل اسلام آوردن او، عشقی است که در دل نسبت به راحله، دختری مسلمان پیدا کرده و از سر دلدادگی به آیین مسلمانی درآمده است تا پدر راحله با ازدواج او و دخترش موافقت کند. عبدلله پس از ۳۷ بار خواستگاری از راحله در نهایت موافقت پدر راحله را گرفته. در میانه راهی که داماد رهسپار خانه عروس است، پیکی خبر از حسین(ع) می آورد و در ضمن خبر می دهد که کوفیان سر مسلم بن عقیل را زده اند. از آنجا که امام حسین(ع) مقتدای راحله بوده، عبدالله نیز از این طریق با امام آشنایی پیدا می کند. پس از رد و بدل کردن هدایا و برپایی مراسم، عبدالله ندایی غیبی میشنود که می گوید آیا کسی هست که مرا یاری کند؟»؛ این بخشی از روایت ماندگارترین اثر عاشورایی تاریخ سینماست. «روز واقعه» شاهکاری که به قلم بهرام بیضایی و کارگردانی شهرام اسدی و تهیهکنندگی مرتضی شایسته در سال ۱۳۷۳ خلق شد و حالا بعد از گذشت ۲۵ سال هنوز از ماندگاری آن ذرهای کم نشده است.
این اثر ماندگار و جذاب در حالی خلق شده است که نزدیک شدن به واقعهای تا این حد مهم و اساسی در تاریخ با این میزان از تأثیرگذاری در عمق احساسات گروه عظیمی از مردم، یعنی واقعه عاشورا کار بسیار حساس و حتی شجاعانه است. این را میتوان از تحلیلهای «احمدرضا داوری» برداشت کرد که معتقد است: «پرداختن سینمایی به واقعه عاشورا به دلیل ماهیت ابزاری و مدرن گونه سینما و از سوی دیگر سنتی بودن واقعه عاشورا و تاثیرگذاری عمیق آن بر روی احساس مردم سبب شده که این کار بسیار حساس باشد.»
*زبان الکن سینما در برابر عاشورا
به اعتقاد این فیلمساز، «مردم دوست دارند واقعه عاشورا را همانطور که از کودکی دریافت کرده اند بازپرداخت کنند و هرگونه تغییر کوچک و جزئی در این برداشتی که در طول سالها در وجود همه مسلمانان و شیعیان نهادینه شده است، میتواند با مقاومت مردم همراه باشد و به همین دلیل است که معمولا اشاره مستقیم به واقعه عاشورا در یک اثر سینمایی، نمیتواند موفقیت آمیز باشد و مقاومت و عدم رضایت مردم را هم به همراه خواهد داشت.»
«علاقه و وابستگی روانی و عاطفی مردم به امام حسین سبب شده خودشان به سراغ شکلی از هنر بروند که بهتر میتواند این واقعه را تعریف کند»؛ این را داوری گفته و معتقد است: «روضه خوانی و تعزیه بخشی از این قالبی بوده که مردم انتخاب کردند و هنر سینما در ایران به طور خاص نتوانسته با واقعه عاشورا پل لازم را برقرار کند. شاید دلیل اصلی آن را بتوان در همان ماهیت مدرن سینما پیدا کرد چراکه معمولا تولیداتی که در این زمینه صورت گرفته، اگر به طور مستقیم به اصل واقعه پرداخته به دل مخاطب ننشسته و معمولا مردم دوست دارند ماجرای اصلی واقعه عاشورا را که بسیار ریشه در احساس و روح آنها دارد، از طریق سنتها و باورهای شخصی خودشان دریافت کنند.»
به اعتقاد این فیلمنامهنویس، «اینکه در هر گوشه از ایران، سبک عزاداریهای متفاوتی دیده میشود دلیلی بر این مدعاست چرا که مردم دوست دارند از همان شیوه سنتی برای بازتعریف واقعه استفاده کنند و هنر مدرن سینما نتوانسته مخاطب خود را مجاب بکند که در سالن سینما، این واقعه را تماشا کند.»
فیلم «روز واقعه» نیز به این دلیل و برای اجتناب از اشاره مستقیم به این واقعه با اهمیت، با ایجاد یک داستان در حاشیه واقعه عاشورا سعی کرده است تا جایی که امکان دارد به اتفاقات روز عاشورا و هدف آن نزدیک شود. به گفته داوری، «در واقعه عاشورا بیان هنری نیست که واقعه را بزرگ و با اهمیت میکند بلکه اصل خود واقعه است به طوری که اگر روایت واقعه از روی متن هم خوانده شود، مردم را متأثر خواهد کرد و نمونهاش را میتوان در روضه خوانیهایی دید که تنها با یک کد و یک کلمه، مردم به شدت متأثر میشوند.»
*قلمی قوی و سینماگری آگاه
«در فیلم روز واقعه همه چیز سرجای خودش قرار گرفته است، زبان نمایشی بسیار قدرتمندی دارد و محصول یک قلم قوی است و در نهایت هم توسط یک سینماگر آگاه ساخته شده است.» این را داوری گفته و معتقد است: «از فیلم روز واقعه در ظرف زمانی خودش استقبال بسیار خوبی صورت گرفت و محصول نمایشی قدرتمندی بود که در خدمت ابزار سینما و هنر مدرن سینما قرار گرفت و حالا بعد از سالها نیز مورد توجه مخاطب است اما با همه توجهاتی که جلب کرده برای بیان وقایع تاریخی عاشورا الکن است.»
به گفته وی، «نویسنده در فیلم روز واقعه، شخصیتی را وارد میکند که سابق بر این در سینما مطرح نشده، قصهاش را آرام آرام تعریف میکند و از مدرن بودن سینما فاصله نمیگیرد اما در عین حال مخاطب را به زمان واقعه عاشورا می برد و در همین سطح با واسطه به واقعه عاشورا نزدیک میشود و حالا بعد از سالها هنوز تنها صحنههایی که در تلویزیون و رسانههای مختلف از واقعه عاشورا منتشر میشود، همین چند پلانی است که در فیلم «روز واقعه» از عاشورا به تصویر کشیده شده است.»
«محمدرضا محقق» هم معتقد است: «ارزش و اهمیت فیلم «روز واقعه» در فیلمنامه آن است که نتیجه قلم بهرام بیضایی بود و همین عامل سبب شد در تمام این سالها، تلویزیون جمهوری اسلامی ایران این فیلم را پخش کند و تنها اثر مرتبط با واقعه عاشوراست که در حوزه سینما ماندگار شده است.»
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران ادامه میدهد: «فیلمنامهای مستحکم با زبانی فاخر و قوت بیانی ممتاز»، «روایتی گیرا و منسجم و دقیق و وفادار به تاریخ»، «شخصیت پردازی»، «روایت پردازی»، «گره افکنی و گره گشایی»، «درام»، «نقطه عطف»، «انتخاب موقعیت» و «حرکت رو به جلو برای شرح موقعیت»، همه از جمله ویژگیهای مهم فیلم «روز واقعه» است که از نظر فنی از آن یک فیلم شاخص و ماندگار ساخته است.
*روایتی عاشقانه بر بستر واقعه عاشورا
به گفته این منتقد سینمایی، «فیلم روز واقعه یک روایت عاشقانه بر بستر موقعیت واقعه عاشورا خلق میکند که قطعا مرهون قلم بهرام بیضایی است که کم جفا ندید و کم از نگاههای مغرضانه و کوتاهفکرانه رنج ندید اما شاخص ترین، ماندگار ترین، جذاب ترین و بهترین اثر سینمایی را خلق کرد در حالی که کمرش زیر بار اتهام خمید اما راست قامت به تصویرگری واقعه عاشورا با قلم زیبا و تأثیرگذار خود دست زد.»
محقق معتقد است که تمام داشتهها و قوت سینمای ایران به خدمت فیلم «روز واقعه» درآمده، به طوری که قریب به اتفاق بازیگران شاخص و عوامل سینماگر از آهنگساز، طراح صحنه، طراح لباس و در قله آن نویسندگی بهرام بیضایی در درخشانی فیلم به کمک آمدند و در واقع میتوان گفت این فیلم به طور کلی ادای دین سینمای ایران به عاشورا بوده است.
این منتقد سینمایی اعتقاد دارد که فیلم علاوه بر متن، فرامتن هم دارد به طوری که علاوه بر روایت تاریخی، اشارههای اجتماعی، فلسفی، عرفانی، فرهنگی، سیاسی و انسان شناختی دارد؛ ضمن اینکه یک روایت عاشقانه است و معرفت شناسی و خودشناسی انسان متقدم، متاخر و معاصر را در خود دارد و از این جهت هم فیلم شاخصی است.
به گفته این منتقد، «بیضایی در این فیلم عنصر اسطوره را که همیشه برای او مهم بوده به نحوی امروزی کرده است؛ یعنی روایت، از دل تاریخ آمده اما نگره، نگره امروزی است. مخاطب در این فیلم، شخصیتها، دیالوگ، موقعیت و فرامتن هایی در این کار میبیند که گویی در عصر حاضر با امام حسین(ع) روبهروست و رفت و برگشتهایی که در فیلم وجود دارد، با این تدبیر اندیشیده شده که انسان معاصر را فرابخواند و در موقعیت «عبدالله نصرانی» قرار بدهد و مواجهه او را با حقیقت آزادگی به کندوکاو بنشیند.»
همان موقعیتی که عبدالله نصرانی را برای یافتن حقیقت راهی صحرا و بیابان کرد و نهایتا در جواب راحله که از او پرسیده بود: بگو عبدالله حقیقت را چگونه یافتی؟ گفت: «من حقیقت را در زنجیر دیدم. من حقیقت را پاره پاره بر خاک دیدم. من حقیقت را بر سر نیزه دیدم.»
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
Wednesday, 27 November , 2024