نقد فیلم «نگهبان شب»/ پرواز بر آسمان حسرتها!
شهر بیست/ سروبس فرهنگ و هنر _ حمیدرضا منتظری: «نگهبان شب» آخرین ساخته «رضا میرکریمی» کارگردان پرافتخار و ۵۷ ساله سینمای ایران، پس از معرفی به عنوان ۹ نامزد در رشتههای مختلف و دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از چهلمین جشنواره فیلم فجر، حالا پس از دو سال بر روی پرده اکران است.
دهمین فیلم «میرکریمی» در نتیجه کار، مشابه هیچ فیلمی نیست؛ نه به فیلمهایی که با نام آثار واقعگرای سینمای ایران با مضامین اجتماعی میشناسیم شباهت دارد، و نه حتی به فیلمهای قبلی خود کارگردان شبیه است! جهان روایی فیلم بر نگاه شخصیت اصلی شکل میگیرد و همه ماجراهایی که فیلمساز در روایت قصه به آن میپردازد، همگی جزئیات و خردهداستانهای درگیرکنندهایی هستند که شخصیت اصلی فیلم قرار است برای رسیدن به یک خودشناسی عمیق و آگاهانه از میانه آنها عبور کند؛ خودشناسی و شخصیتپردازی عمیقی که هدف غایی میرکریمی ِ همیشه اخلاقمدار و ایدهآلگرا در «نگهبان شب» است.
«نگهبان شب» حکایت از تصمیم جدی فیلمساز برای شکلگیری پایههای روایی فیلم در بستری از خلق جزئیات عادی برای داستان و شخصیتپردازی واقعگرایانه دارد؛ شخصیتهایی که از معصومیتی حیرتانگیز برخوردار هستند و نابازیگرانی که در قامت نقشآفرینان توانمند، توان خود را اثبات میکنند.
فیلمساز در تفکر راهبردی فیلم تلاش میکند از روایت دراماتیک افراطی قصهاش پرهیز کند و مخاطب را به ورطه مواجهه سانتیمانتال با موضوع فقر دور نگه دارد. میرکریمی سعی دارد به جای نمایش سیاهی و کاسبی با فقر، به سمت علقههای تغزلگرایانه و درونمایههای واقعگرا پیش برود و بر مدار توصیف و تشریح جزئیات در هم تنیده قصه خود، اتمسفری از مواجهه جوان کارگر روستایی با مفهوم «نگهبانی» و «پاسبانی» را خلق کند.
فیلم با انتخاب خردهداستانهایی با موضوع فقر و روایت یک مجموعه روابط عاطفی و انسانی، به تقابل کاراکترهایش با موضوع رانت، تضاد طبقاتی و فساد اقتصادی میپردازد و بیشتر از اینکه بخواهد به دنبال نقد اجتماعی باشد، به تصویرگری یک شرح حال اخلاقی و تبادل احساسات انسانی در بستری از رنگپردازی و نورپردازی گرافیکی گرایش دارد؛ تمایلاتی که ریشه در نگاه عمیق کارگردان ِ گرافیست خود دارد.
«میرکریمی» در دهمین ساخته خود به یک دستور زبان از روایت دراماتیک مبتنی بر زیباییشناسی خلاقانه رسیده و با روایت یک قصه خطی ساده، موقعیتهایی تکراری را به تصویر میکشد و هیچ اتفاق سانتیمانتالی در فیلم رخ نمیدهد، بهطوریکه میرکریمی و داودی، همکار جوان فیلمنامهنویساش که پیش از این تجربیات موفقی داشتهاند، در نگارش قصه بیشتر به تمثیلسازی استعاری از معناهای «درخت»، «حسرت»، «شنیدن» و «سکوت» سرگرم بودهاند تا غافلگیریهای متداول درام! «نگهبانی شبانه» رسول از یک ساختمان نیمهکاره که اتفاقاً سهامداران آن فرهنگیان و آموزگاران جامعه هستند، تا «سکوت» سادهلوحانهاش در مقابل دوربین گزارشگر تلویزیون و تظاهر سادهلوحانه به رضایت و تکرار مجدد آن تظاهر، همه و همه نمادهایی هستند که «میرکریمی» اصرار دارد به ترمیم «تک درخت» نیمه سوخته و جسارت ِ پرواز بر آسمان حسرتها در پایان فیلم ربط پیدا کنند و مخاطب فیلم، در حسرت معنای نشانهشناختی «آلزایمر» و همچنین باغ تصرف شده به نفع رانت، از «میرکریمی» راضی باشد! حتی اگر اطلاع نداشته باشد کارنامه شخصی این فیلمساز محصول تمام و کمال همینگونه روابط حمایتی است.
«نگهبان شب»، نه دنبال روایت افراطی تلخیهاست و نه دلش میخواهد زیادی شیرین باشد؛ فیلمساز مدعی یک روایت نمادین از زندگی معمولی آدمهای ساده امروز است که در عین ارائه یک تصویری واقعنما از شرایط و جزئیات زندگی، به دنبال ایجاد حس خوب غلبه بر حسرتها و ترسهای آدمهای زخمخورده اما مقاوم جامعه است. آنچه برای «رسول» و سایر شخصیتهای داستان رخ میدهد، مجموعهای از رویدادهای تلخ اما امیدوارکننده است که در میان تمام این تلخیها و رانتهای پنهان، فیلمساز به دنبال کشف شیرینی دلنشین مفهوم «غلبه بر ترس» و به اشتراکگذاری آن با مخاطب است.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
Thursday, 21 November , 2024