کوک به کوک تا موفقیت
شهر بیست/ سرویس اجتماعی _ راضیه رضایی: دو سر پارچه را که روی هم جفت میکند، انگشت سبابۀ راست را محکم میگذارد روی عدد یک و با آن یکی دست، متر را تا عدد صد همراهی میکند، سوزن ته گرد را کنار عدد صد روی پارچه مینشاند و الگو را روی پارچه پهن میکند. یک قدم عقب میرود، الگو را بر اندام پارچه برانداز میکند و از تنگ کردن چشمانش پیداست که نگران یکی دو سانت خط دوخت است که مبادا یکسان نباشد. قیچی را برمیدارد و از کنار همان سوزن نشان شده عرض پارچه را تا آخر یک نفس میرود، بدون اینکه دستش میلیمتری بلرزد.
از پشت میز بُرش بلند میشود و پشت چرخ خیاطی مینشیند، قرقره همرنگ پارچه را میگذارد و ماسوره را برای نخ زیر پُر میکند، حالا نوبت قرقرهای است که باید از رو بازی کند، نخ که از اهرم بالابرنده میگذرد، فقط به اندازه یک دور تا رسیدن به چشمی سوزن فاصله دارد و حالا همه چیز شروع میشود. پدال که میرود پایین، سوزن در پارچه فرو میرود، دستان نخِ زیر، دور گردن سوزن حلقه میشود و بالا میآید. روی پارچه، فراغ نخ زیر و رو با یک گره پایان مییابد.
خانم زهرا ملاحسینی ۳۰ سال است که سانت به سانت، متر میکند، چشم میدوزد و سوزن میزند. اما حالا دیگر به قول خیاطها «نخ را کوتاه میگیرد» و استادی است که فوتوفن کار را یاد میدهد. او از خاطرات اولین چرخ خیاطی و آغاز این راه میگوید: «در دوران ۸ سال دفاع مقدس به دلیل شرایط کاری همسرم در منازل سازمانی پایگاه هوایی چهارم شکاری دزفول زندگی میکردیم و من در شهر غریب برای گذراندن اوقات فراغت دوره مقدماتی خیاطی را آموزش دیدم و به خاطر علاقه زیادی که به خیاطی داشتم سعی کردم فوت کوزهگری را از استاد یاد بگیرم و کمکم از یک چرخ خیاطی قدیمی شروع کردم. از همان چرخ های مشکی قدیمی که شاید در پستوی خانه مادربزرگتان دیده باشید.»
دوباره قیچی را به دست میگیرد، این بار نوبت طول پارچه است، همانطور که رد کنار کاغذ الگو را طی میکند به سال ۷۲ و ب بسم الله کارگاهی بازمیگردد که از پارکینگ خانهاش در قم شروع شده است. از حرف های این بانوی کارآفرین معلوم است که نه تنها در خیاطی بلکه در کل زندگی هم هیچ وقت گز نکرده پاره نکرده است: «۲۲ بهمن سال ۸۶ با گرفتن یک وام ۵ میلیون تومانی از ارتش توانستم چرخ خیاطی، اتو و لوازم مورد نیاز برای راهاندازی کارگاه بزرگتر را تهیه و کارگاه تولیدی خودم را راهاندازی کنم.»
مسیر رسیدن به هدف همیشه روبهروی چشمان خانم ملاحسینی بوده و تلاش در سرشت او عجین شده است: «اولین قرارداد من به مدت ۶ ماه با یکی از فروشگاههای بزرگ قم برای تحویل روزی ۳۰ دست لباس اسپرت بود. البته امیدوار بودم و اعتماد به نفس بالایی داشتم. من در سال اول ۱۲ هزار دست لباس را دو ماهه قرارداد بستم در صورتی که هنوز تعداد چرخ خیاطیها و نیروهای چرخکار کامل نبود و کار را با ۵ کارورز خیاط شروع کردم و در کنار آموزش دادن، سفارش روزانه را نیز با همکاری آنها آماده میکردیم و اکنون آنها از بهترین چرخکارهای کارگاه من هستند و بعضی از آنها دیگر مستقل شدهاند و برای خود کارگاه تولیدی راهاندازی کردند. ناگفته نماند من همیشه به نحوی حقوق و مزایا میدهم که نیروها تمایل زیادی به ادامه همکاری دارند و از کارگر حمایت میکنم.»
او در کارش دقیق است، کلاً خیاط که تمیز و قالب تن بدوزد همیشه مشتری دست به نقد دارد و همین عوامل باعث پیشرفت او میشود، مثل زهرا ملاحسینی که با تلاش و پشتکار به این نقطه رسیده است: «بعد از مدتی که توانستم در کار پیشرفت کنم به جز کارگاه خودم یک تولیدی بزرگ در ابتدای خیابان بیست متری شهید بهشتی اجاره کردم و به واسطه قرارداد با ارتش، لباسهای فرم نظامی را برای آنان میدوختم و همزمان دو کارگاه را اداره میکردم. بعد از یک سال به دلایل مالی و اتمام قرارداد با ارتش، آنجا را تعطیل کردم و در خیابان سمیه یعنی جایی را که در حال حاضر مشغول به کار هستیم، اجاره کردم و به دلیل حجم بالای کار دو کارگاه را ادغام کردم. من در آن سالها سفارشات بالایی حتی از شهرهای بندرعباس و تهران و اطراف قم داشتم، مثلاً دوماهه ۱۲ هزار دست روپوش پزشکی و ۲۴۰۰ لباس خدمات به دانشگاه علوم پزشکی و ۱۵ هزار دست لباس فرم مدارس را به آموزش و پرورش تحویل دادم.»
به وقت درد و دلهایی از جنس مشکلات که میرسد غبار خستگی سی سال روی چهرهاش مینشیند؛ از گرانی پارچه گرفته تا قرقره نخی که در طی چند ماه چند برابر شده است. اما خانم ملاحسینی از این دست بالا و پایینها زیاد در زندگیاش دیده و هیچ وقت سبب نشده که از کار بدزدد و کم بگذارد. او خاطرهای تعریف میکند که شاید در این دوره و زمانه کمتر از آن دیده شود: «خلاقیت و تعهد کاری مهمترین ویژگی کار ماست. ما همیشه سعی در جلب رضایت مشتری داریم حتی در مواقعی ضرر را نیز متحمل میشویم، به طور مثال یک سال که لباس فرم مدرسه را تحویل دادم از نزدیک یکی از این مدارس که گذشتم احساس کردم لباس دانش آموزان کیفیت خوب را ندارد، پیگیری کردم و از مدیر خواستم بچهها را به صف کند تا مشکل را پیدا کنم و متوجه شدم ۲ طاقه از پارچهها خراب بوده است. در آن زمان مجدداً برای آن دانشآموزان لباس دوختم و لباسهایی را که پارچه بیکیفیت داشتند برای کارخانه پس فرستادم.»
این بانوی کارآفرین حتی در زمانی که کرونا بلای جان مردم شده بود پا پس نکشید و یاریرسان زندگی دیگران شد: «در ایام کرونا به کسانی که چرخکاری را آموزش دیده بودند پارچه برش خورده تحویل میدادم تا آنان در خانه، کار دوخت را انجام دهند. در واقع نوعی مشاغل خانگی را آموزش میدادم تا بانوان بتوانند در کنار رسیدگی به امور خانه، سفارشات را انجام دهند و برای حفظ سلامت و قرنطینه مجبور به خارج شدن از خانه نباشند. درآن ایام مجموعاً ۵۰ نفر در قالب مشاغلی همچون: برشکار، چرخکار، کت شلوار دوز، دوخت پیراهن مردانه، دوخت شلوار مردانه، پیک موتوری و مشاغل خانگی جهت دوخت لباس برای ارگانها مشغول به کار بودند.»
در این زیرزمینی که بعد از این همه سال هنوز اجارهای است تا چشم کار میکند چرخ خیاطی است و چرخ سردوز. قفسهها پر شده از قرقرههایی که با حسرت به پارچههای ستون شده کنار دیوار خیره شدهاند و روزشماری میکنند تا کوک به کوک گره خورند به تار و پودی که حاصل آن تبلور هنری از جنس زنان توانمند ایرانی است.
خانم ملاحسینی حالا دیگر کمی از درخواستهایش میگوید: «در حال حاضر در یک زیر زمین ۱۷۰ متری در خیابان سمیه مشغول به کار هستیم که متأسفانه به دلیل استیجاری بودن و تجاری نبودن مکان نمیتوانم به دکوراسیون و تمیزی ظاهری آن بپردازم اما اگر مساعدتهای لازم انجام میشد که ما هم بتوانیم مکان مناسبی برای کسب و کار خودمان داشته باشیم، بسیار بهتر بود؛ ضمن اینکه درآمد ما بالا نیست اما گاهی هزینه بالایی برای مالیات و … پرداخت میکنیم. در طول این سالها نیز همیشه سعی کردم از تعداد محدود وام آن هم مضاربهای استفاده کنم و برای رفع این موانع نیازمند حمایت نهادهای مربوطه هستیم. دولت از بانوان کارآفرین و مشاغل خانگی حمایت و مساعدت بیشتری داشته باشد تا هم زیر بنای اقتصاد مقاومتی را تقویت کند و هم مادران در کنار اصل مهم خانواده یعنی فرزندپروری به اقتصاد خانواده کمک کنند.»
خانم ملاحسینی لباس نیمه دوخته شده را میسپارد به چرخکار و حرفهای نیمه تمامش را میگذارد برای آن سوی کارگاه. همان جایی که میز مدیریت فقط با یک پرده با میز برش فاصله دارد: «در حال حاضر مدیریت کارگاه و سفارشاتی که برای مشاغل خانگی ارسال می شود بر عهده من است و کار را به همکاران واگذار میکنم و تا زمانی که توان داشته باشم کار خواهم کرد اما سعی میکنم برای قراردادها خودم حاضر باشم زیرا با تجربهای که دارم میتوانم مشتری را در انتخاب طرح و رنگ راهنمایی کنم و مشتری این اعتماد را پیدا میکند که کار را به فرد با تجربه ای سپرده است.»
از او درباره رمز و راز موفقیتش که میپرسم، میگوید: برای شروع هر کاری باید اول مشتری خود را پیدا کرد بعد سرمایه گذاری کرد و نهایتاً با تعداد کم شروع به کار کرد، ۱۷ سال پیش که من کار را شروع کردم خوشبختانه رقبا زیاد نبودند اما امروز با توجه به شرایط اقتصادی و عدم ثبات قیمتها، شروع هر کاری خصوصاً مشاغلی که نیاز به سرمایهگذاری بالا دارد بسیار سخت و پرریسک است و لازمه آن برنامهریزی دقیق است.»
این بانوی کارآفرین برنامهریزی را سرلوحه کار خود قرار داده و به همین دلیل طعم تلخ ورشکستگی را نچشیده اما در عین حال از بداخلاقیها شکایت دارد: «به نظرم نمیتوان گفت هر شکستی به معنای پلی برای پیروزی است. من شکست را دوست ندارم و اگر کسی با برنامه پیش برود احتمال شکست کمتر است. البته این را هم بگویم که شکست همیشه به معنای بیپولی در کار نیست، گاهی اوقات یک تهمت در کار میتواند طعم شکست داشته باشد.»
او که حالا در چند قدمی ۶۰ سالگی است همیشه تلاش کرده یاریرسان دیگران هم باشد: «هدف من این بود که از وقت و زمان به بهترین نحو استفاده کنم و همیشه دوست داشتم در زندگی یاریرسان باشم و همین امر باعث شد خداوند نیز در زندگی دستگیر و یاریرسان من باشد. به لطف خدا در این نقطه از زندگی شاهد خوشبختی و موفقیت فرزندانم هستم و خوشحالم از اینکه چند نفر در این کارگاه روزی حلال سر سفره خانواده خود میبرند، در طول این سالها افرادی بودند که سعی میکردند تهمت بزنند و مرا زمین بزنند اما همیشه خداوند دستم را میگرفت.»
زهرا ملاحسینی از آن دست بانوانی است که عزم خود را جزم کرده برای طی کردن مسیر و تسلیم نشدن، آن هم به پشتوانه اعتماد به نفسی که ریشه در تجربهاش دارد، او میداند که میتواند زمین بخورد، بلند شود و ادامه دهد، زیرا او یک زن است.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
Thursday, 28 November , 2024