از تلگرام و اینستاگرام نویسنده در نمیآید/ برای لایک و فالوور کتاب نمینویسم/ به کل ناشران بدهکارم!
شهر بیست/ سرویس فرهنگ و هنر: مراسم رونمایی و جشن امضای کتاب «گدار، خاطرات یک دهه شصتی» با حضور حامد عسکری نویسنده این اثر و جمع زیادی از علاقهمندان به کتاب و کتابخوانی در مجموعه «دنیای کتاب» قم برگزار شد.
عسکری در این مراسم با بیان اینکه جغرافیای زیستی من کویر است، به ویژگیهای بومینویسی اشاره کرد و گفت: باورهای عامیانه و محلی و شناخت آدابورسوم، ابزار دست نویسنده است، نویسندهای که آداب و رسوم را نداند برای نوشتن دستش خالی میشود، اثرش یک ادبیات کافهای پایتختنشین شیک میشود که مثل بابونه نه انسان را کور میکند نه شفا میدهد.
وی افزود: من اصلاً داعیه این را ندارم که متر و معیاری برای بومینویسی تعیین کنم و حتی داعیه این را ندارم که درست قلم میزنم اما سربلند هستم که در حال تلاشم و امیدوارم به نقطه مطلوب برسم.
*«گدار» ادامهدار است
این نویسنده و شاعر مطرح کشورمان در خصوص دلایل نگارش کتاب «گدار»، گفت: خاطرههایی در سر من بود که همیشه دلم میخواست ثبت کنم، ما دهه شصتیها آخرین نسلی بودیم که جهان بدون اینترنت را تجربه کردیم، نسل جدید چیزی درباره کارت اینترنت و صدای مودمهای دایالآپ و اولین مواجهه با گوگل را نمیداند.
عسکری با اشاره به معنای لغوی «گدار» به معنای «گردنه»، گفت: خواستم این اثر به نوعی تاریخ شفاهی از سرزمین مادری من باشد. در این کتاب خاطراتی نقل شده که آنقدر عطر و قدرت داشته که تا چهل سالگی با من بوده است. اگر زمان بگذارم، گدار ۲ و ۳ هم متولد خواهد شد و پایان بستهای ندارد.
وی تأکید کرد: برای من همیشه شهرستانی بودن یک افتخار است، لهجه داشتن یک افتخار است، همیشه از یمن، عقیق به دهلی و بانکوک می رود تا تراش بخورد.
*قرار نیست کسی حامد عسکری شود/ خاطره جذاب دیدار با علی دایی
این نویسنده در واکنش به کسانی که او را الگوی خود قرار دادهاند، گفت: اصلاً قرار نیست کسی حامد عسکری شود، من ۱۵ ساله بودم که بازیکنان تیم ملی برای بازیهای آسیایی قطر در «بم» اردو زدند تا دو هفته آنجا تمرین کنند، تمام ستارههای تیم ملی مثل رضا شاهرودی، نیما نکیسا و علی دایی حضور داشتند.
عسکری ادامه داد: یک روز به همراه پسرعمهام به محل تمرین تیم ملی رفتیم تا با بازیکنان عکس بگیرد، بعد از آنکه او عکس گرفت، علی دایی به من گفت تو هم سریع بیا عکس بگیر، گفتم نه ممنون، علی آقا گفت چرا؟ گفتم چون میخواهم یکی بشوم که با من عکس بگیرند!
وی تصریح کرد: علی آقا جلو آمد و شانههای من را گرفت و گفت واقعاً این اعتقاد توست؟ گفتم بله علی آقا، من میخواهم رشد کنم و با من عکس بگیرند، شانههای من را تکان داد و گفت آفرین. سالها بعد من مجری برنامه رادیویی بودم و علی آقای دایی مهمان من بود و آن خاطره را برای او بازگو کردم و مرا تحسین کرد. حالا کسانی هم که میخواهند شبیه حامد عسکری باشند، باید تلاش کنند تا خیلی بهتر از امثال من بشوند و خودشان الگو شوند.
*برای نویسندهشدن نمیتوان نسخه واحد داد
این نویسنده و روزنامهنگار در خصوص اینکه چگونه میتوان نویسنده شد، گفت: نویسنده شدن یک «آن» دارد، من نمیتوانم نسخه بدهم چون مثل طبع بدن هر شخصی متفاوت و خاص است، نسخه واحدی وجود ندارد اما نیازمند تمرین و ممارست زیاد است.
عسکری افزود: حسین رضازاده هر چهار سال یک بار در المپیک وزنه را بالای سر میبرد اما مخاطب نمیدید که او هر روز در یک زیرزمین چند تُن وزنه را بالا و پایین میکرد، برای نویسنده شدن هم باید تمرین کرد.
*نوشتن تفنن نیست
وی تصریح کرد: نوشتن تفنن نیست که یک عینک پنسی بگذاری و یک قهوه بنوشی و یک کتاب هم باز کنی و شاخه گلی هم کنارت باشد و نویسنده شوی! خیالتان را راحت کنم از تلگرام و اینستاگرام و توییتر، نویسنده در نمیآید! باید خاک نویسندگی را بخورید.
نویسنده کتاب «گدار» در ادامه از علاقه خود به کتاب و کتابخوانی در دوره نوجوانی اشاره کرد و گفت: شانزده ساله بودم برای خرید کتاب از کرمان به نمایشگاه کتاب تهران آمدم، خدا را شاهد میگیرم در مسیر رسیدن به تهران، داشتم از گرسنگی میمردم اما پول غذا ندادم تا در تهران دو کتاب بیشتر تهیه کنم.
*به کل ناشران بدهکارم!
عسکری با اشاره به اینکه به کل ناشران ایران مدیون و بدهکار است، گفت: بسیاری از کتابهایی را که پول نداشتم تهیه کنم، پای غرفههای نمایشگاه کتاب تهران خواندم! خدا میداند چقدر ایستاده در نمایشگاه کتاب خواندم و از همه ناشران ایران معذرت میخواهم که پول ندادم و کتابهای آنها ر ا خواندم.
وی افزود: نوشتن یک سلوک دارد، یک سرزمینی است که به انسان خیلی دیر اقامت و پذیرش میدهد اما وای از وقتی که پذیرش بدهد، از آن به بعد سر انگشتت گز گز میکند که چرا امروز هزار کلمه ننوشتهام.
*توصیه به نوجوانان
این نویسنده همچنین در توصیهای به نوجوانان، گفت: تا میتوانید در سن نوجوانی کتاب بخوانید، بعدها با زن و بچه و قسط و اجارهخانه نمیتوان زیاد کتاب خواند. من دیگر امروز نمیتوانم مثل دوران نوجوانی روزی ۱۶ساعت مطالعه کنم.
*برای خوشایند مخاطب کتاب نمینویسم
عسکری در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا خواست و رضایت مخاطب را در زمان نوشتن در نظر میگیرد، گفت: خیر! مخاطب قابل احترام است ولی این گونه نیست که بخواهم خوشایند کسی کتاب بنویسم، نویسنده مثل میله بارفیکس ثابت است، این مخاطب است که باید خودش را بالا بکشد.
وی افزود: نویسنده در زمان نوشتن به لحاظ روحی و فکری یک دوره دارد، من قطعاً امروز مثل هجده سالگی غزل نمیگویم، همانطور که مثل آن زمان لباس نمیپوشم، هر برههای از ذهن نویسنده بخشی از زیست آن ایام اوست.
این شاعر و ترانهسرا افزود: بخواهی خوشایند مخاطب بنویسی و دایره مخاطب را زیاد کنی، مثل بعضی صفحههای اینستاگرامی میشوی که همه کاری برای جذب فالوور میکنند!
این نویسنده افزود: یک وقتهایی کلمات توی سرم صدای موتور یخچال میدهد و باید بنویسم. من اگر در جزیرهای هم تنها زندگی میکردم همین حامد عسکری بودم و باز هم مینوشتم، حتی روی دیواره غار، روی سنگها و برگ درختان.
عسکری همچنین در توصیه به کسانی که علاقهمندند نویسنده شوند، گفت: در ابتدا طرحهای اولیه را مانند زمانی که میخواهید یک خاطره برای یک فرد تعریف کنید در جایی یادداشت کنید. پنج سال بعد یک دفتر پس انداز دارید با پنجاه طرح قصه که از میان اینها، میتوانید پنج قصه کوتاه خوب را بنویسید.
او در بخش پایانی این نشست بر لزوم تکریم شهدا و وطندوستی تأکید کرد و گفت: با هر عقیده و نگاه و تفکر و اسمی، تو اگر وطنت را دوست نداشته باشی ول معطل هستی! کسی که برای این سرزمین پا روی همه جذابیتهای جهان پا گذاشته و خون سرخش روی این خاک ریخته، محترم و عزیز و بزرگ است.
خاطرنشان میشود «گدار» جدیدترین اثر این نویسنده، روزنامهنگار و ترانهسراست که در ۱۸۴ صفحه از سوی نشر «مهرستان» منتشر شده است.
*گزارش تصویری رونمایی از کتاب «گدار» اثر جدید حامد عسکری را «اینجا» ببینید.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
Friday, 10 January , 2025