نواهایی گم شده در سکوت سرد تاریخ
شهر بیست/ سرویس فرهنگ و هنر _ زینب آخوندی: شور میزنند؛ میدوند؛ هروله میکنند؛ کاه به سر میریزند؛ به سر و صورت لطمه میزنند… عاشورا است و آسمان دلتنگ. عاشورا است و دلها بیتاب. از هر سویی ندای نوحهای روان است. جوانترها بیتابترند. دور مداح هیئت طواف میکنند. گاهی از میان جمعیت یکی از حال میرود؛ روی دست میگیرندش تا از جمعیت دورش کنند. پیرها هم گوشهای ایستادهاند و اشک میریزند. عاشورا است و قم غرق در شور سرخ حسینی. با اینهمه جای صداهایی آشنا از گذشتهای نه چندان دور خالی است. جای نوحههای گرم پیرغلامانی که شاید در ظاهر حرارت نوحههای امروزی را نداشت اما جرقه آتشی در نیستان دلهای عاشقان اهلبیت(ع) بود.
بر سینهام نوشته نام حسین و زهرا
فردا کند شفاعت از ما حسینِ زهرا
مردم قم هنوز هم مداحیهای دلنشین و خالصانه حاج حسین محلوجی را به یاد دارند. پیرغلامی از تبار عاشوراییهای شهر قم که از سالهای دور تا همین یک دهه پیش صدایش مجالس عاشورایی را گرم میکرد. او یک تن از میان دهها مداح نامور و اصیل شهر قم است که نامش به خاطره و افتخاری برای این مردم تبدیل شده و هنوز محرم و صفر که میشود، عاشقان یادش میکنند.
اکثر اهل روضه و مجلس عزای قم که دهه چهارم زندگی را رد کردهاند، خاطرات پرشوری از سینهزنی در مجالس محلههای قدیمی شهر با حسین محلوجی دارند و او را نمک تمام خاطرات محرمی خود میدانند. با شور او به شور میآمدند و ثلاث و سه گانهاش مجنونشان میکرد.
در آن روزهایی که هر محله و کوچهای سرک میکشیدی، خیمهای برای عزای سید الشهدا(ع) برپا شده بود، حسین محلوجی هم دعوت عشاق را برای شور پایانی سینه زنی رد نمیکرد. هیئت چهل اختران، هیئت دروازه کاشان، محله تقیبک، محله سید سربخش، مسجد امام حسن عسکری(ع)، آب انبار اشراقی و ….هر جا که خیمه عزا برپا بود، سینهزنان دقایق پایانی را با ریتمی پرشور و نفسِ گرم او همنوایی میکردند.
حاج حسین محلوجی متولد ۱۳۲۱ در محله رضوی قم بود و بعدها به محله میرزای قمی و آلوچو نقل مکان کرد اما مجالسش را به این محلات محدود نکرد و به همین دلیل است که بسیاری از قدیمیهای قم از مجالس او خاطرات زیادی دارند. او را بسیاری هنوز یکتهتاز سینهزنی میدانند. خاطرهای از روزهایی که سبکهای جدید سینهزنی و نوحهخوانی جایی میان مردم نداشت و همه چیز رنگ سنت و اخلاص میگرفت.
**قم مهد مادحین حسین(ع)
شهر قم با وجود قدمتی هزار ساله در سکونت تشیع و مرکزیت آن، از دیرباز مهد آیینهای ارزشمند عاشورایی و هیئتهای برجسته مذهبی بوده و در این میان نقش پیرغلامان و میانداران این هیئتها موضوعی یگانه است. به ویژه آنهایی که در سالهای اخیر از میان ما رفته و هنوز نواهای عاشوراییشان در گوش مردم طنینانداز است.
مرحوم حاج ملاحسین مولوی یکی از صاحبان نواهای ماندگار در تاریخ قم قدیم است که از او به عنوان «شیخ المادحین» و «استاد المادحین» یاد میکنند. وی که در محله چهل اختران و در مهد آیینهای عاشورایی به دنیا آمد، از کودکی پای منبر محرم بزرگ شد. وی علاوه بر نوحه خوانی و مداحی با مفاهیم قرآنی نیز آشنایی داشت و نکاتش در تفسیر قرآن در میان روضهها، روح عزاداران را با معارف عمیق دینی قرین میساخت.
از مرحوم مولوی خانهای قدیمی در شهر قم به یادگار مانده که به خانه مولوی مشهور و در سال ۱۳۹۷ توسط اداره کل به عنوان یک اثر ملی ثبت شده است. غلامرضا سازگار و مرحوم خورشیدی از جمله شاگردان مرحوم مولوی بودند.
بزرگان هیئت چهل اختران تنها در ملاحسین مولوی خلاصه نمیشوند. کمی عقبتر که بروی، سید علی چهل اخترانی، از ستارگان این آسمان پرنور بود. آنطور که قدیمیترها میگویند، عمر هیئت چهل اختران به ۴۰۰ سال و عمر دستهاش به ۱۴۰ سال می رسد. سید حسین چاووشی این دسته را زمان قاجار به راه انداخت. پنجمین نسل از پرچمداران هیئت چهل اختران، حجتالاسلام سید محمد چهل اخترانی بود که در روزگار کرونا چشم از این جهان فروبست. پیش از مرحوم سید هادی چاووشی، مرحوم سید زینالعابدین چاووشی، مرحوم سید حسین چاووشی و سید علی چاووشی چهل اخترانی و … این علم را با دستان خود نگه میداشتند.
*خورشیدی در غروب جمکران
حاج علی خورشیدی که مردم هنوز نوای دعای توسلش در مسجد مقدس جمکران را به خاطر دارند، از دیگر مداحان قدیمی شهر قم است که هنوز صدایش در شبهای حسینیه شهدا میپیچد. او که از نوحهسرایان قدیمی و خوشنام شهر قم بود، در روزگار سالخوردگی در منزل ساده و محقر خود خانهنشین شده بود؛ با این همه دلخوش بود به خاطرات نواهایش در سرزمینهای مقدس. نواهایی که حالا آنها را برای نوههایش بازخوانی میکرد.
حاج علی خورشیدی تا همین سالهای پایانی عمرش دل خوشی از رسم و رسوم مداحی در روزگار جدید نداشت و بازیچه قرار دادن نهضت بزرگ عاشورا برای رسیدن به مطامع دنیوی را نکوهش میکرد. او امید داشت نسل جدید مادحان ائمه اطهار(ع) نسلی با سواد و متفکر بوده و تکنولوژی زده نباشند.
*خاطرات عاشورایی از تکیه شاه خراسان
تکیه شاه خراسان از تکایای قدیمی شهر قم است که در طول دهها سال سابقه پناهگاه عاشقان امام حسین(ع) بود. حاج اسدالله سلیمانی گچکار از جمله مداحان قدیمی این تکیه بود که در سال ۱۳۱۸ به دنیا آمد و دو سال پیش چشم از این جهان فروبست.
او از جمله مداحانی بود که مجالس پرشور روستاهای اطراف قم از جمله مراسم دهه اول روستای کرمجگان را لبیک میگفت. حاج اسدالله گچکار در تهران متولد شد اما در خیابان آذر قم و محله قدیمی تقیبک سکونت داشت. شغل او از ابتدا گچکاری بود اما از سنین جوانی دل در گرو مکتب سید الشهدا(ع) داشت و به روضه خوانی و مداحی میپرداخت.
با این همه بسیاری از اصفهانیها هم او را از یاد نمیبرند، مداحی که شاید به اندازه نیم قرن در دهههای محرم و صفر از قم به اصفهان میرفت و برای اهالی نصف جهان روضه سیدالشهدا(ع) میخواند.
*نوای ماندگار تکیه یزدیها
حاج حسن اشعری، دیگر نام آشنا از غلامان اباعبدالله(ع) است که این روزها همنشین بهشتند. او متولد ۱۳۳۰ در محله یزدیهای مقیم قم است و در دهه اول محرم به تکیه یزدیهای بازار قم مجلس میرفت و نام و نوای او همچنان برای عزاداران این تکیه زنده است.
حاج حسن اشعری بیشتر به روضهخوانی مشهور بود و لحن سنگین و روضههای خالصانهاش که در بیت رهبری میخواند، هنوز در خاطر مردم قم مانده است.
*کوثری از بهشتِ حسین
خبر مرگ غیر منتظره سید مصطفی خمینی که پیچید، بهت و اندوه همه جا را فراگرفت. فرزند ارشد مرشد در تبعید، به طرز مشکوکی از دنیا رفته بود اما او حتی یک قطره اشک نریخته بود. اطرافیان نگران شده بودند. «اگر آقا گریه نکند، برای قلبش خطرناک است… » چارهجوییها به اسم یک نفر رسید: سید محمد کوثریزاده.
سید محمد آمد. در حرم امیرالمؤمنین(ع) جایی که امام(ره) با خود خلوت کرده بود، دو زانو روبهرویش نشست و روضه خواند. وقتی صحبت از مصیبت پسر کرد، امام(ره) واکنشی نشان نداد. روضه علی اکبر که خواند، امام(ره) به گریه افتاد. طوری که شانههایش میلرزید.
این اولین و آخرین باری نبود که سید محمد کوثریزاده امام خمینی(ره) را میگریاند. او از ۱۸ سالگی وارد جرگه مداحان و سینه سوختگان امام حسین(ع) شده بود. پدرش سید علی اکبر کوثریزاده هم از خطیبان توانا و مورد احترام اهل قم بود. با اینهمه عمری خدمت در مسیر نهضت عاشورا موجب شد تا علقهای از سوی امام خمینی(ره) نسبت به مرحوم کوثری شکل گرفته و نواهای او در حسینیه جماران را ماندگار کند.
آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه لب، صورت خود روی خاک
صدایش با دستگاه امام حسین(ع) عجین بود. وقتی روضه میخواند گویا در و دیوار هم میگریست. ساده میگفت اما همین سادگی چون از دل برآمده بود، به دل مینشست. حتی در سالهای پایانی عمرش که پا به سن گذاشته بود، نفس گرمی داشت و روضه خوانیاش در روز عاشورا در حرم مطهر فاطمه معصومه(س) در ذهنها نقش بسته است.
مرحوم کوثری بسیار مقتل را صحیح میخواند. خواب تعریف نمیکرد یا داستان. به همین خاطر بود که علما علاقه خاصی به او داشتند. تکیه شاه خراسان، تکیه شادقلی قم، حسینیه «دلریش» و اصناف بازار تهران خاطرات بسیاری از این پیرغلام امام حسین(ع) دارند اما بیش از همه همان روضههای ساده و زیبا در حسینیه جماران در تاریخ ماندگار شد. مرحوم کوثری ۵۰ سال خودش را وقف روضه اباعبدالله کرد. در آخر هم وقتی میخواست برای رفتن به مجلس روضهای در محضر رهبر انقلاب حاضر شود، جانی که وقف حسین(ع) بود را به خدای حسین(ع) تقدیم کرد.
شاید قدیمیها این زمزمه همیشگیاش را هنوز به یاد داشته باشند:
در اینجا انتسابم با حسین است/ در آنجا هم حسابم با حسین است
کجا ارباب ما فردا گذارد / غلام او در آتش پاگذارد
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
سید محسن هاشمی
تاریخ : ۱۷ - آذر - ۱۴۰۲
تقدیروتشکر ازهمه ی دست اندر کاران علی الخصوص خانم آخوند ی