نگاهی به فیلم سینمایی «علفزار»/ فرار از مخمصهای به نام بیآبرویی!
|در این متن، خطر لو رفتن داستان وجود دارد|
شهر بیست/ سرویس فرهنگ و هنر _ سید حمیدرضا منتظری: فیلم سینمایی «علفزار» در مقام اولین فیلم بلند «کاظم دانشی»، یک فیلم جدی، جسور، تلخ، پرمدعا و البته آشفته و کمبهره از جنبه تکنیک کارگردانی و چیدمان میزانسن است؛ «دانشی» که در کارنامه سینماییاش مشق ِ سینما را با ساخت چند فیلمهای کوتاه متوسط شروع کرده است، حالا پس از چند حضور داخلی و کمحاشیه، در اولین فیلم بلند خود سراغ یک قصه اصلی پرحاشیه و چند خردهداستان با تم حقوقی و دادگاهی رفته که عیناً از ۱۵ پرونده قضایی و جنایی شبهاقتباس کرده است.
«دانشی» در «علفزار» از پرونده جنایت یکی از باغات خمینیشهر اصفهان که در سال ۱۳۹۰ رخ داد اقتباس کرده و جسورانه یک بستر دراماتیک را برای روایت موازی چند قصه واقعی و کنار هم قرار دادن خردهداستانهای پازل تلخ خود خلق میکند.
«علفزار» هر چقدر دقیق، حسابشده، جذاب و کوبنده آغاز میشود و مشخص است توسط یک کارگردان کاربلد سینمای کوتاه دکوپاژ شده است، اما متأسفانه مخاطب ِ میخکوب خود بر صندلی سینما را از نیمه فیلم به بعد رها میکند و قصه پرالتهابش را با پایانی عقیم و آشفته به پایان میبرد. فیلم از جنبه بازیگری و کارگردانی، فاصله زیادی تا اجرای مطلوب و تکنیکال دارد اما به عنوان فیلم اول یک کارگردان جوان، اثری قابلقبول و تا حدودی جذاب و البته به غایت تلخ است.
«دانشی» در تجربه نخست سینمایی خود که حاصل همکاری با «بهرام رادان» در مقام تهیهکننده فیلم است تلاش میکند، موضوع «گناه» و ارتکاب گناهان و جنایتهای مخفی و آشکار را محور پلات رواییاش قرار دهد و به دنبال نوعی عدالتخواهی ِ جسورانه و البته افراطی باشد؛ فیلم در بستری از سرگشتگیهای جمعی انسان گناهکار و اسیر فلاکت بعد از گناه خویش روایت میشود، انسانهایی که میان گناه خود و گناه دیگران، گرفتار و مستأصل، برای فرار از بیآبرویی، چنگ به قانون و تکلیف شرعی میزنند.
«علفزار» تلاش میکند فیلم ِ خردهداستانهای درهم تنیده و روایتگر داستانهای موازی و چندلایه باشد، اما حاصل کار سرشار از آشفتگی روایی و منطق داستانی است. در فاصله کوتاهی که از تماشای پیدا میکنیم و کمی از فیلم دور میشویم خواهیم یافت، فیلم در مرحله فیلمنامه ماهرانه تلاش میکند به ظاهر درباره گناهان بزرگسالان گناهکار باشد، اما ذهن ِ مخاطب جدی و درگیر فیلم را تسخیر میکند و مخاطب قصه، ناخودآگاه قصهای درباره دنیای کودکان ِ بیگناه مواجه شده است؛ کودکانی که نماینده طبقات مختلف اجتماعی و فرهنگی هستند و کودکانی که با هم تفاوت دارد، اما همگی از یک وجه اشتراک برخوردار هستند و اینکه دیده نمیشوند و معلوم نیست فردا چه سرنوشتی در انتظار آنها خواهد بود؛ کودکانی که حضور دارند اما در حال آسیب دیدن از بزرگسالان هستند، چه از شلیک گلوله، چه از خوابیدن در پارک، چه از نداشتن شناسنامه، چه از مواجهه با خشونتها و جنایتهایی که نباید تماشا میکردند و متأسفانه دیده نشدند و به ناچار تماشا کردند.
فیلمساز دنیای این کودکان را در یک دنیای موازی ِ نگفته و یک در کارزار آلودهای که اصلاً به آرامش و طراوت و پاکی «علفزار» شباهت ندارد، در ذهن مخاطب فیلم میسازد و بهرغم آشفتگی روایی و مضحک فیلم به ویژه در پرده پایانی قصه، هیئت داوران جشنواره فیلم فجر را مجاب به سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه کرده است!
«علفزار» با یک شروع کوبنده در ابتدای فیلم، مخاطب را درگیر روایت جزئیات و پشتپردههای قصه جنایت هولناک رخ داده میکند و قصه در بستری از تردید کاراکترهایش برای انتخاب سکوت و حفظ آبرو یا انتخاب افشاگری و دفاع از حقوق از دست رفته دنبال میشود.
فیلم از موضوعی جذاب برخوردار است اما فیلمنامهای آشفته دارد. آشفتگی روایت از نیمه فیلم به بعد، بر بازی بد بازیگران فیلم هم تأثیر دوچندان دارد و به طور کلی بازی بازیگران تکراری و کپیبرداری شده از کاراکترها و موقعیتهای آشنای مشابه است. غیر از «صدف اسپهبدی» و کمی «سارا بهرامی»، هیچکدام از بازیها امتیاز قابل قبولی دریافت نمیکنند و سرآمد آنها «پژمان جمشیدی» قرار دارد که برخلاف حجم تمجیدهای رسانهای، فقط تکرار خام خودش در «دینامیت» است! حتی در سکانس مهم لگد زدن به کارتنهای توخالی که برای فردا و آینده، کنار اتاق بازپرسی جمع شدهاند!
«علفزار» فیلم پارادوکس ِ عنوان با مفهوم است؛ فیلم، کاراکترهای خود را در موقعیتهای روایی متضاد با معنای موقعیت «علفزار» و یک آسمان آبی و یک جغرافیای پاک و یک هوای پاکیزه برای یک زندگی آرام و دور از استرس و اضطراب قرار میدهد و آدمهای فیلم را جملگی در منجلابی از استرس و اضطراب بعد از ارتکاب گناه به تصویر میکشد؛ گناهان مختلف از «قتل»، «تجاوز»، «خیانت» و «شرابخواری» گرفته تا «رشوه» و «رانت» و «پنهانکاری» و «اعمال نفوذ برای تغییر مسیر پروندههای قضایی» و در نهایت «چشم بستن بر حق و باطل»؛ که گویی همه آدمهای قصه در شبهعلفزاری از «تباهی» و «دروغ» و «ریا» و در فضای خاکستری و تیره و پیچیده فیلم، به دنبال حفظ آبروی خود و فرار از بیآبرویی هستند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
زهراسادات
تاریخ : ۹ - مرداد - ۱۴۰۱
تجاوزات گروهی قبلا در استان های فارس و تهران و… هم اتفاق افتاده بود ولی رسانه ای نشده بود. پس این ربطی به حادثه خمینی شهر نداره. خود کارگردان هم در مصاحبه هاش به طور مکرر این را اعلام کرده بود.
حالا چرا بعد از گذشت ۱۱, سال از اون واقعه باز یک عده دنبال رسانه ای کردن این ماجرا هستند قابل تاملی.
امیدوارم نظر بنده را هم نمایش بدید
پشتیبانی سایت
تاریخ : ۱۰ - مرداد - ۱۴۰۱
سلام و عرض ادب. دیدگاه شما منتشر شد.
روحالله
تاریخ : ۱۰ - مرداد - ۱۴۰۱
خود کارگردان در برنامه هفت و نشست خبری جشنواره فیلم فجر به حادثه خمینیشهر اشاره کرد، اما بعدا در مصاحبهها مجبور شد اشاره کنه که فیلم درباره یک پرونده نیست و درباره چندین پرونده است که اعتراضها کم بشه…
بهرحال درسته که علفزار کاملا درباره اون حادثه و جزئیات اون واقعه نیست اما بدونتردید نزدیکترین روایت تاریخی به اون حادثه و اون پرونده است.
جعفری
تاریخ : ۱۰ - مرداد - ۱۴۰۱
پس اگر درباره ماجرای خمینیشهر نبوده، حتما درباره متروپل بوده؟!!!
چه اصراری برای سانسور همه چیز دارید؟
ناشناس
تاریخ : ۱۰ - مرداد - ۱۴۰۱
حیف پول بلیط…
ناشناس
تاریخ : ۱۰ - مرداد - ۱۴۰۱
کسی نمیگه سانسور بشه. فکر میکنم شما درست پیام را نخونید. گفتند فقط این پرونده یک بار در ایران اتفاق نیفتاده. مشابه این اتفاق در کاشمر و حومه تهران در دهه هشتاد رخ داده بود
ناشناس
تاریخ : ۱۰ - مرداد - ۱۴۰۱
این فیلم ماحصل چند پرونده بود. فقط تجاوزش شبیه اون پرونده هست. اصلا سانسورش و اون قضیه شهردار و … هیچ ربطی به این پرونده نداشت. ساخته و پرداخته ذهن نویسنده بود.
داریوش
تاریخ : ۱۰ - مرداد - ۱۴۰۱
دوست عزیز شما دارید شایعه پراکنی می کنید. کارگردان در اولین مصاحبه خودش بدون هیچ فشاری اعلام کرد که بیش از ۳۰۰ پرونده را بررسی کرده.
دوما در جلسه دادگاه این حادثه که در دادستانی اصفهان برگزار شد حتی خانواده مجرمین هم نمیتوانستند حضور داشته باشند اما در این فیلم نشون میده مادر یکی از مجرمین با چادر به دنبال رفع اتهام پسرشه. این کجاش به داستان شباهت داره؟ یا مثلا برخی مسیولین در نباشند تا بازگو نشه. خداییش این بیشتر شبیه حادثه […] بود. منتها چون زورشون به مسیولان استان [] نمیرسه و ترس از عدم اکران فیلم بود به طور شفاف به این مسئله اشاره نشد.
داذیوش
تاریخ : ۱۰ - مرداد - ۱۴۰۱
این فیلم به دلیل ترکیب چند پرونده به علاوه تراوشات ذهنی نویسنده دچار نوعی بی نظمی شده و متاسفانه شاهد این هستیم که کارگردان و نویسنده نتوانستند داستان را جمع کنند. به خصوص اینکه برای افرادی که آگاهی ضمنی از این دست حوادث ندارند ممکنه فکر کنند این داستان عین واقعیته. متاسفانه شبیه اتفاقی که در داستان کشته شدن حرمله در مختارنامه اتفاق افتاد. ابداع نویسنده در فیلم مذکور باعث تحریف تاریخی شد.
واقعا پشیمون شدم چند ساعت وقتم خرج رفت و برگشت به سینما شد. بنده ۴ تا پیام نمایش دادم ممنون میشم به منظور شفاف سازی نظر بنده را هم نمایش بدید.
طالبی
تاریخ : ۱۰ - مرداد - ۱۴۰۱
اینفیلم برای کودکان و نوجوانان مناسب نیست تعجب میکنم چرا در سینماها پخش میکنن و چرا شما بهش بها میدید.
پشتیبانی سایت
تاریخ : ۱۱ - مرداد - ۱۴۰۱
این فیلم رده بندی سنی دارد و برای افراد زیر ۱۵ سال مناسب نیست. دلیل نداره چون فیلمی مناسب کودکان نیست، در سینماها اکران نشه. به امید روزی که چنین معضلات اجتماعی نداشته باشیم تا سینماگران هم چنین سوژه های به غایت تلخی رو قاب نگیرند. ضمن اینکه با وجود تعریف و تمجید بعضی رسانه های کشوری، ما این فیلم رو طی دو یادداشت نقد سینمایی کردیم.