شهیدِ تاجی!
به گزارش «شهر بیست»، در بخشی از کتاب «شیر دارخوین» نوشته فاطمه دولتی به علاقه شهید محمد جواد دلآذر فرمانده عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) به تیم استقلال تهران اشاره شده است که در ادامه میخوانید:
بعد نوزده دی بود. پنجشنبه تاج و پرسپولیس بازی داشتند. جواد هر طور که بود خود را به بازی تاج میرساند، اگر مسابقه جمعه میافتاد برنامه جواد مشخص بود، دعای ندبه را توی مهدیه تهران میخواند، سخنرانیهای آقای کافی را گوش میداد و بعد خودش را میرساند ورزشگاه آریامهر(ورزشگاه آزادی). آنجا تا میتوانست تیم مورد علاقهاش را تشویق میکرد، ساندویچ میخورد و تخمه میشکست؛ اما وقتی مسابقه به پنجشنبه میافتاد اول مشکلات بود. جواد به حقوق روزمزدش برای رفتن به تهران نیاز داشت. پس باید تا نیمههای شب توی کارگاه سفالگری کار میکرد تا جبران نبودن پنجشنبه باشد. با این کار هم میرزاعباس راضی میشد و هم دستش خالی نمیماند.
آن روز جواد وارد کارگاه شد و نشست به کار. میرزاعباس چای تازهدمی براش ریخت. جواد با اشاره به هوشنگ فهماند که فردا میرود تهران. هوشنگ هم تا نیمهشب توی کارگاه ماند تا صبح همراه جواد باشد. توی ورزشگاه کنار هم نشستند و تخمه شکستند، فریاد و شیپور زدند؛ اما وسط تشویقها جواد از جا بلند شد، چند بار «تاج تاج» گفت و بعد شروع کرد به شعار دادن: «ایناست شعار ملی: خدا، قرآن، خمینی.» «ای بیشرف حیا کن، سلطنتو رها کن.» احساسات مردم قلقلک شد و جواد را همراهی کردند. مأمورها دویدند سمت جمعیت، جواد نشست کنار هوشنگ، پاکت تخمه را دست گرفت و خود را در حال تماشای مسابقه نشان داد. مردم ساکت شدند و مأمورها رفتند، هیچکس فکر نمیکرد جوانی که تازه پشت لبهاش جوانه زده، با آن موهای فر و صورت کشیده علیه پهلوی شعار دهد.
انتهای پیام/
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
Sunday, 24 November , 2024