بانکداری بدون ربا در مسیر صوریسازی/ نظام بانکی با کلاه شرعی اسلامی نمیشود
شهر بیست/ سرویس اجتماعی _ راضیه رضایی: کمتر از پنج سال از پیروزی انقلاب میگذشت که لایحه «عملیات بانکداری بدون ربا» راهی مجلس شورای اسلامی شد و با تصویب نمایندگان ملت به قانون تبدیل شد. قانونی که به دنبال ریشهکن کردن ربا از سیستم بانکی بود و بانکها را ملزم میکرد ظرف سه سال تمام عملیات بانکی خود را در قالب بانکداری بدون ربا انجام دهند.
موضوعی که از نگاه بنیانگذار انقلاب هم از اهمیت ویژهای برخوردار بود تا آنجا که چند ماه بعد در جمع مسئولان اقتصادی و کشاورزی تأکید کرد: «اگر چنانچه ربا در یک کشوری مثل کشور ما خدای نخواسته، باز در بانکش، در تجارتش، در بین مردمش باشد، ما نمیتوانیم بگوییم که جمهوری ما جمهوری اسلامی است.»
اما حالا با گذشت ۳۷ سال از ابلاغ این قانون، همچنان چرخ نظام بانکداری کشور بر مدار بهره و سود میچرخد و نسبتی با مبانی دینی ندارد. موضوعی که طی این سالها با واکنش صریح مراجع عظام تقلید هم روبهرو شده و نمونه بارز آن اعلام فتوای حرمت در دریافت جریمه دیرکرد از سوی بانکهاست.
عملکرد نظام بانکی در این سالها در حالی مورد مناقشه قرار گرفته که به اعتقاد حجتالاسلاموالمسلمین غلامعلی معصومینیا عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی، «جمهوری اسلامی در اجرای قانون عملیات بانکداری بدون ربا تجربه موفقی نداشته است و بسیاری از بانکها به ضوابط «بانکداری بدون ربا» پایبند نیستند و ضوابط تعریف شده را بهصورت صوری اجرا میکنند.»
به گفته این استاد حوزه و دانشگاه، «نظام اقتصادی غرب مبتنی بر نرخ بهره است و به زبان سادهتر میتوان گفت بانک برای سازوکار نرخ بهره ابداع شده و هر قدر ضوابط اسلامی را در آن بگنجانی با آن سازگار نمیشود و به تدریج با صوریسازی قراردادها به نقطه اصلی خود باز میگردد.»
حالا با وجود سالها از ابلاغ قانون عملیات بانکی بدون ربا، این پرسش همچنان وجود دارد که آیا بانکداری رایج در کشورمان، اسلامی و حلال است؟
حجتالاسلاموالمسلمین غلامعلی معصومینیا «مسئول کمیته طراحی نظام پولی و مالی حوزوی» و «دانشیار گروه آموزشی اقتصاد و بانکداری اسلامی دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی» در گفتوگوی تفصیلی با «شهر۲۰» درباره نگاه دین به اقتصاد و موانع تحقق اقتصاد اسلامی، کلاه شرعی گذاشتن بانکها برای فرار از اجرای کامل قانون عملیات بانکی بدون ربا و نگاه اسلام به پدیدههای جدیدی اقتصادی نظیر «استخراج رمز ارز» سخن گفت. این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
*بعضی نخبگان در محافل مختلف، اقتصاد اسلامی را انکار میکنند. شما چه دیدگاهی دارید؟
اسلام، دینی جامع است و برای تمامی جنبههای زندگی انسان برنامه دارد. چگونه ممکن است اقتصاد را مد نظر قرار نداده باشد؟ تأثیر اقتصاد در تمامی ابعاد وجودی انسان، روشن و غیر قابل انکار است. از سوی دیگر وجود صدها آیه و روایت در مورد تمامی ابعاد اقتصاد، امری عیان است. آیا سیره اقتصادی رسول اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) در زمان حکومتشان قابل انکار است؟ روایات فراوانی وارد شده که در حکومت امام مهدی(عج)، وضعیت اقتصادی تمامی مردم دنیا بسیار خوب میشود، همه در رفاه قرار میگیرند، فقر بهکلی ریشهکن میشود و …؛ بنابراین کسانی که اقتصاد اسلامی را انکار میکنند چه توجیهی در مورد این بیانات معصومین(ع) ارائه میدهند؟ مخصوصاً که گستره حکومت حضرت ولیعصر(عج) تمامی کرهزمین را شامل میشود و این امر مورد قبول تقریباً تمامی فرق اسلامی است. آیا حضرت سیاستگذاری را از دیگران به عاریت میگیرند؟ کدام نظام اقتصادی تاکنون توانسته اهداف مورد نظر را محقق کند که بتواند راهنمای آن حکومت با عظمت باشد؟ و مگر آن وجود نازنین احکام جدیدی میآورد؟ حقیقت این است که ایشان دین جد بزرگوارش حضرت رسول(ص) را اجرایی میکند. نتیجه اینکه اسلام مدیریت تمامی شئون انسان از جمله زندگی اقتصادی او را در بر میگیرد.
*متفکران اسلامی چه نگاهی به پدیده بانکداری دارند؟
بسیاری از متفکران اسلامی در مواجهه با پدیدۀ بانک به عنوان یکی از نهادهای نظام سرمایهداری درصدد تطابق بانک با ضوابط اسلامی برآمدند. نتیجه تلاش آنها مجموعه تحقیقاتی است که تحت عنوان «بانکداری بدون ربا» و «بانکداری اسلامی» مشهور شده است.
عمدۀ این صاحبنظران بر آن هستند که عمده تلاشها در جهت «بانکداری بدون ربا» صورت گرفته و «بانکداری اسلامی» هدف بعدی است که باید همه برای تحقق آن تلاش کنند. البته در مقام عمل بسیاری از بانکها به همان ضوابط «بانکداری بدون ربا» هم پایبند نیستند و ضوابط تعریف شده را بهصورت صوری اجرا میکنند.
*با وجود قوانین حاکم بر بانکداری که بر مبنای بانکداری سرمایهداری است، میتوان بانکداری حلال را اجرایی کرد؟
خیر؛ در حال حاضر با بانکداری رایج، بورس رایج و… نمیتوان اهداف اسلامی را محقق کرد. در جامعه ما باید یک سری نهادهایی که تحققبخش آرمانهای مکتب اقتصادی اسلام باشند، راهاندازی شوند. جامعه اسلامی ایران میتواند با استفاده از گزارههای علمی، ارزشهای مکتب اقتصادی اسلام را هدف قرار دهد و بر اساس ضوابط فقهی و با کمک نهادها و روابط ویژه خود، آنها را طراحی و اجرا کند. در واقع این شکل تحقق یافته مکتب اقتصاد اسلامی است که نظام اقتصادی اسلام را ایجاد میکند. البته در کوتاه مدت چارهای جز اصلاح همین نظام پولی نیست اما باید بهصورت همزمان، مدلهای تحولی بایسته هم طراحی و بهتدریج عملیاتی شود.
*۳۸ سال از تصویب قانون بانکداری اسلامی میگذرد. به نظر شما بانکهای جمهوری اسلامی عملکرد موفقی در اجرای این قانون داشتند؟
از زمانی که تئوری بانکداری اسلامی در تمام بانکهای ایران و کشورهای اسلامی عملیاتی شد، متأسفانه تجربه موفقی در ایران نداشتیم. طبق نظر متخصصین در ایران و دیگر کشورهای اسلامی، بر خلاف آنچه بعضیها ادعا میکنند، موفقیت زیادی حاصل نشده و در نگاه کلی نمیتوانیم بگوییم اتفاق خاصی در اقتصاد افتاده است.
علت آن هم این که نظام اقتصادی غرب مبتنی بر نرخ بهره است و به زبان سادهتر میتوان گفت بانک برای سازوکار نرخ بهره ابداع شده است. حال این نهادی که بر این اساس ابداع شده است شما هرچند ضوابط اسلامی را در آن بگنجانی با آن سازگار نمیشود و به تدریج با صوریسازی قراردادها به نقطه اصلی خود باز میگردد. این اتفاقی است که در درصد زیادی از بانکهای ایران و کشورهای اسلامی اتفاق افتاده و سبب شده که در مجموع نتوانیم کارنامه موفقی ارائه دهیم.
البته لازمه اسلامی کردن بانک یک تغییرات بنایی است نه مبنایی. امیدوارم بتوانیم یک نهاد مالی بر اساس آموزههای اسلامی اختراع کنیم که بتواند با حذف ربا و گردش اقتصادی، هم اهداف اسلام را تحقق بخشد و هم رفاه عمومی برای همه ایجاد کند.
*امروز بیشتر نظام اقتصادی کشورها بر مبنای مکتب نظام سرمایهداری اداره میشود، با این وجود چگونه میتوان اقتصاد اسلامی را پایهگذاری کرد؟
اسلام، معیارها و ارزشهای زندگی اقتصادی را ترسیم کرده و مقررات متناسب با آن را برای تحقق خارجی به تفصیل بیان فرموده است. روشن است در جامعهای که با این تعالیم اداره شود، روابط و مناسبات اقتصادی در سطح خرد و کلان متناسب با آن شکل میگیرد و مطالعه این روابط، «علم اقتصاد اسلامی» را سامان میدهد.
البته بخشهایی از مدلهای علم اقتصاد رایج را که متأثر از ارزشهای مکتب سرمایهداری نباشد، میتوان در تدوین علم اقتصاد اسلامی و در سیاستگذاری اقتصادی بهره برد، اما باید از آن دسته که قرین ارزشهای لیبرالی یا کمونیستی است، برحذر باشیم.
*عدالت در معنای عمل چه جایگاهی در اقتصاد اسلامی دارد؟
عدالت اقتصادی به این معناست که حقوق همه صاحبان حق به آنها داده شود. عدالت اقتصادی در استفاده از امکانات و فرصتهای اقتصاد به معنای تساوی است اما وقتی از امکانات استفاده شد باید به هرکس متناسب با تلاش او داده شود و کسانی هم که توان فعالیت ندارند، تأمین شوند. این معنای عدالت است که اگر محقق شود همه برخوردار خواهند شد و رفاه عمومی حاصل می شود . این بالاترین هدف اقتصاد اسلامی است که در زمان امام عصر(عج) چنین خواهد شد و در زمان غیبت وظیفۀ همه است که برای تحقق این امر تا حد ممکن تلاش کنند.
*آیا آزادی اقتصادی در اسلام به معنای واگذاری اقتصاد به بخش خصوصی است؟
خیر؛ طبق نظریه اسلام، دولت باید اجازه فعالیت به مردم را بدهد و اگر در معنای آن دقت شود ، منظور از بخش خصوصی عموم جامعه است نه بخش سرمایهداری. اسلام در زمینه آزادی اقتصادی معتقد است که عموم مردم در فعالیتهای اقتصادی آزادند اما همراه با مسئولیت و این آزادی نباید بدون ضابطه باشد.
*حقوق اقتصاد اسلامی در کدام یک از مباحث متون اسلامی بیان شده است؟
اسلام حقوق اقتصادی مفصلی دارد و همه مباحث فقهی که در زمینه موضوعات اقتصادی بیان شده از سنخ حقوق و مقررات است که از قدیم وجود داشته و این حقوق اقتصادی بر اساس ارزشهای مکتب اقتصادی اسلام وضع شده است، به عنوان مثال اسلام برای معادن، زمینها، آبها و … مقررات زیادی وضع کرده است.
*پدیده رمز ارزها در جامعه با استقبال مواجه شده است. چرا دین با پدیدههای جدید اقتصادی مثل رمز ارز و استخراج بیتکوین مخالف است؟
دین با هیچ پدیدهای بدون دلیل مخالفت نمیکند. پدیده رمز ارز فی نفسه خلاف شرع نیست. اگر رمز ارزی به این معنا باشد که دو یا چند طرف، خودشان اتحادیهای داشته باشند و رمز ارزی بین خودشان تعریف کنند، با آن مبادلات خود را انجام دهند، مشخصات این رمز ارز مشخص و پشتوانه آن معلوم و مال بودن آن مسلم باشد، برای آن اعتبار مالکیت قائل باشند و دارای شرایطی باشد که شرع بیان کرده است، اشکالی ندارد.
در مجموع رمزارز به خودی خود محکوم به بطلان نیست و دین با آن مخالف نیست بلکه دین یک ضوابطی را مشخص کرده که به نفع مردم است. چون باید مالکیت واقعی داشته باشد یعنی وقتی مردم پول خود را به آن رمز ارز تبدیل میکنند احتمال ضرر و ریسک آن بالا نباشد ولی آنچه اهمیت دارد این است که برخی رمز ارزها مثل بیت کوین و…. از نظر شرعی مشکل دارد زیرا معلوم نیست چه کسانی پشت این قضیه هستند و افسار و زمام آن دست چه کسانی است.
*در حال حاضر آموزش رشتههای مرتبط با مبانی اقتصاد اسلامی در حوزه دنبال میشود؟
بله طی چند سال اخیر مراکزی از جمله مدرسه عالی فقه و مرکز جامع علوم اسلامی حضرت ولیعصر(عج) در حال آموزش دادن رشته اقتصاد اسلامی هستند که البته اقتصاد رایج را نیز به صورت تخصصی و با اساتید مربوطه به آنان آموزش میدهند و نیز دروس اقتصاد اسلامی و فقه اقتصاد اسلامی هم ارائه میشود. همچنین در مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) نیز این دروس در مقطع ارشد و دکترا تدریس میشود.
*به نظر شما این مراکز میتوانند خروجیهایی در جهت تکمیل مطالعات اقتصاد اسلامی و طراحی مدلهای عملیاتی متناسب با آن و از جمله اعمال سیاستهای بانکداری حلال در جامعه اسلامی داشته باشند؟
بله؛ طی چند سال اخیر شاهد فارغ التحصیلی دانشآموختگان مستعدی از این مراکز بودیم، زیرا در این مراکز هم ابعاد فقهی و هم اقتصاد رایج و اسلامی در نظر گرفته میشود. لذا نکته مهم این است که چه طلبه و چه دیگران با ورود در هر موضوعی باید حساب شده و دقیق وارد شوند تا انشاءالله بتوانند حرکت اقتصاد اسلامی را به صورت بالنده و پویا ادامه دهند و نظریهپردازانی داشته باشیم که مشکلات ما را حل کنند.
در هر صورت، رفع مشکلات زندگی و معیشت مردم، خود تداومبخش انقلاب اسلامی است زیرا ما در انقلاب اسلامی مدعی این بودیم که دین توانایی حل مسائل دنیا و آخرت را دارد. هر سیاستگذاریای که برای رفع مشکلات مردم باشد، باید با تعالیم دینی انجام شود که اقتصاد نیز جزئی از آن است و وظیفه ماست که برنامههایی را در جهت رفع مشکلات مردم از آموزههای دینی استخراج کنیم.
ما باید با طراحی یک سیستم پولی و مالی صحیح سبب رفع مشکلات اقتصادی شویم، زیرا عدم رفع مشکلات به پای ناکارآمدی دین نوشته میشود. بنابراین ما باید دقت کنیم که بخش واقعی را محور قرار دهیم و بخش پولی را ذیل آن تعریف کنیم.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
Wednesday, 15 January , 2025