صدای سحر
شهر بیست/ سرویس فرهنگ و هنر _ محمد مهدی عنایتپور: اگر شنونده رادیو باشید، صدای او را بارها از امواج رادیو قم شنیدهاید. گویندهای که در ۲۲ سالگی به استودیوی پخش رادیوی قم قدم گذاشت و حالا سابقه حضورش در این رسانه قدیمی به همین عدد رسیده است.
با اینکه صدای گیرا و دلنشین «شاهین احمدیان» در این سالها از برنامههای مختلف رادیویی شنیده شده اما همچنان برای بسیاری از مخاطبان رادیو با اجرای ویژهبرنامههای سحرگاهی شناخته میشود. برنامهای که انبوه شنوندگان رادیو قم به مدت ۱۵ سال، نابترین لحظات معنوی ضیافت الهی را با صدای او سحر کردند.
او در این سالها علاوه بر اینکه یک بار بهترین گوینده صبحگاهی مراکز استانهای صداوسیما شد، چند سال قبل در جشنواره سراسری «اعتیاد و رسانه» هم خوش درخشید و تندیس ساخت بهترین آنونس رادیویی را به ویترین جوایزش اضافه کرد.
احمدیان در دوران حضورش در رادیو قم آنقدر موفق بود که از ۱۱ سال قبل راهی ساختمان معروف شهدای رادیو در «جامجم» شد، همان ساختمان بلند بالایی که همه شبکههای رادیویی را در خود جای داده و صدای این گوینده قمی به مدت هفت سال به گوش مخاطبان رادیو «پیام» میرسید. اتفاقی که به قول خودش برای او یک آرزو بود و فکر نمیکرد به آن برسد.
احمدیان که هم گویندگی در شبکههای رادیویی «ایران»، «جوان»، «فرهنگ»، «آوا» و «معارف» را در کارنامه دارد و هم اجرای چند برنامه تلویزیونی را تجربه کرده، میگوید هنوز مثل همان روزهای اول حضورش عاشق رادیوست و به قول خودش دیوانه گویندگی است.
این گوینده شناخته شده رادیو قم که به گفته خودش تلاش کرده در این سالها صدای مردم باشد، مثل بسیاری از شنوندگان معتقد است که رادیو قم طی سالهای اخیر ضعیف شده و نتوانسته همسطح شنوندههایش رشد کند و در برنامهسازی موفق باشد.
شاهین احمدیان که امسال ۴۴ ساله میشود، در یکی از عصرهای بهاری اردیبهشت در بوستانی نزدیک به «فرهنگسرای ایثار» درباره سالهای حضورش در رادیو و مرور خاطرات دوران گویندگی ویژهبرنامه سحرگاهی رادیو قم با خبرنگار «شهر۲۰» به گفتوگو نشست. ماحصل این گفتوگوی ۱۰۰ دقیقهای را به بهانه تولد هشتادویکسالگی رادیو در ادامه میخوانید.
*به یاد دارید از چه زمانی به گویندگی علاقهمند شدید؟
بله از کودکی. شش ساله بودم که در این نوار کاستهای قدیمی گویندگی میکردم. در دوره دبیرستان هم عضو گروه سرود بودم و از آنجا به کارهای هنری علاقهمندتر شدم.
*در دوره کودکی و نوجوانی کدام برنامههای رادیویی را دنبال میکردید؟
در دوره کودکی که بیشتر صدای جنگ توی گوش ما بود اما به طور خاص در دهه شصت، برنامه «قصه ظهر جمعه» با اجرای آقای محمدرضا سرشار را دوست داشتم و دنبال میکردم. در دوره نوجوانی مخاطب رادیو جوان بودم و شبها برنامه «خیابان نقرهای شب» را گوش میکردم. برنامهای که از ساعت ۱۲ نیمه شب تا دو بامداد با حضور گویندگانی همچون مهران دوستی، رضا رشیدپور، نیما کرمی و وحید جلیلوند اجرا میشد.
*چطور شد که وارد رادیو شدید؟
اگر اشتباه نکنم سال ۷۶ بود که مادرم سر موضوعی با رادیو قم تماس گرفته بود، در حین آن گفتوگو از عوامل رادیو سؤال کرد که تست گویندگی هم میگیرید که گفته بودند بله. آن زمان رادیو قم تک برنامههایی مثل خبر داشت. مدتی بعد به همراه خواهرم، خانم فاطمه احمدیان به رادیو قم مراجعه کردیم و تست دادیم و از میان ۴۰۰ نفر، هر دو قبول شدیم.
*چه کسی از شما تست گرفت؟
آقای محمد تقی سلطانی تست گرفت که مسئول هماهنگی صدا و یکی از تهیهکنندگان رادیو بود. آقای سید مهدی تحویلدار هم که یکی از تهیهکنندگان قوی رادیو بود، به من خیلی کمک کرد. در آن دوره، مدیرکل صداوسیمای مرکز قم، آقای مرتضی تمدن و معاون صدا، آقای طبا بود.
آن زمان رادیو قم نوپا بود و امکان حضور افراد مستعد وجود داشت اما الان این امکان برای هنرجویان نیست. ما تا چند ماه تمرین و اعلام مکان میکردیم و میگفتیم «اینجا قم است، شبکه استانی صدای مرکز قم». با این حال، خواهرم زودتر از من کارش را در رادیو شروع کرد، چون من خیلی کمرو و خجالتی بودم و در سلام کردن هم مشکل داشتم. یک سال طول کشید تا با خودم کنار آمدم و آماده اجرا شدم.
*احتمالاً خانوادگی صدای خوبی دارید.
بله خواهرم خانم فاطمه احمدیان گوینده ثابت برنامه «کاشانه» است. یکی دیگر از خواهرانم هم مدتی رادیو معارف بود اما چون مشغله معلمی داشت، گویندگی را کنار گذاشت.
*از نخستین برنامهای بگویید که به طور رسمی پشت میکروفون رادیو نشستید و گویندگی کردید. چه حس و حالی داشتید؟
اولین گویندگی من در رادیو قم از ماه رمضان سال ۱۳۷۸ شروع شد. برنامهای بود به نام «سیره نور» که در روزهای ماه مبارک به مدت ۵ دقیقه پخش میشد و چون تازهکار بودم و استرس داشتم، برنامه ضبطی بود. در آن اوایل به یاد دارم بعد از ضبط برنامه از شوق و ذوق زیاد، پای رادیو مینشستم و منتظر پخش آن میشدم.
همزمان در آن روزها، دانشجوی رشته حقوق دانشگاه آزاد بودم و بخاطر علاقهام به رادیو از درس جا میماندم. گاهی بخاطر غیبت در کلاس و امتحان حذف میشدم و مجبور بودم برای ترم تابستان، تهران بروم.
در عین حال، کمکم برنامههای من زیاد شد و پخش زنده گرفتم و مجری پخش رادیو شدم و اعلام برنامه میکردم. همزمان از سال ۸۰ گوینده ویژه برنامههای اذان ظهر رادیو قم شدم و به مرور زمان، هم اجرای برنامههای رادیویی را در دست گرفتم و هم مجری سیمای محلی قم شدم.
*بسیاری از مخاطبان، صدای شما را با اجرای برنامه سحرگاهی ماه مبارک رمضان به یاد میآورند. چطور شد که سالها گوینده این ویژه برنامه شدید؟
از ماه رمضان سال ۸۲ بود که گوینده برنامههای سحرگاهی شدم. سحرها حال و هوای معنوی خاصی داشت و در آن زمان بسیاری از مردم، شنونده برنامه سحرگاهی رادیو قم بودند و با این برنامه تنظیم وقت میکردند. بنابراین همه گویندگان دوست داشتند برنامه سحرگاهی را اجرا کنند. در عین حال اگر اجرای برنامه سحرگاهی به گویندهای سپرده میشد، برای او یک امتیاز و افتخار بود. در برنامههای سحرگاهی، احساس میکردم کنار همه هستم و این خیلی لذتبخش بود، در عین حال همیشه استرس داشتم که این برنامه را از من بگیرند.
در آن سالها با سید مهدی تحویلدار به عنوان تهیهکننده و فرشید شکیبا به عنوان گزارشگر و سردبیر، تیم سرخوشی بودیم که مثلاً وقتی برنامه قرار بود ساعت ۳:۳۰ شروع شود، ما از ساعت ۲ بامداد به سازمان میرفتیم و دورهمی میگرفتیم. یکی خرما میآورد یکی چای درست میکرد. سحری خوردن هم که خودش داستان بود.
*اتفاقاً یکی از سؤالات شنوندگان برنامه همین بود که اصلاً فرصت میکردید سحری بخورید؟ چون شما پشت سر هم اعلام ساعت میکردید.
سحری را همیشه سر برنامه با مصیبت میخوردیم(خنده). مجبور بودم در میان اعلام برنامهها سحری بخورم. همیشه از دست سید مهدی و فرشید، دلخور بودم، آقای تحویلدار میگفت۱۰ دقیقه به اذان مانده و دیگر سحری نخور، من هم میگفتم شما آن طرف راحت سحری میخورید، بگذارید غذا را بخورم!(خنده)
البته در آن سالهای آخر، قبل از شروع برنامه سحری را تدارک میدیدند و در فواصل برنامه فقط چای و خرما میخوردم.
*خاطره خاصی از آن برنامههای سحرگاهی دارید؟
در آن برنامهها با تلاش سید مهدی تحویلدار به ویژه در شبهای قدر و ایام شهادت حضرت علی(ع) برای نیازمندان گرهگشایی میکردیم و با جمعآوری کمکهای مادی و قولهایی که داده میشد، مشکل تعدادی از شنوندگان و نیازمندان رفع میشد.
ضمن اینکه ویژه برنامههای سحرگاهی، بازتاب خوبی در میان مردم داشت. یک بار سوار تاکسی بودم و بدون اینکه بدانند من گوینده این برنامه هستم، یکی از مسافران از برنامه تعریف کرد و به مسافر دیگری توصیه میکرد این برنامه را دنبال کنند و تأکید میکرد سخنرانی حاج کافی را هم پخش میکنند.
مخاطبان دیگری هم که گاهی من را در همایشها و برنامهها میدیدند، میگفتند همانطور که برنامه ماه عسل را با اجرای احسان علیخانی دوست داریم، برنامههای سحرگاهی را با صدای شما دنبال میکنیم. این بازتابها واقعاً خوشحال کننده و قوت قلب عوامل برنامه بود.
*شما تا سال ۹۶ گوینده برنامه سحرگاهی رادیو قم بودید. چرا دیگر چند ساله در این برنامه حضور ندارید؟
در آن اواخر، تیم یکدست و هماهنگ و یکدل قبل را نداشتیم و آن قوت لازم برای برنامهسازی نبود. خودم هم خسته شده بودم و ۱۵ سال، سحرها کنار خانواده نبودم. ضمن اینکه مردم قبلاً بیشتر به رادیو و تلویزیون، دل میدادند و برنامهها را دنبال میکردند.
*خودتان هم سالهای قبل از ورود به رادیو، مخاطب برنامههای سحرگاهی بودید؟
بله ما هم سحرها با رادیو قم بودیم. اگر رادیو نبود، انگار سحر نبود. آن سالها «مهدی آقابیگی» و «میثم آقابیگی» و آقای حسینی گوینده برنامههای سحرگاهی بودند. آقای مهدی آقابیگی پیشتر از من به رادیو قم آمد و هم کارشان خیلی خوب بود و هم به سرعت به شبکه یک سیما رفت و مجری پخش شد.
*فکر میکردید روزی گوینده و مجری برنامهای بشوید که سالها شنوندهاش بودید؟
واقعاً نه اما خیلی دوست داشتم و یکی از آرزوهای من بود. به خیلی از جاهای دیگر هم که دوست داشتم برسم، فکر نمیکردم برسم اما به لطف خدا رسیدم. یکی از آنها گویندگی رادیو «پیام» بود.
*چه سالی گوینده رادیو «پیام» شدید؟
از سال ۸۹ وارد رادیو پیام شدم و تا سال ۹۶، گوینده ثابت روزهای شنبه بودم. ضمن اینکه در همان ایام در رادیو «فرهنگ»، رادیو «جوان»، رادیو «آوا» و رادیو «ایران» هم به شکل برنامهای گویندگی کردم.
*در رادیو «پیام» با مهران دوستی هم در ارتباط بودید؟
بله آقای دوستی یکی از گویندگان باسابقه و شناخته شده رادیو «پیام» بود. در آن سالهایی که پیامرسان وایبر مُد بود، باهم در ارتباط بودیم. قرار بود با هماهنگی این گوینده باسابقه، در رادیو جوان هم برنامه بگیرم. مرحوم دوستی هم خیلی مَرد و انسان بامعرفتی بود و هم کسانی را گوینده کرد که کسی فکر نمیکرد به جایی برسند.
*در این سالها از شما به عنوان یکی از گویندگان موفق رادیو قم یاد میشود. به نظرتان چه عواملی باعث این موفقیت شده؟
به نظرم صبر زیاد، تلاش و پشتکار. گویندهشدن و گویندهماندن صبر زیادی میطلبد. ممکن است گویندهای، صدا و سواد و اجرای خوبی داشته باشد اما با مشکلاتی مواجه شود؛ مثلاً دیر کشف شود یا در جایی که لایق و حقش است، استفاده نشود. این اتفاقها برای من افتاده. ممکن است یک مدیر به دلایل شخصی با شما مشکل داشته باشد و برای حذفتان تلاش کند. بنابراین نباید ناامید شد. گویندگان دیگری هم بودند که همزمان با هم وارد رادیو شدیم اما ناامید شدند، بعضی گفتند حقوق گویندگی کم است بعضی گفتند اینجا باندبازی است و به ما کار نمیدهند اما من سماجت به خرج دادم و ناامید نشدم از اینکه چرا استخدام نمیکنند.
حدود شش سال برای سازمان، به شکل برنامهای کار کردم و حقوق ثابت نداشتم، تا اینکه در یک محدوده زمانی، فراخوان استخدام دادند و استخدام رسمی سازمان شدم، در حالی که اگر این پشتکار و تلاش و امید نبود، من هم مثل بعضی از همکاران جدا میشدم.
*در میان همکارانتان به آرام و بیحاشیهبودن معروف هستید.
بله معتقدم اگر انسان مهارتی داشته باشد و توانمند باشد، نیازی به حاشیهسازی و جنجال برای دیده شدن و جلب توجه دیگران ندارد، بلکه با مهارت خودش میتواند سر به زیر جلو برود و موفق هم باشد. بیشتر کسانی که حاشیه دارند، کم و کاستی شخصیتی و کاری دارند.
در این سالها سعی کردم کارم را به بهترین شکل ممکن انجام بدهم، چون برای گویندگی زحمت زیادی کشیدم. هیچوقت هم دنبال این نبودم که در فضای کاری با کسی بحث کنم یا اهل زیرآبزنی باشم.
*به نظرتان چه معیارهایی برای موفقیت یک گوینده لازم است؟
شرط اول دارا بودن صدای خوب است، با این حال کسی میتواند صدای متوسطی هم داشته باشد اما باید چهار برابر کسی که صدای خوبی دارد، تلاش و تمرین کند. گوینده باید معلومات و سواد قوی داشته باشد. هوش در گویندگی اهمیت خاصی دارد. گوینده باید باهوش باشد و بداند در هر برنامهای با چه لحنی اجرا کند.
با این همه، به نظرم عشق و علاقه مهمتر از سایر مؤلفههاست. عشق به گویندگی در کنار آن صدای خوب اهمیت بسزایی دارد، چون در ابتدای راه ممکن است پول هم نداشته باشد و افراد از ادامه کار دلسرد شوند.
*آن عشق و علاقهای که در روزهای اول ورود به رادیو داشتید، هنوز هم دارید؟
هنوز هم دارم، به همان اندازه دیوانه این کار هستم!
*در همه این سالهایی که گوینده رادیو هستید و تریبون دارید، تلاش کردید صدای مردم باشید؟
یکی از بخشهای برنامه «سلام زندگی» که از اوایل دهه هشتاد آغاز شد، پخش «تلفنهای مردمی» بود که واقعاً برای مردم با معاون استاندار و مدیران شهری و استانی میجنگیدم؛ سید مهدی تحویلدار هم حمایت میکرد و میگفت «تو بجنگ من هم حمایت میکنم». بعدها بخش «صدای مردم» به طور مستقل در قالب برنامه «بیتعارف» تولید شد که تا سال گذشته، مجری و گوینده این برنامه بودم.
بارها با مردم در کوچه و خیابان مواجه شدم و گفتند فلان مشکل را بررسی کنید یا بعضی رانندههای سازمان اتوبوسرانی برای مشکلاتی که داشتند، تماس میگرفتند. گاهی این مشکلات را به آقای سید مرتضی جلالی خبرنگار سیما منتقل میکردم تا پیگیری ویژهتری داشته باشد. حالا ممکن بود زورمان نرسد اما تلاش خودمان را کردیم.
*به نظر شما در این سالها رادیو قم توانسته همسطح شنوندههایش رشد کند؟
نه متأسفانه، متنها ضعیف است و محتواها سطح کیفی قابل قبولی ندارد. ما نتوانستیم همسطح فضای مجازی با مخاطبان پیش برویم. فضای مجازی علاوه بر لودگی، یک سری برنامههای بامحتوا هم دارد که از رسانه ملی جلوتر است.
*قبول دارید برنامههای رادیویی نسبتبه دهه هشتاد یا اوایل دهه نود ضعیف شدند؟
بله از آن زمان ضعیفتر شدند اما مدیران در تلاشند که این عقب ماندگی را با برگزاری جلسات اتاق فکر و تولید برنامههای جدید جبران کنند.
*به نظر میرسد خیلی از برنامههای رادیویی دچار تکرارند و درجا میزنند. بویژه برنامههای مناسبتی که فقط اسمشان عوض میشود در حالی که تکرار ضعیف شده همان برنامههای سابق هستند.
من نقش سردبیری و تهیهکنندگی در این برنامهها نداشتم. نظر میدادم اما یکی از دلایلی که به طور خاص، برنامههای سحرگاهی را ادامه ندادم همین موضوع بود که خیلی به تکرار افتاده بود و هرسال همان برنامه و همان آش و کاسه بود، ضمن اینکه برنامه به دلیل تغییر عوامل و گروه برنامهساز، نسبت به سالهای قبل هم دچار اُفت شده بود.
ما متأسفانه دنبال تولید برنامههای جدید و متفاوت و مردمپسند نیستیم. مثلاً مردم برای سحر دوست داشتند صدای مرحوم کافی را بشنوند اما یکی از مدیران وقت، صدای مرحوم را کافی را حذف میکرد.
*این مسائل در هر صورت موجب ریزش مخاطب رادیو قم شده، به نظر شما چطور میشود دوباره مخاطب را جذب کرد؟
واقعاً به سختی، بویژه اگر مخاطب جذب فضای مجازی شده باشد.
*با وجود اینکه رادیو رونق گذشته را ندارد اما به نظر شما تأثیرگذاری این رسانه قدیمی حفظ شده است؟
رادیو، شنوندگان خاص و ثابت خودش را دارد گرچه اندک باشند اما برای جذب مخاطب باید اتاق فکر و برنامه ریزی دقیقی داشته باشیم. اگر رویکرد ما به قول معروف باری به هرجهت باشد یا به قول شما فقط اسم برنامه را هر سال عوض کنند اما محتوا همان باشد، تحولی شکل نمیگیرد. تأثیرگذاری رادیو در گروی تولید برنامههای جدید و بامحتواست. باید برای جذب مخاطب و مردم، تلاش بیشتری کرد.
شاید جا بخورید اما رادیو قم متأسفانه دیگر مثل سابق مخاطب ندارد. این موضوع را از کاهش تعداد پیامکهای دریافتی میفهمیم. مثلاً برای یک برنامه صبحگاهی مثل سابق پیامک دریافت نمیکنیم.
*یعنی امروز رادیو قم در پایینترین سطح مخاطب قرار دارد؟
از نظر آماری و سازمانی، چند ماهی میشود که رتبه ما در سراسر کشور از نظر کیفی ارتقا پیدا کرده. در حال حاضر آقای باقری معاون صدای قم و آقای پازوکی مدیر تولید رادیو قم تلاش میکنند رادیو به نقطه مطلوب برسد و پرمخاطب شود، عوامل برنامه هم همین تلاش را دارند همپای مدیران رادیو انجام میدهند.
*در این سالها به عنوان یک گوینده و عضوی از خانواده رادیو چه دغدغهای داشتید؟
دغدغهام این بوده که مخاطبمان را از دست ندهیم و برنامههای خنثایی تولید نکنیم که باعث ریزش مخاطب شود. متأسفانه از تولید برنامههایی که مخاطب را جذب میکند، کاسته شده، برنامهها باری به هرجهت و تکراری و بی محتوا هستند. متنها ضعیف است. مدیران میگویند به دلیل مشکلات مالی، سازمان اجازه نمیدهد گوینده و نویسنده جذب کنیم.
*اتفاقاً یکی از نقدهایی هم که به بعضی گویندگان و مجریان میشود، محدود بودن دایره واژگان و ضعف مطالعاتی است.
شاید دلیلش این باشد که از نظر مألی تامین نیستند. وقتی برای پاس کردن چک و تأمین معاش خانواده مجبورند بیرون کار کنند و تیزر بسازند و تدوین کنند و نریشن بخوانند، طبیعتاً فرصت مطالعه ندارند و این موضوع به کیفیت کار گویندگی لطمه وارد میکند اما برگزاری کارگاههای آموزشی میتواند در رفع این نقیصه و تقویت سواد رسانهای و مطالعاتی گویندگان و عوامل برنامه تأثیرگذار باشد.
*شما همزمان با رادیو در برنامههای سیما هم به عنوان مجری حضور دارید؟
بله سهسالی میشود که برنامه «تیتر چهار» را از شبکه چهار سیما اجرا میکنم. برنامهای که عناوین روزنامههای خارجی را بررسی میکند. در ویژهبرنامههای مناسبتی شبکه یک و شبکه قرآن هم حضور داشتم.
*یکی از برنامههایی هم که مخاطبان تلویزیون سالهاست صدای شما را میشنوند، برنامه «درسهایی از قرآن» استاد قرائتی است. همکاری با این برنامه چطور شکل گرفت؟
این همکاری از سال ۸۸ از طریق یکی از عوامل برنامه شکل گرفت، به این شکل که سؤالات مسابقه را از تهران میفرستند و در خانه یا اداره میخوانم و میفرستم. «درسهایی از قرآن» هنوز هم برنامه پرمخاطبی در حوزه نشر معارف و قرآن به شمار میرود.
*خاطرهای هم از دیدار با آقای قرائتی دارید؟
یک بار رفتم تهران سؤالات را بخوانم، حاج آقا استقبال ویژهای داشتند و گفتند: «سریع متن تو بخون برو، ۴۸ ساعته نخوابیدم، دوتا کتاب هم دارم همزمان مینویسم! فقط تو سریع بخون برو». (خنده)
*شما هم سابقه گویندگی در رادیو را دارید هم اجرای برنامههای تلویزیونی، کدام را بر دیگری ترجیح میدهید؟
رادیو را دوست دارم و گویندگی را انتخاب میکنم. کار رادیویی جذابتر است، در رادیو، تصویر گوینده دیده نمیشود و مخاطب برای خودش جهان ذهنی میسازد و با صدای گوینده، زندگی میکند. رادیو، جادوییتر و جذابتر است.
ضمن اینکه همیشه سعی کردم در برنامههای تلویزیونی سیمای قم حضور نداشته باشم. صادقانه باید بگویم برنامههای تلویزیونی قم را قبول ندارم. محتوا ندارند و از نظر فنی و هنری بیکیفیت هستند. اگر برنامهای مثل «ماه عسل» یا «عصر جدید» موفق به جذب مخاطب میشود، به این دلیل است که همه قطعات این پازل به درستی در کنار هم چیده میشوند، از مجری تا عوامل فنی و هنری.
*شیرینترین و تلخترین خاطرهای که از اجرای برنامههای رادیویی دارید، مربوط به کدام برنامهها میشود؟
شیرینترین خاطره کاریام، مربوط به یکی از برنامههای «جمعه بازار» است که از ساعت ۱۷ تا ۱۹ پخش میشد و خبر بازگشایی مسیر کربلا را بعد از سالها به شنوندگان اعلام کردم. به یاد دارم مردم زنگ میزدند و از خوشحالی اشک میریختند. تلخترین هم اجرای ویژهبرنامه تشییع سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی در قم بود.
*با توجه به اینکه هم مدتها شنونده رادیو بودید و هم سالهاست که گوینده رادیو هستید، صدای کدام گوینده را دوست دارید؟
هنوز صدای مرحوم مهران دوستی را گوش میدهم و دکلمههایش را دارم. صدای آقای محمد صالح علاء و منوچهر والیزاده را هم دوست دارم. از میان دوبلورها هم صدای استاد ناصر طهماسب و نصرالله مدقالچی.
*بعضیها معتقدند عصر صداهای طلایی تمام شده، شما موافقید؟
نه به نظرم هنوز هم هستند و حتی در میان هنرجویانم، کسانی هستند که صدایی مشابه بزرگان دوبله دارند. متأسفانه به هنرجویان و چهرههای جوان بها داده نمیشود. حتی بعضی از همکارانم گلایه میکنند «چرا جواب تلفن و پیام هنرجو را میدهی، چرا کلاس کار را حفظ نمیکنی!» در حالی که من هم روزی گوینده جوانی بودم و دوست داشتم با مهران دوستی در ارتباط باشم، بنابراین امروز هم سعی میکنم به جوانترها کمک کنم.
*چند ساله که مدرس دورههای گویندگی و فن بیان هستید؟
از سال ۹۳ در باشگاه خبرنگاران جوان صداوسیمای قم تدریس دارم و در فضای مجازی هم، ویدئوهای آموزشی میسازم و در یوتیوب منتشر میکنم.
*در این سالهایی که تدریس میکنید هنرجویان پیگیر و مستعد هم داشتید یا شرکت در کلاسها مقطعی بوده؟
بله افراد مستعدی هم بودند که در رادیو گوینده شدند اما مثلاً در دورهای که برنامه «جادوی صدا» از شبکه سه پخش میشد، هنرجویان زیادی برای کلاس آموزش فن بیان و گویندگی ثبتنام میکردند. به این هنرجویان عزیز میگفتم جوگیر نشوید چون به این زودی نمیتوانید گوینده شوید. ضمن اینکه در ابتدای راه هم پول ندارد، اما اگر جا بیفتید و شناخته شوید، بعداً پول میآید.
*به نظر شما هنر گویندگی، ذاتی است یا اکتسابی؟
به نظرم ترکیبی از هر دو میشود چون گوینده هم باید صدای خوبی داشته باشد و هم زیر نظر یک استاد قوی، بیاموزد و رشد کند.
*بعضیها معتقدند کلاس «گویندگی» ثمری ندارد، فوت و فن قرائت را شاید بشود یاد داد اما لحن را نمیشود. نظر شما چیست؟
کسی که میخواهد گوینده شود اول باید صدای خوب داشته باشد و این موضوع ذاتی است. باید در خودش دیده باشد که بتواند با کمک آدم کاربلد، سریعتر به مقصد برسد. من، خودم رشد کردم استادی نداشتم، آموزش خاصی به من ندادند، به همین دلیل دیر به مقصد رسیدم اما کسانی که میخواهند گوینده شوند اگر کلاس آموزشی کسی بروند که گوینده موفقی باشد، سریعتر به مقصد میرسند.
*به نظر شما بدون هرگونه مهارتی می شود سراغ گویندگی رفت؟ امروز در فضای مجازی شاهد ظهور و بروز «عشق صداهای» زیادی هستیم که فالورهای زیادی هم دارند اما «حالت» و «تقلید» در صدای آنها موج میزند.
یکی از تمریناتی که معمولاً به هنرجویان میدهم همین است که صدای خودشان را ضبط کنند و در فضای مجازی به اشتراک بگذارند تا دیگران نظر بدهند اما قطعاً صدای تقلیدی و مصنوعی به موفقیت نمیرسد. ما باید به فضای مجازی به چشم فرصت و تجربه نگاه کنیم. در هر صورت یک بستری پیش آمده که هرکسی علاقه دارد، میتواند صدای خودش را به اشتراک بگذارد و این اتفاقی بدی نیست. قضاوت را باید به مخاطب سپرد؛ مخاطب، صدای واقعی و ادا در آوردن را تشخیص میدهد.
*تجربه خوانش کتابهای صوتی دارید؟
یک کتاب برای «ایرانصدا» خواندم. کتاب «عبد صالح خدا» که برشهایی از زندگی و سیره مبارزاتی امام خمینی در بیانات رهبر انقلاب بود.
*مردم از کتابهای صوتی استقبال میکنند؟
نه زیاد، مخاطب بیشتر دنبال کارهای تصویری است. مدت زیادی نیست که پیج آموزش گویندگی را راهاندازی کردم اما هر روز بیشتر دیده میشود.
*چطور شد استودیوی خانگی راهاندازی کردید؟
از سال ۸۷ به تدوین علاقه داشتم اما توان مالی خرید باکس تدوین نداشتم. دوسه سال قبل «باکس تدوین» و «میکروفون» و «ضبط کننده حرفهای صدا زوم مدل H۶» تهیه کردم و تصمیم گرفتم حالا که این امکانات را دارم، آموزش رایگان فن بیان و گویندگی را در «یوتیوب» راهاندازی کنم. حدود ۵۰۰ هنرجو دارم و هر هفته یک کلیپ آموزشی میسازم و منتشر میکنم. به دلیل شیوع ویروس کرونا، خیلیها نمیتوانند در آموزش حضوری شرکت کنند، بعضی افراد هم از مناطق محرومند و دسترسی به کلاسهای آموزشی ندارند اما از این طریق، آموزش مجازی میبینند.
*اینکه گفته میشود درآمد رادیو ناچیز است، بنابراین به تنهایی جوابگوی تأمین معاش گویندگان نیست و شغل دومی را میطلبد، درست است؟
بله بویژه برای کسانی که در اصطلاح «برنامهای» هستند، درآمد خیلی پایینی دارد. برنامهای از ۲۰ هزار تومان تا ۵۰ هزار تومان. برای کسی که تازه وارد عرصه گویندگی شده، برنامهای ۱۵ هزار تومان است. کرایه رفتوآمدشان هم نیست. البته تهران درآمد گویندهها بیشتر است اما هزینههای زندگی در پایتخت هم چند برابر است.
*روی آوردن گویندگان به نریشنخوانی شرکتهای تبلیغاتی هم به دلیل همین درآمد پایین است؟
بله هم گوینده دوست دارد صدای خودش را بیشتر عرضه کند و شناختهتر شود هم اینکه سعی میکنند نریشن بخوانند و استیج بروند که معاش زندگی را تأمین کنند.
*مهمترین ماحصل ۲۲ سال گویندگی رادیو در زندگی شما چه بود؟
در این سالها با مردم بودن برای من لذتبخش و ارزشمند بوده. با اینکه به لحاظ شخصیتی درونگرا هستم اما این حرفه و هنر باعث شده با مردم باشم و از مردم یاد بگیرم. از طرف دیگر، رادیو هم مثل مدرسه و دانشگاه است و کار ما هم به نوعی مثل معلمهاست. هر زمان برنامه پرمحتوایی تولید کردیم که به درد مخاطب خورده و باعث افزایش آگاهی و معلومات مردم شده، برای ما هم رضایت درونی داشته است.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
Monday, 13 January , 2025