چرا مثل قمیها نباشیم؟/ قمیها در صدر آمار مطالعه
به گزارش «شهر بیست»، گروه ادبیات و هنر روزنامه جام جم اخیراً در گزارشی به قلم صابر محمدی با عنوان «چرا مثل قمیها و گیلانیها نباشیم؟» به تازهترین یافتههای مرکز آمار ایران در حوزه فرهنگ و هنر پرداخته است که بخشی از این گزارش را در ادامه میخوانید:
شما را نمی دانیم، اما ما هروقت می شنویم اینجا و آنجا می گویند ایرانیان رفتار فرهنگی فلان و بهمانی دارند، کفری می شویم. چرا؟ چون معتقدیم چنین گزاره های قاطعانهای فقط و فقط باید مبتنی برآمارهای مستند صادر شوند و نه براساس باورهای تجربی و شخصی.
حالا اگر آمارها هم همان را بگوید که ما براساس تجربه و باورهای انفرادی یا جمعیمان می گوییم که بهتر؛ اما وقتی می بینیم آمارها وضعی خوشبینانهتر یا بدبینانه تر از آنچه را ما بدون توجه به اعداد و ارقام میگوییم ساخته اند، باید به خود بیاییم و یاد بگیریم تحلیلهایمان را با نتایج به دست آمده از آمار مستدل کنیم.
حالا مرکز آمار ایران، گزارشی ۶۰ صفحه ای منتشر کرده و طی آن فرهنگ رفتاری خانوار ایرانی را بر اساس نتایج به دست آمده از آمارگیری گسترده پیش روی ما نهاده است.
این گزارش، هر آنچه را بتوان ذیل فرهنگ رفتاری قرار داد با هدف قرار دادن ۴۰ هزار خانوار و البته افراد باسواد ۱۵ساله و بالاتر از آن مد نظر قرار داده است؛ از سینما و تئاتر و کنسرت رفتن و کتاب و روزنامه خواندن تا ورزش کردن و وقت گذراندن در شبکه های اجتماعی.
عجالتاً در گزارشی که براساس این اعلام جدید نوشته ایم، به فراخور موضوعات مورد بررسی در صفحه ادبیات و هنر روزنامه جام جم، مقولات مرتبط با ادبیات و هنر را جدا کرده و به بررسیشان نشستهایم. اما این آمارها چه نکاتی فراتر از اعداد و ارقام دارند و با ما از چه می گویند؟
۱۵دقیقه؛ ما واقعا روزی اینقدر کتاب می خوانیم؟
ماجراها دارد این محاسبه سرانه مطالعه. لابد شما هم بارها حاشیه های مرتبط با آن را شنیده اید. این که دقیقاً چه نوع مطالعه ای در این آمارگیریها مدنظر قرار داده میشود یا اینکه اساساً قرائت فلان متن مطالعه محسوب می شود یا نه.
نمیدانیم شما یادتان هست چند سال پیش گفته شد حتی وقتی صبح ها به دستشویی می روید خمیر دندان را برمی دارید و روی مسواک می مالید و کارتان را شروع می کنید، اگر در این میان اسم برند خمیردندان را خوانده باشید هم جزو مصادیق مطالعه روزانه شما محسوب می شود یا حتی خواندن نوشته های تابلوهای راهنمایی و رانندگی در خیابان.
البته هیچگاه برقراری چنین وضعی بر آمارگیری های مرتبط با سرانه مطالعه تأیید نشد اما خب کار خودش را کرد و برای همیشه ما به آمار مطالعه اعلامی ایرانی ها مشکوک شدیم، حتی اگر بسیار ناچیز و به همین فراخور باورکردنی باشد.
براساس تازه ترین آمار اعلام شده در گزارش مرکز آمار ایران که مرتبط با سال ۱۳۹۶ است، سرانه یک ماه مطالعه ایرانیان در این سال، هفت ساعت و ۴۱ دقیقه بوده است؛ یعنی روزانه حدوداً ۱۵دقیقه.
۴۱/۸ درصد؛ سینه سپرکردهها و شرمندهها
در فرآیند رسیدن به این آمار، مرکز آمار ایران از ۵۲ میلیون و ۸۷۱ هزار و ۷۱۶ نفر پرسیده در یک سال اخیر یعنی از مهر ۱۳۹۵تا مهر ۱۳۹۶ کتاب غیردرسی خوانده اند یا نه!۳۰ میلیون و ۷۸۶هزار و ۲۲۶ نفر بادی در غبغب انداخته، سینه سپر کرده و گفته اند: بله! یعنی ۵۸/۲ درصد از کل جامعه هدف.
آیا آن ۲۲ میلیون و ۸۴ هزار و ۹۹۰ نفر رویشان شده صاف نگاه کنند در چشمهای پرسش کننده و بگویند در یک سال اخیر حتی یک کتاب غیردرسی نخوانده اند؟ بله، ظاهراً رویشان شده است. آنها ۴۱/۸ درصد از این آمارند.
۲۰ ساعت و ۷ دقیقه؛ جفرافیای مذهبی کتابخوانی در ایران
شما در کدام استان زندگی می کنید؟ فکر می کنید وضع سرانه مطالعه در جایی که زندگی می کنید چقدر است؟ جالب است بدانید قمیها در سرانه مطالعه اول اند با ۲۰ ساعت و هفت دقیقه یعنی چیزی حدود ۱۳ ساعت بیش از میانگین همه استان ها که هفت ساعت و ۴۱ دقیقه در ماه بوده است.
استان دوم، حدود ده ساعت از قم عقب است؛ خراسان رضوی با ده ساعت و ۳۳ دقیقه. تا اینجا مشخص است که دو استان با بافت فرهنگی و مذهبی در صدر هستند و از این رو عجیب نیست که قرآن و کتاب های ادعیه نیز در صدر موضوعات مورد علاقه مردم بوده باشند. تازه استان سوم نیز که یزد است با ده ساعت و ۱۹دقیقه وضع مشابهی دارد.
استان ایلام هم با دو ساعت و ۴۸ دقیقه در انتهای جدول است. جالب است بدانید حتی با حذف مطالعه قرآن و کتابهای ادعیه در آمارها بازهم استان قم در صدر است با ۱۱ ساعت و ۴۶ دقیقه.
۳٫۷۸۷٫۰۰۹ نفر؛ دیگر ملت شعر نیستیم؟
معروف است که می گویند دیوان حافظ در همه خانه های ایرانیان هست. اما اگر به آمار موضوعاتی که ایرانیان در یک سال مطالعه کرده اند، که هر یک می توانسته اند یک تا چهار موضوع را در این آمارگیری عنوان کنند، توجه کنیم درمی یابیم که تنها سه میلیون و ۷۸۷ هزار نفر شعر خوانده اند؛ یعنی فقط ۱۲/۳ از مطالعه کنندگان کتابهای غیردرسی.
این یعنی، بیشتر ملت در طول یک سال حتی یک بار دیوان خواجه را از طاقچه پایین نیاورده اند؛ حتی نه در شب یلدا و نه حتی در عید نوروز. این را هم بگوییم که قرآن و کتابهای ادعیه در صدرند با ۲۵ میلیون و ۱۱۶هزار نفری که آنها را مطالعه کرده اند.
جالب تر اینکه ایرانیان حتی رمان و ادبیات داستانی را هم بیش از شعر می خوانند، یک میلیون و ۵۵ هزار و ۵۴۸ نفر یعنی ۳۳ درصد. حالا حق می دهید کفری شویم وقتی همه می گویند شعر در خون ما ایرانیان است؟
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
احمد
تاریخ : ۲ - اسفند - ۱۳۹۷
مرسی از خبر خوب شما