حاشیه‌های چهلمین محفل طنز قمپز

شهر بیست/ چهلمین محفل طنز قمپز که با چهل سالگی انقلاب مصادف شده بود، حاشیه های خواندنی داشت.
پایگاه خبری شهر بیست (shahr20.ir) :
حاشیه‌های چهلمین محفل طنز قمپز
شناسه : 3259 | انتشار : 25 بهمن 1397 - 22:03   پرینت

به گزارش «شهر بیست»، جشن چهلمین محفل طنز قمپز شامگاه چهارشنبه بیست‌وچهارم بهمن برگزار شد؛ در این مراسم که با تلاوت قرآن و پخش سرود جمهوری اسلامی از ساعت ۱۸:۳۰ آغاز شد و به مدت ۱۲۰ طول کشید، جمعیت زیادی از اقشار مختلف جامعه در سالن همایش های شهرداری قم گردهم آمده بودند تا شاهد برگزاری چهلمین محفل طنز قمپز باشند.

مهمان ویژه قمپز چهلم، سید شهرام شکیبا مجری شناخته شده تلویزیون و از طنزپردازان کشور بود، او در کنار عباس احمدی بار سنگین اجرای قمپز چهلم را دو تنه بر دوش کشیدند!

ظرفیت سالن همایش های شهرداری قم از همان ابتدای برنامه با توجه به استقبال پرشور علاقه مندان همیشه در صحنه طنز قم تکمیل شد و بخشی از جمعیت به طور ایستاده و نشسته بر روی پله ها و راهروهای سالن، برنامه را دنبال کردند و بخش دیگر به دلیل نبود ظرفیت، پشت در ماندند؛ نکته جالب توجه اینکه، بعضی از طنزپردازان قمپز نیز به دلیل تأخیر در حضور برنامه، به طور ایستاده برنامه را دنبال کردند!

«زیر فشار بار گرانی شدم پرس/ انَّ الحیاهَ استرسٌ بعدَ استرس، مردم کنند سکه ز دنیا طلب، ولی/ چیزی به غیر سکته نمی‌بخشد این کنس»، قرائت شعری از نظری ندوشن، سرآغاز شروع برنامه توسط عباس احمدی در قمپز چهلم بود.

تقارن برگزاری قمپز چهلم با چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب از نکات قابل توجه بود که احمدی نیز پرده از این راز برداشت و گفت: ما از سه چهارسال پیش که قمپز را شروع کردیم می دانستیم چهلمین محفل قمپز با چهلمین سالگرد انقلاب مصادف می شود و چون ما شاعران انقلابی هستیم از ابتدا این گونه برنامه ریزی کرده بودیم!

احمدرضا پاک نژاد اولین شاعر طنزپردازی بود که به دعوت عباس احمدی به جایگاه دعوت شد؛ بیت «آنکه بر این ملک و این ملت خیانت می کند/ مطمئن باشد که او را کله پا خواهیم کرد» با تشویق حضار مواجه شد.

سید شهرام شکیبا که در میانه شعرخوانی پاک نژاد به برنامه رسید، با تبریک چهل سالگی انقلاب، گفت: قدیمی ها بهتر یادشان می آید یک زمانی هرکجا می رفتیم، چهارتا سرهنگ بازنشسته سلطنت طلب می گفتند شش ماه دیگر انقلابی ها رفتنی هستند! حالا چشم کسانی که نمی توانستند این انقلاب را ببینند کور شود که ما چهل سالگی آن را هم جشن گرفتیم؛ باید به همه مردمی که با وجود همه گرفتاری ها پای کشور ایستادند، بگوییم دم شما گرم!

او همچنین به اجرای دو نفره این برنامه اشاره کرد و گفت: خیلی خاصیت دارد که دو نفر مجری هستند، در خیلی از مشاغل کشور هم باید این کار را بکنیم؛ مثلاً برخی مسئولان اگر دوتا باشند عالی است، صبح که سرکار می آیند، بالأخره می خواهند صبحانه بخورند، خب یکی بخورد یکی به کار مردم رسیدگی کند! عباس احمدی نیز در واکنش به شکیبا گفت: «چی بخورد؟!»، شکیبا هم جواب داد: صبحانه و ناهار!

شکیبا که از جمعیت حضار به وجد آمده بود، گفت: به شهری که آنقدر مردمش طرفدار موضوعات ادبی و فرهنگی و طنز هستند، تبریک می گویم. من در هنگام ورود دیدم یک سری از مردم اجتماع کردند، فکر کردم در را هنوز باز نکردند! عباس احمدی هم گفت: منم اول که آمدم فکر کردم صف گوشت است اما گفتند نه قمپز است!

علی بهاری دومین شاعری بود که به جایگاه دعوت شد، او نثر طنزی با عنوان گزارشی از نشست ترامپ و اپوزوسیون ایران خواند!

شکیبا در واکنش به این اثر، گفت: دستت درد نکند، شما کاری کردی که دوستان طنزنویس با اینکه فرمان به انجام آن دارند، انجام ندادند؛ دوسال قبل، رهبر انقلاب گفتند طنز، موضوع خوبی است اما گاهی باید به هجو روی آورد و این اثر شما نشانه های فراوانی از هجو داشت.

در ادامه مهین صفاری به عنوان سومین طنزپرداز به جایگاه آمد و شعر خود را با لهجه قمی خواند و مورد استقبال حضار قرار گرفت و بعضی از ابیات آن با تشویق های شکیبا و احمدی و علاقه مندان به طنز مواجه شد.

در حالی که شکیبا داشت از ضرورت استفاده از فرهنگ ها و آداب و رسوم های هرشهر در طنز می گفت، ناگهان بادکنکی ترکید که عباس احمدی در واکنش به این موضوع گفت: «در تأیید فرمایش شما بود»، شکیبا هم تأکید کرد: «گویا حرف ما خیلی سنگین بود!»

در ادامه نمایش موزیکالی با حضور هنرجویان جوان حوزه هنری قم با شعری از محمد غفاری اجرا شد؛ عباس احمدی در واکنشی طنز به این موضوع گفت: متأسفانه آقای غفاری چه فضاهایی را وارد برنامه می کنند! شکیبا هم گفت: خدا را شکر به خیر گذشت! من داشتم از در پشتی فرار می کردم که گفتند نمایش قمی است و همین قمی بودن، بخش زیادی از ماجرا را حل می کند!

شکیبا که ویژه برنامه افطار شبکه قم در ماه رمضان را هم اجرا کرده بود، گفت: ماه رمضان در شبکه قم برنامه افطار را اجرا می کردیم، البته با این روالی که تلویزیون در پیش گرفته، احتمالاً سال آینده مثلا مهناز افشار را می آورند و همه برنامه ها را به بازیگران می سپارند! سال گذشته هم می خواستند بیاورند منتهی بودجه‌شان کم بود و من را آوردند! 

احمدی در واکنش به شکیبا گفت: بله برنامه خیلی خوبی بود، ان شاء الله سال بعد در صداوسیمای کیش برنامه اجرا کنید که با تشویق حضار مواجه شد!

در ادامه، سید جواد یثربی که عهده دار خواندن شعر اخوانیه طنز برای شهرام شکیبا شده بود، به جایگاه دعوت شد؛ «مدیر بانک از دستش فراریست/ همیشه توی صف وام است شکیبا» بیتی بود که شکیبا در واکنش به آن گفت: به خدا این را راست می گوید!

همچنین بیت های «یک روز توی کوچه از روی سبیل هایش خیال کردم که بابامه شکیبا»، «یکی گفتا زبانم لال، مثل جوانی های صَدامه شکیبا»، « قمی ها دست خود را می بریدند، چو می دیدند اندام شکیبا»، «کلاس مذهبی دارد ولی حیف که ندارد ریش و عمامه شکیبا» با خنده حضار مواجه شد.

یثربی در ادامه بیت «تمام شاعران در مغز بنده، ولیکن توی اینجامه شکیبا» را خواند و قلبش را نشان داد و گفت: ملاحظه بفرمایید این بخش تصویری هست! احمدی هم در واکنش گفت: اگه می گفت «اونجام» بد بود، اما «اینجام» مشکلی ندارد که حضار را به خنده واداشت! 

شکیبا همچنین در واکنش به بیت «خودمونی شده می مونه امشب، فقط کم داره پیژامه شکیبا»، گفت: «با خودم آوردم خیالت راحت!»

در ادامه، سید جواد میرصفی شاعر طنزپرداز به جایگاه آمد و اولین رباعی را به شوهرعمه خود تقدیم کرد! «ای شوهرعمه گداتر از شاه/ شیادتر و دغل تری از روباه، روزی که بمیری دهه فجر من است/ باید برسم به درک این یوم الله» با خنده و استقبال حضار مواجه شد.

«حیف است برای دشمنان موشک‌مان/ وقتی نی ساندیس‌مان هم کافیست» بیتی بود که تشویق شد و عباس احمدی در واکنش به آن گفت «معلوم است زیاد راهپیمایی رفتی!»

همچنین بیت‌های «سخت است به شاخه ها گلابی ماندن/ در جعبه نرفتن و حسابی ماندن، حتی از قهرمانی استقلال/ دشوارتر است انقلابی ماندن» با استقبال زیاد شکیبا و پرسپولیسی های حاضر در سالن مواجه شد.

شکیبا بعد از شعرخوانی میرصفی، گفت: امشب جمعیت زیادی با عقاید گوناگون در اینجا حضور دارند، کدام یکی از کشورهای مدعی دموکراسی این امکان را دارند در یک جمعی آنقدر راحت به موضوعات روز خود انتقاد کنند؛ خواهش می کنم بروید از یک نسل قبل تر از خودتان بپرسید قبل از چهل سال گذشته هم می شد چنین اتفاقی بیفتد و آنقدر راحت انتقاد کنند!

احمدی در ادامه به حضور مسئولان شهری و فرهنگی شهر خیرمقدم گفت و شکیبا تأکید کرد که من امشب اینجا مهمان هستم و مسئولیت حرف های اینها با خودشان هست!   

شاعر طنزپرداز بعدی که به جایگاه دعوت شد، حجت الاسلام مهدی پرنیان بود؛ او با لحن صدای خاصی گفت «من حامل پیام صلح و دوستی از اهالی قندشکن یزد برای اهالی قمپز در کشور دوست و همسایه قم هستم!»؛ شکیبا در واکنش به این صحبت گفت، «چه صدای خوبی دارد حاج آقا!»، عباس احمدی هم تأیید کرد و گفت: البته قبلاً که قم بودند، اینجوری نبودند، نمی‌دانم آنجا چه شده!»؛ شکیبا در ادامه گفت: «حالا خوبه حاج آقا یزد رفته، اگر جای دیگری رفته بود آدم دلش هزار راه می رفت!».

«به جای لفظ یارا و نگارا و بتا ساقی/ چرا می گوید عجقم عسیسم جیگرم هانی» بیتی بود که با خنده حضار مواجه شد و احمدی در واکنش به آن گفت: «عرض کردم زمانی که در قم بودند، اینجوری نبودند»، شکیبا هم گفت: «گفته بودم حاج آقا خیلی به روز هستند!»

همچنین ابیات «رها کن راست و چپ را/ بیاور جامی از وحدت/ که ملت خسته از تکرار محمود است و روحانی» و «بگو از عمق دل جاوید بادا عزت میهن/ بخوان از نای جان پاینده باد ایران و ایرانی» با تشویق مواجه شد.

بعد از خواندن ابیاتی از اشعار طنز شهرام شکیبا؛ کلیپی از ویدئوهایی که علاقه‌مندان قمپز در دیگر کشورهای جهان در هواداری از این محفل ارسال کرده بودند، پخش شد و علی نصیرنژاد از خوانندگان جوان دو اثر اجرا کرد.

در ادامه برنامه و بعد از ورود شهردار قم، عباس احمدی گفت: آخرین جلسه ای که با شهرداری داشتیم، فکر می کنم آقای مهندس دلبری شهردار قم بودند که بعد از آن جلسه برکنار شدند! شکیبا هم در ادامه گفت: آقای سقائیان نژاد مواظب باشید رفقا جلسه نگذارند! 

شاعر طنزپرداز بعدی که به جایگاه دعوت شد و با ورود او یک بادکنک دیگر ترکید، حجت الاسلام سید محمد حسینی بود؛ عباس احمدی گفت: الان فکر کنم آقای حسینی در فضای مجازی از شاعران معروف طنز ایران هستند! شهرام شکیبا نیز این حرف را تأیید کرد و افزود: حاج آقا در حوزه شعر طنز، انصافاً چهره شناخته شده ای هستند و می تواند ادعا کند من بهرام رادان قم هستم! عباس احمدی هم با نام بردن از اسم یکی از هنرپیشه های معروف خارجی گفت، ایشان هم می تواند باشد که با خنده حضار مواجه شد!

«گفتند که سن ارتعاش است چهل/ یا اینکه زمان اغشاش است چهل؛ من نیز تفألی زدم این آمد/ هنگامه تجدید فراش است چهل»؛ این رباعی را حسینی به مناسبت چهل سالگی انقلاب به شکیبا تقدیم کرد که این مجری نیز در واکنش گفت: از ما که دیگر چهل گذشت، ولی شما در مسیر چهل هستی!

همچنین وقتی حسینی به آماده کردن یک نقیضه برای تقدیم به مسئولان خدوم کشور اشاره کرد، احمدی گفت: خدا رحم کند!

«گران کن هرچه لازم است، ارزان کردنش با من/ رها کن وضع کشور را، درخشان کردنش با من» مطلع شعر حسینی بود؛ بیت «بخر ویلا بخر ماشین بکش بالا بکش پایین؛ اگر پیدا شود عیب تو پنهان کردنش با من» با خنده حضار مواجه شد!

همچنین «شکر یا قیر یا سکه اگر بی صاحبند امروز/ یکی را سویشان بفرست سلطان کردنش با من» از دیگر ابیاتی بود که مورد استقبال قرار گرفت.

در ادامه، فرهاد موحدی شاعر طنزپرداز که حسابی این روزها کلیپ های شعرخوانی او در فضای مجازی دیده می شود، با تشویق حضار به جایگاه دعوت شد؛ عباس احمدی با توجه به جوان بودن موحدی از او به عنوان شاعر بسیار معاصر یاد کرد.

موحدی در شرایطی که گوشی‌ موبایلش هنگ کرده بود، به خیرمقدم گویی و ابراز امیدواری برای تداوم طول عمر قمپز روی آورده بود که با واکنش شکیبا و احمدی مواجه شد که تأکید کردند ما اینها را همان اول جلسه گفتیم!

این شاعر طنزپرداز جوان، یک اثر محاوره با موضوع انقلاب و میهن دوستی و هجو دشمنان خواند؛ بیت «میخوام با فحش کم کنم این فِشارو/ باید به قمی بگم این فحش‌ها رو!» با واکنش احمدی مواجه شد که گفت: «فحش جزو لاینفک لهجه قمی هست و مشکلی ندارد!»؛ شکیبا هم گفت: «کاملاً متوجه هستم و ما اینجا رانندگی هم کردیم حتی!».

ابیاتی که با لهجه و گویش قمی بود با تشویق حضار مواجه شد؛ عباس احمدی با اشاره به یکی از کلمات قمی ابیات موحدی، گفت «این یعنی آدم بد!» 

همچنین ابیات پایانی «ما خیلی خون دادیم برا مملکت/ کلی جوون دادیم برا مملکت؛ توی صف گوشت وایمیسم اما عمرا/ کشورمون رو نمیدیم به دشمن» تشویق شد.

در ادامه، عباس احمدی گفت امین شفیعی بزرگ ترین شاعر معاصر را دعوت می کنم، شکیبا هم در شوخی خود با شفیعی گفت، «ایشان پشت تریبون قرار نمی گیرد، تریبون جلوی ایشان قرار می گیرد!»

شفیعی هم که با مشکل هنگ کردن گوشی مواجه شده بود، گفت: «مشکل از اینجاست که گوشی هنگ می کند»!

این شاعر جوان، حرف های خیال پردازانه‌ای را که بعضی افراد درباره شرایط زمان طاغوت می گویند، سوژه شعرخوانی خود کرده بود و مورد هجو قرار داد؛ شکیبا در واکنش به بیت «جای پیژامه، کت و شلوار بر تن داشتیم/ از همان بدو تولد چهارتا زن داشتیم» گفت: این بهترین آپشنش بود که انقلاب کردن و نشد!

همچنین بیت «توی آن دوران به کلی هیچ انسانی نمرد/ حیف، او در رفت و هرچی بود را با خویش برد!» مورد تشویق قرار گرفت.

سید شهاب جدّا، آخرین شاعری بود که به جایگاه دعوت شد؛ او ابتدا یک رباعی خواند: «ای دوستان و طنزپردازان همراه/ ای در نگاه مردمان شهر گمراه؛ در آخر هر ماه دورهم نشستید/ یک چله در کردید قمپز طیب الله».

این شاعر جوان در ادامه به مختصات مکانی شعر خود اشاره کرد و گفت: ما کوهی در قم به اسم کوه دو برادران داریم که اخیراً در فهرست میراث طبیعی کشور قرار گرفت؛ شکیبا در واکنش گفت: «فکر کردم می خواستی بگویی آمدند کوه را هم افتتاح کردند!».

جدّا، شعر خود را با لهجه قمی تقدیم به کوه دوبرادران قم کرد و ابیات مختلف آن با تشویق زیاد مواجه شد.

برای بخش پایانی تجلیل از شاعران طنزپرداز، مسئولان حاضر در سالن به صف شدند و تندیس چهلمین محفل طنز قمپز در دستان احمدرضا پاک نژاد، علی بهاری، سید جواد میرصفی، سعید طارم، محمد حسن دارابی نیا، مهدی کبیری، مهین صفاری، سید شهاب جدّا و سید محمد حسینی قرار گرفت؛ از سهمیه تندیس ها، به عباس احمدی و سید شهرام شکیبا هم یکی رسید!  

عکس یادگاری شاعران طنزپرداز و مسئولان فرهنگی و مدیریت شهری آخرین قاب چهلمین محفل طنز قمپز بود.

حاشیه نگاری: محمد مهدی عنایت پور

نوشته های مشابه
کتابخانه «شهدای خدمت» روستای لنگرود قم افتتاح شد
استاد حسین نوروزیان درگذشت
«رویداد ملی قهرمان» در قم برگزار شد
برپایی سوگواره نمایشی «کوچه‌ بنی‌هاشم» در قم
افزایش ۷۵ درصدی تماشاگران سینماهای قم
رشد ۳۶ درصدی اعضای فعال کتابخانه‌های عمومی قم
ثبت دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • محمد

    تاریخ : ۲۶ - بهمن - ۱۳۹۷

    عالی بود
    ممنونم


    پاسخ