ورشکستهای که کارآفرین شد
شهر بیست/ سرویس اجتماعی _ محمدمهدی عنایتپور: سال ۷۸ رشته زبان و سال ۷۹ میکروبیولوژی دانشگاه آزاد قبول شد. دانشگاه آزاد اما پول میخواست و او نداشت. قید تحصیل را زد و سرباز شد و دوران خدمتش را به عنوان محافظ خانههای سازمانی شخصیتهای سیاسی و کشوری از جمله فرماندهان رده بالای ارتش گذراند.
با پایان سربازی و ورود تقویم به دهه هشتاد شمسی، کارگاه کیک و کلوچه سنتیاش را در گوشهای از شهر راهاندازی کرد. موج تلاطم بازار اقتصادی کشور اما گریبان او را هم گرفت و با چند چک برگشتی، ورشکسته شد.
این زمین خوردنها اما انگار پایان ماجرا نبود و او با همت و امید مثالزدنی خود، دوباره از نقطه صفر شروع کرد و به قول خودش که محکوم به ادامه زندگی و بلند شدن بود، این بار زندگی هم با روی خوش به او سلام کرد و حالا چند سالی میشود که با راهاندازی نخستین مرکز عرضه سبزیجات و فرنگیجات آماده مصرف در قم با عنوان «گروه سبزیجات فلفلی ناب»، دست هشتاد نفر دیگر را هم از جوان ۱۷ ساله تا سالمند ۷۸ ساله محکم گرفته و این روزها با کمک آنها، در هفت شعبه مستقر در مناطق مختلف شهر، پاسخگوی مشتریان زیادی است و حتی تعدادی از مدیران استانی هم از مشتریان پروپاقرص او هستند.
اسمش سید مجتبی بیطرفان است. کارآفرین جوان قمی که متولد ۱۳۵۸ در محله حمام حاج رضا خیابان آذر قم است، هیچ وقت دلش نخواسته کارمند باشد، خودش اذعان میکند که دلش همیشه میخواسته کارآفرین باشد و میگوید: از همان اول هم که در سال ۸۰ کار را شروع کردم، کارفرما بودم. همیشه دوست دارم یک کار نو انجام دهم و اثری از خودم در دنیا برجای بگذارم.
این کارآفرین قمی که از همان ابتدا نسخه مجموعه خود را با مبانی اقتصاد مقاومتی پیچیده، تأکید میکند از تکتک کارکنانش گرفته تا تمام دستگاههایش ایرانی هستند و حتی به همت یک مهندس ایرانی، دستگاه شستوشوی مکانیزه را از مدل آلمانی با هزینه بسیار ارزانتر تولید کرده و استفاده میکنند.
در یک عصر پاییزی که نسیم خنکی با روی خوش بر برگهای سبز درختان میوزید، مهمان این کارآفرین جوان و خوش اخلاق قمی شدیم. مجموعهای که بوی طراوت و تازگی سبزی در تمام فضای آن پیچیده و از چند قدم مانده به آن استشمام میشود. مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
*چطور شد به فکر کارآفرینی و راه اندازی نخستین مرکز عرضه سبزیجات و فرنگیجات آماده مصرف افتادید؟
ما سال ۱۳۸۰ در همین مکان فعلی، کارگاه کیک و کلوچه خانگی راه اندازی کردیم. متراژ فعلی اینجا ۶۰۰ متر هست اما آن زمان وسعت کار کوچک بود و در فضای ۵۰ متری، شیرین خانگی تولید و با وانت پخش میکردیم. روند کار تا سال ۸۷ به همین شکل ادامه داشت و همزمان فضا را هم گسترش دادیم و چند مغازه خریدیم.
در سال ۸۷ وارد فاز صنعتی تولید کیک و کلوچه شدیم و بعد از دریافت مجوز پروانه و راه اندازی آزمایشگاه و خرید تجهیزات، کلوچه سنتی را بسته بندی و از طریق عمده پخش میکردیم.
این روند ادامه داشت تا زمانی که در اواخر سال ۸۹، با بحران بازار و چک برگشتیها مواجه شدیم و دو سه مشتری خریدار عمده محصولات ما نتوانستند پول ما را بدهند و حدود ۳۰۰ میلیون چک مشتریان ما برگشت خورد و هرچه در این ده سال کار کرده بودیم، سرمایه کار ما صفر شد و فقط ملک و تجهیزات کیکپزی ماند و عملاً ورشکست شدیم.
اسفند سال ۹۰ در محوطه فضای دادگاه به طور اتفاقی با یک نفر آشنا شدم و شروع به صحبت کردیم و ماجرای ورشکستگی را گفتم. هر دو به دلیل بدهی بازداشت و همدرد بودیم. وقتی صحبت کار شد، آن فرد با نام «فخرالدین» که چند وقت قبل مرحوم شد و برای او طلب آمرزش و مغفرت میکنم، قبلا در تهران زندگی میکرد و تجربه ناموفق کار تهیه سبزیجات آماده را به صورت خیلی کوچک و وسعت کم داشت و پیشنهاد داد همین کار را در قم انجام دهیم. صحبت او این بود که برای مردم، پاک کردن و خرد کردن سبزی سخت هست و ما این کار را برای آنها انجام بدهیم. با پیشنهاد من، عرضه سبزی خوردن پاک شده و تمیز هم اضافه شد که با اقبال زیادی همراه بود و در ادامه پیاز داغ، بادمجان سرخ شده، سبزی سرخ شده و غذاهای نیمه آماده را هم اضافه کردیم.
*این مجموعه از چه زمانی راهاندازی شد؟
ما یک هفته بعد از طرح این موضوع و از عید سال ۹۱ شروع به کار کردیم. ۴۰ درصد دستگاههای کیک پزی به درد همین کار هم میخورد. در ابتدا، کار را با برادرم و فخرالدین و به همراه دو خانم که کار پاک کردن سبزیها را انجام میدادند، شروع کردیم. حتی پول نداشتیم کار تبلیغات و پخش تراکت را به شرکت واگذار کنیم و خودمان تک تک در محلههای مرفه و خانههای شیک قم میانداختیم.
کار را خیلی سرعتی شروع کردیم، چون شکست خورده بودیم و چیزی برای از دست دادن نداشتیم و به قول معروف انتحاری عمل کردیم!
دو خانم سبزیها را پاک می کردند، من سبزیها را میشستم، فخرالدین خرد میکرد و خودمان هم با پیک موتوری در خانه مشتریان میبردیم و از فروردین سال ۹۱ به طور رسمی اولین مرکز عرضه سبزی و فرنگیجات آماده مصرف در قم راه افتاد.
*از همان زمان استقبال شد؟ چون شما به لحاظ جغرافیای شهری در جایی از شهر هستید که کمتر در دید مشتری و مردم هستید.
بله ما در کنج ترین جای قم شروع کردیم ولی واقعا جز خدا، پشتوانهای نداشتیم و به نوعی این کار برای ما تیر آخر بود که خدا را شکر با توجه به نو بودن این ابتکار، استقبال خیلی خوبی از سوی همشهریان شد. ما تبلیغات شهری نداشتیم اما وقتی مردم تمیزی کار ما را دیدند، استقبال کردند و به قول معروف با تبلیغات دهان به دهان، این مرکز را به اقوام و آشنایان خود معرفی کردند.
*احتمالا همین عامل استقبال هم باعث شد که به فکر ایجاد شعب مختلف در قم بیفتید؟
بله به دلیل استقبال و اعتماد همشهریان، اولین شعبه را در سال ۹۳ در پردیسان و در ادامه در خیابان جوادالائمه(ع) و خیابان سلامت راه اندازی کردیم.
*اکنون چند شعبه و چه تعداد کارکنان دارید؟
هفت شعبه فعال داریم و برای ۸۰ نفر کارآفرینی کردیم. در شعبه مرکزی ۵۳ نیروی فعال داریم که از جوان ۱۷ ساله تا خانم مسن ۷۸ ساله با ما همکاری دارند و در بخش پاکسازی فعالیت دارند.
*نحوه کار امروز شما با روزهای ابتدایی تفاوت کرده؟
بله ما در سالهای اول به طور دستی کار میکردیم اما سه ساله دستگاه شستوشوی مکانیزه خریداری کردیم و یک مرحله بیشتر از همه جای ایران، سبزی را شستوشو میدهیم.
نحوه کار به این شکل هست که بعد از ورود سبزی به کارگاه، ابتدا پاکسازی و فیلتر میشود، سپس شستوشوی مکانیزه میشود و در ادامه یا خرد و بستهبندی میشود یا به بخش فراوری میرود و سرخ میشود تا در نهایت در بخش فروش به دست مشتری برسد.
*علاوه بر عرضه سبزیجات، محصولات دیگری هم تولید و عرضه میکنید؟
بله علاوه بر سبزیجات تازه و خرد شده و خوردن، فرنگیجات هم شامل کدو، بادمجان، لوبیا، کرفس، پیاز، هویج، به صورت خام خرد شده یا سرخ شده عرضه می کنیم.
البته محصولاتی مثل کیک خانگی، سکنجبین خانگی و ترشی فصلی هم تولید و عرضه میکنیم. برای اینها هم اشتغالزایی کردیم. کیکهای خانگی بدون جوش شیرین و مواد نگهدارنده هست که اگرچه عمر کمتری دارد اما سالم تر است. همیشه تلاش کردیم محصولی که به مشتری میدهیم، با جای دیگر تفاوت داشته باشد.
*سبزیها را از کجا خریداری میکنید؟ امکان دارد که به شما سبزی فاضلابی هم بدهند؟
سبزیها از شهرها و مناطق مختلف قم، اراک، اصفهان و قوچحصار خریداری می کنیم. البته از آبان به بعد، خریدها از دزفول، اندیمشک و اهواز خواهد بود.
با یقین میگویم سبزی فاضلابی به هیچ وجه تا حالا نیاوردیم. سبزی فاضلابی را جایی پاک میکنند که مکان زیرزمینی باشد، چون به شدت بوی تعفن میدهد. ما اینجا در دید و نگاه مردم هستیم و بیشتر مراحل کار را از پشت شیشه مشاهده میکنند.
*روزانه چقدر سبزی عرضه میکنید؟
میزان سفارشات را نمیتوانم اعلام کنم اما به طور روزانه بین دو تا هشت تن سبزی وارد کارگاه میشود و پاکسازی و شستوشو و فراوری و خرد میشود. حدود ۲۰ تا ۵۰ درصد ضایعات دارد که آن هم سهم دام میشود.
*بعد از ورشکستگی، ناامید نشدید؟
مجبور بودم و باید چهکار میکردم؟ محکوم به ادامه زندگی و بلند شدن بودم. موقعیت خیلی بدی هست که کسی به نقطه صفر برسد و ادامه دادن آن هم باز شرایط روحی و تلاش خاصی را میطلبد که با کمک خدا و لطف اهلبیت(ع) توانستیم قویتر ظاهر شویم.
*از شما برای راه اندازی مجموعه مشابه در شهرها و مناطق دیگر مشورت میگیرند؟
بله ما در قم اولین مرکز عرضه سبزیجات و فرنگیجات آماده مصرف بودیم اما از شهرهای دیگر هم درباره کار و خرید دستگاه مشورت میگیرند. من خودم چون شکست خورده بودم، در حد توانم همکاری میکنم و مشاوره میدهم.
*مهمترین اولویت شما موقع شروع کار چه بود؟
فقط و فقط به نظرم تمیزی، خیلی سعی کردم تمیز کار کنم. الان هم به کسانی که تماس میگیرند و مشاوره میخواهند تأکید میکنم فقط تمیز کار کنید، چگونه یک خانم برای خودش سبزی پاک کرده و غذا درست میکند، به همان اندازه باید تمیز و دقیق بود و همین تمیزی هم موجب استقبال مشتریان شد.
*گویا به مشتریمداری اهمیت ویژهای میدهید.
بله خیلی سعی میکنم به این موضوع توجه داشته باشیم. دو مدرک بین المللی استاندارد ایزو رضایتمندی مشتریان و سیستم مدیریت کیفیت دریافت کردیم.
*معمولا در کار با چه موانعی مواجه میشوید؟
خدا تا حالا به ما خیلی کمک کرده. مشکل غیرقابل حل نداشتیم اما قیمت مواد اولیه و گرانیهای پیشبینی نشده به همه از کشاورز تا عرضه کننده و مشتری ضربه میزند. نیروی کار خوب و جوان خوب متعهد هم کمتر پیدا میشود.
*با توجه به استقبال خوبی که اشاره کردید، برنامهای برای گسترش مجموعه هم دارید؟
با توجه به اوضاع اقتصادی کشور از گسترش این کار خیلی میترسم، برنامه داشتم سوله بگیرم اما مدیریت این کار سخت هست.
*برای خیلی از افراد کارمند شدن نهایت آمال و آرزو هست. شما نخواستید کارمند باشید؟
نه به هیچ عنوان علاقه نداشتم. از همان اول هم که در سال ۸۰ کار را شروع کردم، کارفرما بودم. همیشه دوست دارم یک کار نو انجام دهم و اثری از خودم در دنیا برجای بگذارم که وقتی از دنیا رفتم، یک اثری باقی مانده باشد.
*در بیانیه گام دوم انقلاب بر رونق تولید، اقتصاد مقاومتی و مردمی کردن اقتصاد تأکید شده. با توجه به اینکه شما به عنوان یک فرد عادی جامعه برای ۸۰ نفر کارآفرینی کردید، به نظر شما چگونه میتوان این نسخه را عملیاتی کرد؟
من از ابتدا نگاهم بر کارآفرینی و مستقل بودن بود اما کارآفرین و تولیدکننده هم نیازمند توجه مدیران و مسئولان است. در تمام این مدت هشت سالی که فعالیت کردیم و موفقیتهایی داشتیم، با اینکه خیلی از مدیران استان، اینجا آمدند و مشتری هستند و ما را میشناسند، اما تا حالا یک نهاد و یک مقام مسئول به ما یک خداقوت هم نگفت و از ما نپرسید، آیا مشکلی دارید یا با چه موانعی مواجه هستید؟
پول برق اینجا را تا سال گذشته با تعرفه تجاری پرداخت کردم در حالی که اینجا مجموعه صنعتی است یا هنوز پول آب را بر مبنای تعرفه تجاری از ما دریافت میکنند.
خیلی از اوقات هم از مسئولان توقع کردم اما دیدم فایده ندارد و به همین خاطر سعی کردم اثرگذاری خودمان را حفظ کنیم.
ما نمونهای از نسخه اقتصاد مقاومتی هستیم، صفر تا صد محصولات و حتی دستگاههای ما تولید داخلی است. به عنوان مثال، دستگاه مکانیزه شستوشو را به همت یکی از مهندسان داخلی از روی دستگاه آلمانی در ایران ساختیم که با قیمتی بسیار ارزانتر برای ما تمام شد.
بنگاههای کوچک اقتصادی و مراکز تولیدی و خصوصی نیازمند حمایت و توجه دولت هستند. دولت اگر به بنگاههای کوچک اقتصادی وامهای مناسب بدهد و در مواقع خطر از آنها حمایت کند، ما میتوانیم با تکیه بر مهندسان و جوانان ایرانی، شاهد رونق تولید و کارآفرینی بیشتری باشیم.
توجه مسئولان به کارآفرینان، قوت قلبی برای ادامه و گسترش کار میدهد. همانطور که اشاره کردم برای گسترش کار ترس دارم چون موقع خطر، کسی فریادرس نیست. با این فکر و تلاش من، اینجا باید یک کارخانه با دو هزار نفر باشد، ولی واقعا میترسم با این شرایط جلو بروم.
*به عنوان پرسش پایانی، با توجه به اینکه امروز عصر مشاغل خدماتی است، برای کسانی که قصد ورود به این حرفه شغلی دارند، چه توصیهای دارید؟
برای ورود به مشاغل خدماتی به ویژه در حوزه غذایی، باید به روز بود. پرستیژ و کلاس مهم نیست، نوع خدمتی که به مردم ارائه داده میشود یا نوع باری که از روی دوش مردم برمیدارد، عامل موفقیت است. اگر این کار در حوزه غذایی باشد، تمیزی و خوشمزگی عامل موفقیت است. البته ممکن است شغلی تمیز هم باشد اما آن محصول خوشمزه نباشد یا کیفیت لازم را نداشته باشد، به همین خاطر استقبال نمیشود. بنابراین، توصیه میکنم اگر خواستند در حوزه غذایی با مردم کار کنند، تمیزی و خوشمزگی را سرلوحه قرار دهند.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
Monday, 25 November , 2024