اکرم مهدی‌زاده در گفت‌وگوی تفصیلی با «شهر بیست»:

شب‌ها کابوس کودکان طلاق می‌بینم

مجری و مربی نمایش خلاق کودکان و نوجوانان در قم به مناسبت هفته ملی کودک، از زندگی این روزهای خود با کودکان و نوجوانان و مشکلات و ترس‌های این روزهای آنان سخن گفت و تأکید کرد که این شب‌ها کابوس‌هایی از کودکانی می‌بینم که فرزند طلاق هستند.
پایگاه خبری شهر بیست (shahr20.ir) :
شب‌ها کابوس کودکان طلاق می‌بینم
شناسه : 13319 | انتشار : 17 مهر 1398 - 20:49   پرینت

شهر بیست/ سرویس فرهنگ و هنر- فاطمه محمدی: دوران کودکی با تمام بازی‌ها و شور و شادی‌ها، با همه خنده‌ها و گریه‌ها، ترس‌ها و نگرانی‌ها و بی‌توجهی‌ها گذشت.

همه ما کودکی را تجربه کردیم و تلخی‌ها و شیرینی‌های آن را چشیده‌ایم و نمی‌خواهیم تلخی‌هایش را به کودکان امروز منتقل کنیم و همه ما ناراحتی‌های حتی کوچکی را تجربه کردیم که برخی از آن‌ها با گذشت چند دهه هنوز آثار خود را بر ذهن ما گذاشته است.

اگر برنامه منسجم‌تری برایمان بود، وقت و انرژی کودکی به هدر نمی‌رفت و شاید بهتر می‌شد کودکی را گذراند و حسرت‌ها، غم‌ها و تنهایی‌ها را کم کرد.

حالا از آن دوران سال ها گذشته، هم اکنون برای آینده سازان این مرز وبوم که روزی سکان ریاست جمهوری و کرسی‌های مجالس ایران و دیگر مسئولیت‌های کلیدی کشور را در دست می‌گیرند، چه باید کرد؟ آیا مسئولان کانون‌های پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نهادهای فرهنگی و هنری، مسئولان ارشد کشوری و استانی و وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی پای کار ایستاده‌اند؟ آیا برای پرورش فکر و روح و خلاقیت آنان در کنار تحصیل اقدامی می‌شود؟ هنرمندان این عرصه با چه مشکلاتی مواجه هستند؟

این پرسش‌ها و فرا رسیدن هفته ملی کودک بهانه‌ای شد تا به سراغ یکی از فعالان این حوزه برویم.

متولد سال ۶۰ و دانشجوی دکترای مدیریت فرهنگی است و از ۱۷ سالگی، کار هنری را با اجرای نمایش‌های رادیویی در زمینه کودکان‌ و نوجوانان آغاز کرد و سال ۸۱ وارد آموزش‌وپرورش شد و در مقطع پیش‌دبستانی و کلاس اول به فعالیت پرداخت.

علاقه به فیلمسازی سبب شد نخستین فیلمش در سال ۸۱، رتبه سوم جشنواره استانی و جشنواره ملی را کسب کند و در جشنواره مادران شهید و جشنواره قرآنی کشور حائز رتبه شود.

۱۲ سال است که در زمینه نمایش خلاق فعالیت می‌کند و نخستین بانوی قمی است که نمایش خلاق را با استاد فدایی‌حسین در قم آغاز کرد.

قصه گویی، بازیگری، کارگردانی، تهیه کنندگی و تدریس از جمله سوابق او به شمار می‌رود.

کودکان از دی ماه سال گذشته، او را با مجری گری در برنامه مدادرنگی صدا وسیمای مرکز قم می‌شناسند و هم اکنون مسئول انجمن نمایش کانون پرورش فکری کودکان‌ و نوجوانان قم است.

برای گفت‌وگو با او، وارد یکی از مراکز کانون پرورش فکری کودکان‌ و نوجوانان قم می‌شوم که کودکان روی میز وصندلی‌هایی که به صورت گِرد چیده شده، نشسته‌اند و با هم کاردستی درست می‌کنند و چند نفری با هم کتاب می‌خوانند.

دور تا دور قسمت پایین سالن، کتابخانه است و قسمت بالای دیوار از کاغذ رنگی‌ها که به شکل گل، ماهی و اشکال هندسی مختلف درآمده و نقاشی‌ها و کاردستی‌های کودکان پر شده است.

این فضای رنگ در رنگ، تو را هم که مدت‌ها از کودکی‌ات فاصله گرفته‌ای، بر سر ذوق می‌آورد، حس دوران کودکی و نقاشی‌ها و شادی‌هایش می‌ریزد توی ذهنت، زمانی که کودکانی را می‌بینی که تمام اشتیاقشان را در درست کردن یک کاردستی به کار گرفته‌اند و حواسشان به تو نیست و با آمدن خانم اکرم مهدی‌زاده جلو می‌آیند و سلام می‌کنند و او را در آغوش می‌گیرند.

ما هم کنار آنان به گفت وگو می‌نشینیم و گپ وگفتی همراه با سروصدا و شعرهای کودکانه را تجربه می‌کنیم. هر چند هر از چند گاهی از پشت سرت سلام می‌کنند و دست تکان می‌دهند. مشروح گفت‌وگوی خبرنگار «شهر بیست» با این هنرمند قمی در ادامه می‌آید:

 

چه برنامه‌هایی برای هفته کودک در قم تدارک دیده شده است؟

یکشنبه اولین روز هفته کودک در قم بود که برای شاد کردن کودکان به بیمارستان کودکان رفتیم و نمایش عروسکی اجرا کردیم و برای ۱۱۰ کودک بستری در بیمارستان، ۱۵۰ کتاب بردیم.

۱۳ نفر هم کودکان سرطانی بودند که به دلیل ایمنی پایین بدنشان، فقط من با ماسک وارد شدم که ایجاد انگیزه‌ای کنم زیرا برخی از آنها به واسطه برنامه مدادرنگی، مرا می‌شناختند و شاد شدند سعی کردیم برایشان امیدبخش باشیم.

متاسفانه فضای بیمارستان آنقدر تلخ بود که شاید چند ساعتی بیشتر شادی برایشان ماندگار نباشد اما همان چند ساعت هم برای ما ارزش دارد.

وقتی از این بخشی به بخش دیگر می‌رفتیم به همکارانم گفتم که در نظر بگیرید که ما داریم برای پیاده‌روی اربعین قدم برمی‌داریم زیرا من و برخی دوستانم می‌خواستیم برای پیاده‌روی اربعین برویم که سعادت یار نشد، دلم را با این خوش کردم و گفتم که اگر حتی یک نفر دل شاد شده باشد به هدفم رسیدم؛ در این هفته اکران فیلم، جشن‌های مختلف و شاهنامه‌خوانی هم داریم.

 

هفته ملی کودکان باید خروجی داشته باشد اما در اخبار دیدم که پرچم هفته کودک به اهتراز درآمد، از تمبر و پوستر این هفته رونمایی شد و کارهای اینچنینی و شعاری انجام شده به نظر شما چقدر این اقدامات موثر است؟

متأسفانه رسانه‌ها و صداوسیما همکاری نکردند و هفته کودک کمرنگ شد؛ باید تمام شبکه‌های تلویزیونی ما اهمیت به کودکان و نوجوانان به عنوان آینده سازان این کشور را نشان می دادند اما متأسفانه اهمیتی که باید قائل نشدند.

متولیان امر فرهنگی و هنری هم شعار زده شدند و به صرف برگزاری جشنواره‌ها و برنامه اکتفا می‌کنند و به کیفیت آن توجه ندارند.

 

 

*بی توجهی به کودک و نوجوان فراتر از تصور ماست

هرچه امروز توجه به کودکان شود آینده بهتری برای کشور رقم خواهد خورد، به این میزان توجه هست؟

هیچ امری مانند بازی و سرگرمی و لذت برای بچه نمی‌تواند انگیزه و علاقه ایجاد کند که حتی بتوانند از نظر علمی هم رشد کنند اما بی‌توجهی به کودک‌ و نوجوان و روحیه و شرایط آنان از آنچه در ذهن من و شما می‌گنجد، بیشتر است.

 

با توجه به فعالیت‌هایی که کانون در شهرهای بزرگ دارد، در قم کم کاری نمی‌شود؟

باوجود ظرفیت فضاهای هنری و فرهنگی در قم، به شدت کم‌کاری می‌شود و متأسفانه یک سری بدگویی‌ها و بدبینی‌ها از قم در شهرهای دیگر، سبب شده کمک‌رسانی‌ها به ما کمتر شود اما در یک سال اخیر کمی این قضیه تعدیل شده است.

 

*نفرت از اختلاس باید از کودکی برای دانش آموزان ایجاد شود/ تربیت انسان ماشینی خطرناک است

برای تربیت دانش آموزانی که فردا اختلاس‌ها و ناجوانمردی‌ها نداشته باشند، برنامه‌ای دارید؟

یکی از اهداف ما در نمایش خلاق، اهمیت به کرامت انسانی است تا کودکی را تربیت کنیم که اگر وکیل شد، بداند در مواقع حساس چگونه باید عمل کند. اگر دکتر شد وجدان کاری داشته باشد و یک روانشناس و جامعه شناس خوب هم باشد نه اینکه فقط مثل یک کارگاه ماشین شود که انسان‌ها از زیر دستش بیایند و بروند. ما نمی‌خواهیم انسان ماشینی تحویل جامعه بدهیم که برای پول، رشته پزشکی را انتخاب کند.

به عنوان مثال، دانش آموزی می‌گوید من برای رفتن به منزل دلم می‌خواهد از روی پشت بام‌ها بروم تا زودتر به مقصد برسم؛ اگر به والدینی بگویند که خلاقیت برایشان مهم نباشد می‌گویند باید از راه درست به مدرسه بروی. اما من می‌گویم آفرین تو ایده نو داری و اجازه می‌دهم حتی از روی میزها رد شود و به صندلی خودش برسد اما به صورت غیرمستقیم به او یاد می‌دهم که اگر قرار است میانبر بزند، نباید از روی دیگران رد بشود.

 

فعالیت برای کودکان چه حٌسنی دارد؟

من فکر می‌کنم خداوند، کسی را که دوست دارد بچه‌ها را جلوی راهش قرار می‌دهد و از خداوند خواستم تا آخرین روزهای زندگی، توفیق با بچه‌ها بودن را از من نگیرد.

 

چند ساعت شما در روز برای کودکان ونوجوانان است؟

روزی شش ساعت حداقل با ۴۰ کودک هستم.

 

*شب ها کابوس کودکان طلاق می بینم

کودکان دغدغه شبانه‌روزی شما شده‌اند؟

بله؛ حتی شب‌ها کابوس‌هایی از کودکانی می‌بینم که فرزند طلاق هستند، کودکانی که غم نان دارند و از کودکانی که پدرشان مشکل جسمی دارند و شغلی ندارند؛ فکر من مشغول درگیری ذهن این بچه‌هاست و متأسفانه نمی‌توانم همه چی را درست کنم.

 

هم افزایی باید بوجود آید.

بله؛ همه باید کمک کنند و هم افزایی ایجاد شود کنار هم باشیم روبه‌روی هم نباشیم، حسادت‌ها در کار نباشد که بتوانیم بهتر آینده بچه‌ها را بسازیم.

 

 

*خطر سلبریتی‌ها بر فرهنگ کودک و نوجوان ما جدی است

چه مسائلی از آنان، شما را ناراحت می‌کند؟

حمایت و دوست داشتن سلبریتی‌ها و کسانی مانند تتلو که هجمه‌ای از بدفرهنگی‌ها را ترویج می‌دهند، خیلی حال من را بد می‌کند؛ جالب اینکه می‌گویند حرف دل ما را می‌زند.

من نمی‌خواستم صحبت‌های تتلو را گوش دهم اما به واسطه ارتباط با دانش آموزان برخی شعرهای او را شنیدم و دیدم زبان دل آن‌هاست اما با شیوه دیگری بیان می‌کند و کودکان لذت می‌برند.

 

چه اقدامی می‌شود انجام داد که کودکان در مسیر صحیح باشند؟

یکی از بهترین شیوه‌ها، تئاتر و سریال‌هایی است که صرفا برای کودکان و نوجوانان ساخته شود و حرف دل آنان را بیان کند اما این اتفاق نیفتاده و فقط نگاه به درآمدزایی است.

تئاتر و سریال در زمینه دینی هم می‌تواند وارد شود؛ چرا دانش آموزان ما نماز خواندن و قرآن خواندن را بلد نیستند؟ این‌ها به دلیل آموزش‌های اجباری و مستقیم است؛ اگر با زبان نرم و شرایط خوب باشد مؤثر است. موقعیت سنجی باید داشت به عنوان مثال زمان استراحت یا گرسنگی موقع نصیحت نیست.

 

*بچه‌ها می‌گویند تتلو حرف دل ما را می‌زند

کودکان از زبان تتلو چه می شنوند؟

او می‌گوید کسی به من توجه نکرد، من دوست داشتم در ایران کنسرت بگذارم، اگر توجه می‌کردند من در ایران می‌ماندم، اگر مادرم جدا نمی‌شد و… همه چیزهایی را که از کودکی در ذهنش مانده، بیان می‌کند.

کودکانی هستند که به پوچی رسیدند و می‌گویند ای کاش مرا به دنیا نمی‌آوردند. اگر می‌خواستند من را رها کنند چرا من را به دنیا آوردند، این ها را در شعرهای تتلو هم دیدم.

اگر فیلم‌هایی ساخته شود که کودک با مشاهده آنها گریه کند و آنچه درون وی ریخته، بیرون ریخته شود، دیگر عقده‌ای در دل او نمی‌ماند.

عقده به علاوه شعور، قهرمان پرور است اما از کجا معلوم که همه عقده‌ها با شعور همراه بشود که قهرمان درست شود؟ (قهرمان به معنای یک فردی در موقعیت خودش موثر باشد و وجدان داشته باشد.)

 

*کودکان به پوچی رسیده اند؛ متولیان فرهنگی خواب مانده اند

طرز صحبت و ادبیات کودکان و نوجوانان با توجه به فضای مجازی بد و سخیف نشده است؟

خیلی بدتر شده و جسور و گستاخ‌تر شدند. تابوهای بی‌ادبی و بی‌فرهنگی شکسته و این امر به سرعت اتفاق می‌افتد زیرا دیگر محدودیت زمانی و مکانی نداریم اما والدین و متولیان فرهنگی خوابند.

کودکان از واژه‌های بدی استفاده می‌کنند و احترام‌ها کم شده اما نباید با آنان برخورد کرد بلکه باید به صورت غیرمحسوس به آنان آموزش داد.

 

چطور باید رفتار کرد؟

نوجوانان ما با دغدغه‌ها و شرایط بلوغ و آینده‌ای مبهم که دارند دیگر حوصله نصیحت ندارند، باید با آنان دوست بود تا بدانند که از خود آنان هستی. مجبوری گاهی اوقات با آنان کمی همراهی کنی تا حالشان خوب شود زیرا اگر همراهی نباشد سمت‌های دیگر را تجربه می‌کنند و یک واژه را که از جنس مخالف بشنوند، لذت می برند؛ والدین و مربیان باید همراه دانش آموزان باشند.

 

هدف و تمرکز شما بر چیست؟

یکی از مهمترین دغدغه‌هایم این است که همه کودکان بخندند و شاد باشند و لذت ببرند. خنداندن برای من باقیات و صالحات است، زیرا اگر بتوانم با وجود ناراحتی‌ها، روحیه کودکان را به سمت شادی ببرم، کافی است.

کودکانی اینجا می آیند که در خانه بیمار دارند و کلی انرژی منفی دریافت می کنند و در اینجا سعی می‌کنم انرژی منفی آنان را تبدیل به مثبت و شادی کنم و به نظرم کاری والاتر از این نیست که کودکی را شاد کنی. 

 

خانواده‌ها چقدر با شما همراه هستند؟

خیلی همراه هستند البته کسانی هم هستند که گمان می کنند فرزندانشان باید طبق آرمان‌های خودشان و به صورت جبری تربیت شوند اما نمی‌دانند که این راه کاملا اشتباه است.

 

*دوران زورگویی به کودک و نوجوان گذشته است

به این معتقد هستید که نگاه تعاملی باید جایگزین نگاه فرمایشی شود؟

بله؛ اگر به سمت زورگویی بروند کودکان ونوجوانان تحمل نمی‌کنند و حرف آنان را گوش نمی‌دهند.

 

به نظر شما «پرورش» در آموزش‌وپرورش ما چه جایگاهی دارد؟

کلمه پرورش از آموزش‌وپرورش ما افتاده؛ مگر اینکه یک غربال اساسی در آموزش‌وپرورش انجام شود که بعید می‌دانم در این برهه اتفاق بیفتد.

مکان‌هایی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، پرورش را در خود دارد.

 

کانون برای پرورش فکری کودکان چه اقدام خاصی انجام داده است؟

قدمت طولانی کانون پرورش فکری کودکان سبب شده که خانواده‌ها به آن اعتماد کنند و با خیال راحت فرزندان خود را راهی این مراکز کنند؛ چند سال پیش خط قرمز داشتیم و کلاس نمایش تابو بود و می‌گفتند فقط عروسک دیده شود اما من بازیگری را از سال ۹۴ وارد کانون قم کردم.

 

هدفتان این بود که ارتباط اجتماعی کودکان را با نمایش ارتقا دهید؟

دقیقا؛ من به والدین قول دادم که به آنان کسی را تحویل دهم که حداقل خصایص انسانی را داشته باشد و برای ایفای نقش اجتماعی آماده شود؛ این فضا در آموزش وپرورش ما نیست و معلم صرفا کتاب درسی را آموزش می‌دهد.

 

شما در آموزش‌وپرورش چگونه تدریس می کنید؟

من در کلاس‌هایم حتی در آموزش‌وپرورش، هنر و فرهنگ را در کنار کتب درسی ارائه می‌دهم و دوستی‌ام با دانش آموزان سبب شده به من اعتماد کنند و به من می‌گویند من این حرف‌ها را نمی‌توانم به مادرم بگویم، مادرم به من اعتماد نمی‌کند.

به عنوان کسی که سال‌هاست در حوزه کودک کار می‌کنم، می‌گویم که یکی از بدترین اشکالات این است که والدین اگر هم بی اعتمادی نسبت به فرزندانشان در وجودشان دارند، آن را به بچه‌ها بیان نکنند زیرا این رابطه را بدتر می‌کند.

من هنرآموزانی دارم که می‌گوید من به مادرم می‌گویم می‌روم کتابخانه اما می‌روم قهوه‌خانه؛ صمیمیت بین خانواده به خصوص مادر، کودکان را در راه درست می‌اندازد.

 

چه حمایت هایی باید از شما بشود که نمی شود؟

ما برنامه‌های مختلف داریم اما خیلی جایگاه نداریم؛ بزرگترین مجتمع فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان پس از تهران را در پردیسان داریم اما خیلی از امکانات مانند یک جایگاه اجرای نمایش را ندارد.

 

مربی دلسوز از نظر شما چه معنا و ویژگی دارد؟

مربی یعنی مربا؛ حلاوت و شیرینی که یک مربی می‌تواند داشته باشد، یک معلم نمی‌تواند داشته باشد زیرا معلم دانش افزا اما مربی مهارت افزاست؛ کودکان و نوجوانان هم دانش علمی صرف و خشک را نمی‌پذیرند.

آموزش‌های مختلف در کانون هست و هر کس وارد شود روی علاقه‌اش انگشت می‌گذارد اما در مدارس این اتفاق نمی‌افتد و به عنوان مثال اگر ریاضی را دوست نداشته باشیم، مجبور به خواندن آن هستیم.

با وجود اینکه فصل بازگشایی مدارس هست اما دانش آموزان به کانون‌ها می آیند، یک فضای مفرحی داشته باشند و بروند که این می‌تواند روی دانش‌افزایی آنها در مدرسه هم تاثیر بگذارد.

 

دانش آموزان چقدر کانون را می‌شناسند؟

کانون از طریق سایت و تبلیغات معرفی شده اما متاسفانه هنوز خیلی از دانش آموزان آگاهی ندارند که چنین مراکزی در قم هست.

 

چند مرکز پرورش فکری کودکان ونوجوانان در قم است و چند هزار عضو دارد؟

۱۰ مرکز و پنج هزار عضو وجود دارد.

 

استعدادیابی می‌کنید که بگویید از بین پنج هزار نفر، ۱۰۰ نفر در رشته‌های مختلف برگزیده شدند و آنان را پشتیبانی کنید؟

بله؛ یکی از اقدامات کانون این است که کودکان دوره‌هایی را فراگیرند که در آینده، هدفشان را پیدا کنند.

 

نظرسنجی یا تحقیقی شده که دانش آموزان چه می‌خواهند؟

بله؛ ما به این نتیجه رسیدیم که بچه ها سرگرمی می‌خواهند؛ من تابستان‌ها از صبح تا شب سر کار هستم و منزل هم که می روم باید تلفن‌هایشان را جواب بدهم زیرا علاقه‌مند شدند و استعداد خود را پیدا کردند و هیجان و انرژی شان را بکار می‌گیرند اما در زمینه خواندن کتاب‌های درسی این شوق را ندارند.

 

کمتر به کتاب علاقه‌مند هستند؟

به کتاب علاقه دارند اما به کتاب های غیردرسی. اولویت ما در کانون، کتابخوانی و قصه‌گویی است و در کنار این‌ها، خوشنویسی، نقاشی، نمایش خلاق، سفالگری، رنگ آمیزی، بازی و ساخت کاردستی هم داریم.

دوره های تخصصی مانند شاهنامه‌خوانی و بازیگری هم داریم که در ۱۰ جلسه آموزش‌های لازم را فرا می‌گیرند که از مربیان مجرب استفاده شده است.

 

برنامه‌های شما آنقدر جذاب هست که پنج هزار نفری که ثبت نام کردند در کانون بمانند؟

بله؛ دانش آموزان علاقه‌مند می‌شوند و دوستانشان را هم ترغیب به آمدن می‌کنند. کانون از هفت تا ۱۷ سال را می‌پذیرد اما برخی پس از اتمام ۱۷ سالگی، برمی‌گردند و با ما همکاری می‌کنند.

 

مهمترین ویژگی و تفاوت کودکان امروز با زمان ما چیست؟

کودکان امروزی خیلی باهوش هستند زیرا محدودیت‌های زمانی و مکانی برداشته شده و آنان می‌توانند اطلاعات زیادی داشته باشند. متاسفانه به دلیل اینکه قبل از ورود هر امکاناتی، ابتدا آموزش نداریم ممکن است با تشخیص نادرست، اطلاعات را دریافت کنند.

 

اگر امکانش بود؛ دوست داشتید مربی کودکان دیروز بودید یا امروز؟

امروز.

 

*کودکان امروز تشنه محبت هستند

چرا؟ درک بیشتری از کودکان زمان خودتان نداشتید با آن ها بهتر کنار نمی آمدید؟

سؤال قشنگی هست که تاحالا به ذهنم نرسیده بود؛ اگر بخواهم در لحظه جواب بدهم می‌گویم همین بچه‌ها را انتخاب می‌کنم زیرا احساس می‌کنیم این‌ها تشنه‌تر و نیازمندتر هستند.

نیازهای کودکان آن زمان با رفتن به فضای سبز، حوض و تماشای ماهی و مرغ و خروس و شنیدن قصه مادربزرگ برآورده می‌شد اما کودکان امروز در آپارتمان‌ها هستند و مشکلات مختلفی دارند، کودکان امروز را انتخاب می‌کردم که بتوانم دردهایشان را کم کنم.

 

*مسائل اقتصادی، ترس از آینده و طلاق کودکان را آزار می‌دهد/ نوجوانان امروز از آینده می‌هراسند

چه موضوعی کودکان امروز را آزار می‌دهد؟

اول، موضوع اقتصادی که دائما گفته می‌شود و انرژی منفی می‌دهد؛ دوم، ترس از آینده است و مدام می‌پرسند اگر درس بخوانیم می‌توانیم شغلی داشته باشیم؟؛ سوم، مشکلات خانوادگی است.

متاسفانه از هر ۲۰ نفر در کلاس های من، ۱۰ درصد کودک طلاق هستند و دغدغه‌شان این است که الان باید پیش مادر یا پدرم باشم و این باعث می‌شود انرژی‌هایشان گرفته شود و خیلی از کارهایی را که می‌توانند، انجام ندهند.

در یک کلاس هنرستان، ۱۷ کارآموز داشتم که ۹ نفر آنان، کودکان طلاق بودند و دغدغه شان بود که پدر و مادر ما بیشتر فکر خودشان هستند. این را زیاد شنیدم که اگر ما را نمی‌خواستند چرا به دنیا آوردند؟ 

 

برای کودکان کار اقدامی انجام دادید؟

برنامه‌ای داریم که کلاس‌های مهارت زندگی را برای کودکان کار برگزار کنیم و بتوانیم شرایطی ایجاد کنیم تا از برنامه‌های کانون استفاده کنند.

 

در سال جاری انجام می‌شود؟

سعی ما این است که تا دی ماه این اتفاق بیفتد.

 

آیا به عنوان خانم در فضای قم محدودیت داشتید؟

بله صد درصد؛ زیرا آن زمان مؤسسات هنری وجود نداشت. انجمن سینمای جوان و صداوسیما بود که کلاس‌های محدودی برگزار می‌کردند و رشته دانشگاهی نبود و برای امثال من به عنوان یک علاقه‌مند به هنر، هنرستانی در قم نبود اما دختران هم اکنون می‌توانند رشته‌های هنری انتخاب کنند.

آن زمان محدودیت فضای اجتماعی هم بود و خانواده‌ها دغدغه داشتند که کسی که وارد حوزه هنر شود، ممکن است فاسد شود و اتفاقات بدی برایش بیفتد، درست است که این مسائل هست اما اگر والدین هوش و قدرت بالندگی را به فرزندان خود بدهند و به خدا واگذار کنند، آنان با ورود به جامعه محفوظ می‌مانند.

 

*محدودیت ممنوعیت نمی‌آورد/ به کودکان و نوجوانان ناامیدی القا شده

برای رفع محدودیت و ناامیدی چه آموزش‌هایی به دانش آموزان می‌دهید؟

متاسفانه هم اکنون با نوجوانانی روبه‌رو می‌شویم که به دلیل فضاهای سیاسی و اقتصادی که خانواده‌ها و محیط اجتماع رقم می‌زند ناامیدی به آنان القا شده و نمی‌دانند چه آینده‌ای دارند و این حالشان را بد می‌کند.

من همواره مثال زندگی خودم را برای آنان و به خصوص دخترها می‌زنم که ناامیدی را از آنان دور کنم و توصیه می‌کنم در هر شرایطی به علایق خود اهمیت دهند و صرف درس خواندن و دریافت مدرک، بدون توانمندی و مهارت به جایی نمی‌رسند.

محدودیت ممنوعیت نمی‌آورد و برخی با محدودیت، فضاهای خوبی را بوجود آوردند که حتی خودشان، فکرش را هم نمی‌کردند.

شاید کسانی که ظاهر شاد امروز مرا می‌بینند با خود بگویند خوش به حال او، چقدر راحت و شاد است اما من سختی کشیدم تا به اینجا رسیدم. در دوره‌ای شبانه روزی فعالیت و مطالعه کردم اما کودکان امروزی لقمه آماده می‌خواهند و این لقمه آماده مخرب است و فعالیت را از آنان می‌گیرد و منفعل می‌شوند.

****

گرمی گفت‌وگو چای هردویمان را سرد کرد. خداحافظی کردم و رفتم اما تمام طول راه فکرم به کودکانی بود که فرزندان طلاق و کار هستند و دل‌های کوچک اما پر دردشان کوله باری از غم دارد. بیاییم همه کمک کنیم که حال بچه‌ها خوب باشد زیرا شانه‌های کوچک آنان، تحمل این همه غصه و ناراحتی را ندارد.

 بی‌انصافی است که کودکان را درگیر دردهایمان کنیم؛ باید عاشق کودکان‌ و نوجوانان شد و آنان را درک کرد، باید در دل بچه جا باز کرد.

به قول خانم مهدی‌زاده هیچ چیزی زیباتر از شادی کودکان نیست آنان که چند کلمه صحبت و در آغوش گرفتن برایشان کافی است.

نوشته های مشابه
شهرداری قم سهم نیم‌درصد نهاد کتابخانه‌های عمومی را پرداخت کند
پوستر دهمین جشنواره رسانه‌ای ابوذر قم رونمایی شد
پوستر مسابقات معارفی قرآن کریم رونمایی شد
کتابخانه «شهدای خدمت» روستای لنگرود قم افتتاح شد
استاد حسین نوروزیان درگذشت
«رویداد ملی قهرمان» در قم برگزار شد
ثبت دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.