حکایت خادمی که «ساکن حرم» شد
به گزارش پایگاه خبری شهر بیست به نقل از فارس قم، شهید مهدی ایمانی فردویی متولد سال ۱۳۶۲ هجری شمسی بود و البته این افتخار را داشت که به مدت ۱۴ سال، خادم آستان مقدس فاطمی (س)، مسؤول انتظامات صحن مقدس صاحب الزمان (عج) و در خدمت زائران حرم حضرت فاطمه معصومه (س) باشد.
و اما یکی از نقاط عطف زندگی مهدی ایمانی در سال ۱۳۹۴ اتفاق افتاد؛ آن جا که باجناق وی، یعنی قاسم غریب به عنوان یک نیروی مدافع حرم در سوریه به شهادت رسید و همین امر سبب شد تا شوق اعزام به سوریه و درآمدن در جرگه مدافعان حرم، بیش از پیش در دل مهدی طنین اندازد.
او در آن ایام، شب و روز نمی شناخت و همواره تلاش داشت تا خانواده و بویژه همسرش را برای رفتن به سوریه متقاعد کند تا این که همسر شهید قاسم غریب از خواهرش خواست با قبول اعزام مهدی به سوریه، این آتش را در درون وی فرو نشاند و به آرامش وی کمک کند.
این اعزام اما آغاز یک راه عاشقانه بود؛ چراکه مهدی بعد از دو بار رفتن به سوریه و بازگشت به وطن، به همسرش اینچنین می گفت:
«دیگر دست خودم نیست؛ باید باز هم بروم … .»
این چنین بود که این اعزام ها ادامه یافت تا اینکه در یکی از این اعزام ها، خاطره جالبی پدید آمد؛ آن جا که مادر این شهید، آن را چنین تعریف کرده است:
«مهدی در آغاز سفری که در آن به شهادت رسید؛ آنچنان خوشحال از قم می رفت که من چنین خوشحالی در ۳۴ سال عمرش از وی ندیده بودم و البته امروز هم اگر گریه می کنم؛ برای او گریه نمی کنم چراکه دعا کردم تا هرچه به خیر و صلاح فرزندم است اتفاق بیفتد.»
این معرفت و بزرگی البته در سخنان پدر مهدی ایمانی هم موج می زند آن جا که مهدی را امانت الهی می داند که خداوند با شهادت به عنوان برترین پایان زندگی، این امانت خود را تحویل گرفته است.
او در حالی سفرهای متعدد به سوریه داشت که به نقل از دوستانش، عطش شهادت روز به روز و ماه به ماه بیشتر در درون وی شعله می کشید و وقتی هم که به شهادت رسید کسی از دوستانش تعجب نکرد چراکه همه وی را مستحق شهادت در راه خدا می دانستند و او را کاملا برای این پایان شکوهمند آماده می دیدند.
مهدی در نهایت در چنین روزهایی برای همیشه جاودانه شد تا امروز پدر و مادر، همسر و فرزندانش به نام های فاطمه، علی و محمد و البته همه مردم قم و همه مردم ایران زمین، ادامه دهنده راه روشن وی باشند.
یکی از یادگارهای شهید مهدی ایمانی فردویی، وصیت نامه به جای مانده از وی است که آغازش با صلواتی بر حضرت مادر (س) است:
«اللّهم صلّ علی فاطمه و ابیها و بعلها و امّها و بنیها و السّرّ المُستودَع فیها بعدد ما احاط به علمُک».
مهدی همچنین در این وصیت نامه با ابزار شرمندگی به ساحت مقدس شهدا به دلیل دیر پی بردن به درک حقیقت وجودی شان؛ به گریه های شبانه خود اشاره می کند و می نویسد:
«از خدا و ائمه معصومین (ع) و شهدا ممنونم که به گریه های شبانه من جواب دادند و مرا به عنوان مدافع حرم حضرت زینب (س) و حرم دختر سه ساله امام حسین (ع) برگزیدند.»
این شهید والامقام در بخش دیگری از این وصیت نامه، فرزندان خود را به ترک گناه، انجام واجبات دینی و همچنین بهره بردن از توسل به حضرات معصومین (ع) سفارش می کند و البته از دوستانش نیز می خواهد تا همیشه به یادش باشند و برایش زیارت عاشورا بخوانند.
شهادت این شهید والامقام، پیام های تسلیت سرداران و مسؤولان لشکری و کشوری را هم به دنبال داشت که یکی از این پیام ها، پیام سردار سرلشکر عزیز جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که سردار در آن، این شهید مدافع حرم را به عنوان «عارف ولایتمدار» و «سلحشور مؤمن انقلابی» معرفی کرده است.
و امروز، این خادم و مدافع سرافراز حرم، در گوشه ای از حرم قم و در صحن امام رضا (ع)، در خانه ابدی خود سکونت یافته است؛ با این توضیح که پسرش، همان لباس خادمی او را – که مُزیّن به عکس پدر است – بر تن دارد و با خدمتگزاری به مهمانان بانوی کرامت؛ تداعی گر این شعر است:
رفتید ولی به یاد ما می مانید
در خاطر سرخ لاله ها می مانید
سرباختگان راه عشق! ای شهدا
ما رفتنی هستیم و شما می مانید
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
Saturday, 23 November , 2024