نگاهی به فیلم سینمایی «رضا»؛

رضایت ِ رضا؛ مسئله فقط همین است

شهر بیست/ «علیرضا معتمدی» در نخستین فیلم سینمایی‌ خود به دنبال گفت‌وگو با مخاطب درباره تأثیر حضور یا عدم‌حضور مفهومی به نام «عشق» در زندگی و دردهای عاطفی انسان جامعه امروز است و حسرتی که نسبت به یک «زندگی عاشقانه» در جامعه، زیاد دیده می‌شود.
پایگاه خبری شهر بیست (shahr20.ir) :
رضایت ِ رضا؛ مسئله فقط همین است
شناسه : 10990 | انتشار : 21 مرداد 1398 - 21:52   پرینت

شهر بیست/ حمیدرضا منتظری، منتقد سینما و رسانه: «رضا» (با بازی علیرضا معتمدی) یک مهندس معمار جوان، شاعر و نویسنده‌ای عاشق‌پیشه است، که بدون نیاز مالی در یک شرکت ساختمانی و مهندسی کار می‌کند و سرگرمی‌هایی از جنس مرمت ساختمان و بازسازی بناهای قدیمی در شهر اصفهان دارد.

«فاطی» (با بازی سحر دولتشاهی)، همسر قانونی رضا، بدون اینکه قصه‌ به دنبال بیان علت آن باشد، دیگر علاقه‌ای به ادامه زندگی مشترک‌ نُه ساله با رضا ندارد و با حضور توافقی در دادگاه و ارائه برگه عدم بارداری طلاق می‌گیرند؛ اما رضا هنوز او را دوست دارد و از اشعار عاشقانه‌ای که در طول فیلم مرور می‌کند مشخص است نمی‌خواهد یا نمی‌تواند فاطی را فراموش کند.

رضا در شرایطی که فاطی او را ترک کرده و حضور ندارد، از حضور اتفاقی و جایگزین دختران جدید در روزمره زندگی‌اش استقبال می‌کند؛ «دختر عمه و همبازی روزهای کودکی» و کمک به او در انتخاب سیر برای آش‌رشته و واکسیناسیون بچه‌گربه‌ها و مرور «گذشته‌»، «دختر کافه‌دار ِ غیرمسلمان» و طبیعت‌گردی و ماهی‌گیری اجباری با او و گذراندن نیازها و لحظه‌های «امروز»، «دختر سوارکار و ناجی زندگی‌اش» و در میان‌ گذاشتن آرزوهایش در ایام پیری و درد دل و خیال‌بافی درباره «فردا» و… و این رضا است که در هفت روز مقدس نمادین از هفتاد روز، آگاهانه یا ناآگاهانه در بین «گذشته»، «حال» و « آینده»، حق خود را از حیات خویش جست‌وجو می‌کند.

رضا، با تمام ویژگی‌‌های یک کاراکتر سرخوش و صبور، از جنس سرخوشی‌هایی که وودی آلن را به یاد می‌آورد، معتقد است زندگی باید ادامه داشته باشد. در روزهایی که فاطی خودخواسته حضور ندارد، رضا هم تلاش چندانی برای بازگشت او نمی‌کند! و اتفاقا در مواجهه با نگرانی‌های مادر فاطی (با بازی افسر اسدی)، او را به آرامش و کنار آمدن با این تصمیم فاطی دعوت می‌کند.

رضا به شکلی زجرآور اما عامدانه آرام، صبور و بدون استرس است؛ حتی در مواجهه با حضور اتفاقی و کاملا غیرمنتظره فاطی و کنسل شدن اجباری قرار ناهار با ویولت، دختر غیرمسلمان کافه‌دار، در رهایی مطلق و آرامش ِ یک پلان‌سکانس لانگ‌شات طولانی، با حضور و بودن فاطی کنار می‌آید و با او هم‌سفره و هم‌لقمه می‌شود و سفره‌‌ و لقمه‌ای را که برای ویولت تدارک دیده بود، سهم فاطی می‌کند. شاید این سهم و شانس دوباره، بواسطه روزنه‌ای از عشق همچنانش به فاطی باشد و شاید این حق فاطی است که بعد از صرف دستپخت رضا، در رهایی مطلق و آرامش ِ قاب لانگ‌شات و کنار رقص پرده‌ سفید پنجره بایستد و یک پک سیگار بکشد و برود در انتهای قاب بوت‌های زمخت چرمی‌اش را از پا دربیاورد و در غرق آرامش رنگ‌ و نقش و نور خانه امن رضا، تخت‌ بخوابد و حتی مسئولیت بیدار شدنش در ساعت چهار عصر و رسیدن به کلاسی را که همین حوالی است، به رضا بسپارد!

«علیرضا معتمدی» در نخستین فیلم بلندش، به دنبال گفت‌وگو با مخاطب درباره تأثیر حضور یا عدم‌حضور مفهومی به نام «عشق» در زندگی و دردهای عاطفی انسان جامعه امروز است و حسرتی که نسبت به «زندگی عاشقانه» در جامعه امروز زیاد دیده می‌شود.

«رضا»، یک فیلم ساده، صمیمی و البته در شرایط آفت‌زده کنونی سینمای ایران، یک فیلم غیرمتداول است. فیلمساز به روایت زندگی روزمره‌ و معمولی یک مهندس ِ معمار ِ شاعری می‌پردازد، که به‌رغم زندگی و کار در اصفهان معاصر، اما خیالش پیوندی عاشقانه با خاطرات تاریخی این شهر و آثار کهن ادبی این اقلیم دارد.

معتمدی، در اولین تجربه سینمایی خود، به درستی نسل جدید و رابطه‌های امروز نسل جوان را شناخته و روایت می‌کند و با طراحی‌صحنه درخشان، فیلم‌برداری چشم‌گیر، و بازی‌های دل‌نشینِ تقریبا همه بازیگرانش به جز «رضا داوودنژاد» که به عقیده نگارنده در این فیلم حضوری غیرمنطقی دارد، هم موقعیت جغرافیایی داخلی و خارجی قابل قبولی خلق می‌کند، و هم قصه‌ای سرگرم کنند‌ه‌ و گره‌‌های داستانی جذابی را در پی‌رنگ روایت جسورانه و خلاقانه خود به وجود آورده است‌.

مجموعه تلاش‌های معتمدی در مقام بازیگر اصلی، نویسنده و کارگردان، به پشتوانه حمایت‌های «کیومرث پوراحمد» در مقام تهیه‌کننده مادی و معنوی، تصویری از سرگردانی یک روشنفکر امروزی در جامعه را ارائه می‌دهد که با تصویر مرسوم و ساخته شده در ذهن مخاطب سینما به‌واسطه «هامون» و «شب‌های روشن» و … تفاوت‌های بارزی دارد! چراکه «رضا» هم می‌تواند بخندد و هم بخنداند، هم بچرخد و خوش‌گذران و عیاش باشد، اما در نهایت تنها؛ و رضا به‌رغم دیگر روشنفکران سینمای دهه شصت و هفتاد سینمای ایران، به هر پیش آمدی راضی است و رضایت دارد و این رضایت متاثر از ادبیات کلاسیک ایران و نگاه عارفانه‌ و میراث کهن اقلیم ایران است‌.

گرچه به اعتقاد نگارنده و در موضع تردید با معتمدی، رضایت شخصیت اصلی فیلم، همان‌قدر که می‌تواند یک سرمشق مناسب زندگی باشد برای رویارویی با مشکلات، به همان‌ میزان هم می‌تواند یک سرنوشت تراژیک را رقم بزند!

  • نویسنده : حمیدرضا منتظری
نوشته های مشابه
«رویداد ملی قهرمان» در قم برگزار شد
برپایی سوگواره نمایشی «کوچه‌ بنی‌هاشم» در قم
افزایش ۷۵ درصدی تماشاگران سینماهای قم
رشد ۳۶ درصدی اعضای فعال کتابخانه‌های عمومی قم
انتقاد «روانبخش» از کمبود سرانه آموزشی در قم
۱۰۰ مدرسه خیّرساز در قم ساخته می‌شود
ثبت دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.