«شبی که ماه کامل شد»؛ روایتی زنانه از عشق و تکفیر
شهر بیست/ سرویس فرهنگ و هنر _ وجیهه غلامحسینزاده: از عید فطر امسال بود که فیلمی در سینمای کشور اکران شد که چند ماه قبلش سروصداهای بسیاری برپا کرده بود.
«شبی که ماه کامل شد» به عنوان جدیدترین ساخته نرگس آبیار برای نخستین بار در سیوهفتمین دوره جشنواره فجر به نمایش درآمد و با نامزدی در ۱۳رشته این جشنواره، توانست شش سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین بازیگر نقش مکمل زن و بهترین چهره پردازی را به خود اختصاص دهد. سیمرغ هایی که برخی تمام قد از آن دفاع کردند و برخی دیگر هم به آن خرده گرفتند و اعتقاد داشتند فیلم های دیگری هم بوده اند که در رقابت با «شبی که ماه کامل شد»، آنچنان که باید دیده نشدند.
با وجود همه این حرف و حدیثها اما صفهای طولانی تماشای «شبی که ماه کامل شد» در تهران و شهرستان هایی که فیلمهای جشنواره را اکران کردند از جمله قم، نوید این را می داد که نرگس آبیار این بار هم پس از «اشیا از آنچه در آیینه میبینید به شما نزدیکترند»، «شیار۱۴۳» و «نفس»، امتحان خود را به خوبی پس داده است و اتفاقا نمره اش این بار به بیست، بیش از همیشه نزدیک شده است.
احمدرضا داوری، از فیلمنامه نویسان قمی معتقد است که ساخت چنین فیلمی تنها از نرگس آبیار برمی آید چرا که به اعتقاد او، نرگس آبیار باهوش ترین، باسواد ترین و زبده ترین کارگردان زن سینمای ایران است و از همه کارگردان های زن ایران، سینما را بهتر میشناسد.
به اعتقاد وی، کارگردانان زن ایران این امتیاز را دارند که تحت تأثیر موضوعات روز جامعه، فیلم ساخته اند و بخشی از دلیل آن برمی گردد به این موضوع که دیدگاه اجتماعی ما در ایران به زنان تا حدودی متفاوت بوده است و زمانی که زنان به این جایگاه میرسند معمولا سعی می کنند دردهای خودشان را بگویند و به همین دلیل همیشه یک نگاه مادرانه در روایت هایشان وجود داشته است اما نرگس آبیار کسی است که علاوه بر این نگاه، جدیتر و فراتر از این ها می رود و این نگاه در تمام فیلمهای او وجود دارد و در «شبی که ماه کامل شد» به اوج می رسد.
آنطور که داوری گفته است: «آبیار از این نظر باسواد ترین سینماگر زن ایران است که ابزار را میشناسد و بر آن مسلط است و راهش را درست و دقیق انتخاب کرده است. فیلم هایی که ساخته است به سینما نزدیک بوده اند و هر کدام مهر و مشخصه نرگس آبیار را داشته اند و شخصی سازی در آثار این کارگردان وجود دارد.»
این فیلمنامه نویس قمی، خود را جزو مدافعان کارهای آبیاردانسته و اعتقاد دارد: «بخشی از باسوادی سینمایی آبیار به رمان نویس بودن او برمیگردد که باعث میشود صاحب ایده باشد و با خودش آورده جدی به سینما داشته باشد که آن ادبیات است، به طوری که برای مثال ما وقتی فیلم «نفس» را می بینیم، احساس میکنیم که یک رمان میخوانیم.»
داوری در رابطه با آخرین ساخته آبیار هم معتقد است: «فیلم شبی که ماه کامل شد، چون بر اساس داستان واقعی ساخته شده، بسیار درست و اصولی و کم نقص است. بسیار تحت تاثیر ماجرای آن شکل گرفته است، ممکن است برخی انتقادات سیاسی داشته باشند یا اعتقاد داشته باشند که کارگردان، یک مانیفست از جریان تکفیری نشان میدهد اما جدای همه اینها از نظر سینمایی مهم این است که یک قصه بسیار خوب نصیب کارگردان شده است و کارگردان از آن به بهترین شکل استفاده کرده است.»
قابلیتهای فرعی یک داستان سینمایی
قابلیت ها و پتانسیل های فیلم سازی آبیار در این فیلم خود را به خوبی نشان داده است، به طوری که به گفته احمدرضا داوری: «ریتم فیلم به معنی سرعت وقوع ماجراها بسیار خوب است، این اتفاق به سختی رخ میدهد و بسیار شجاعت و مهارت میخواهد که دو ساعت فیلم یک لحظه از ریتم نیفتد. چینش اتفاق ها در فیلم به بهترین صورت اتفاق افتاده به این خاطر که کارگردان در سناریونویسی از مدل پیچیده تری استفاده کرده و علاوه بر قصه اصلی ماجراها، داستانک های کوچک فرعی را در داستان قرار داده و این یکی از مزیت های فیلم آبیار نسبت به فیلم «سرخپوست» جاویدی است که ما در آن فیلم از این داستانکها و قصههای کوچک نمیبینیم.»
«تفاوت در شخصیتها و رویکردهایی که هر کدام از این شخصیتها دارند از جمله دو مادر داستان و بقیه شخصیت ها باعث دلچسب شدن داستان می شود و مخاطب را راضی از سینما برمیگرداند»؛ این را داوری گفته و معتقد است: «چیزی که آبیار به خوبی به آن رسیده، این است که بخش مهمی از سینما سرگرمی است و اگر جدی ترین داستان هم سرگرم کننده نباشد ارزش پرداخت سینمایی را حداقل در این نوع سینمایی که به دنبال مخاطب است ندارد، این موضوع در سینمای تجربی و سینمایی که فیلمساز به دنبال ارائه تئوری است مانند سینمای کیارستمی، متفاوت است».
به گفته این فیلمساز قمی، نرگس آبیار خودش را میشناسد و سینمایی را هم که دوست دارد میشناسد و فیلم سرگرم کنندهای میسازد که هم میتواند مخاطب را از نظر سرگرمی تحت تاثیر قرار بدهد، هم میتواند لحظات رمانتیک داشته باشد و هم میتواند اشک شما را در بیاورد که البته نرگس آبیار، این کار را در فیلم «شیار۱۴۳» به بهترین وجه انجام داده بود.
به اعتقاد داوری، «فیلم آبیار مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد و این قدرت سینماست، شاید بخشی از آن به این برگردد که اول فیلم گفته می شود که این داستان واقعی است اما اگر واقعی هم نبود همین قدر تأثیرگذار بود».
وی در رابطه با نقاط ضعف فیلم هم اعتقاد دارد که یک سری نقاط ضعف از این دست فیلمها برمیگردد به نقاط ضعف کلیت سینمای ما که بخشی از آن تکنیکال است و بخش دیگر تکنسینهایی که برای ساخته شدن فیلم کمک می کنند و این را هم باید قبول کنیم که بازیگران ما پتانسیل های محدودی دارند. اگر چه الناز شاکر دوست در این فیلم بسیار متفاوت تر از گذشته خود ظاهر شد، اما کارگردان در این فیلم، گذشته النازشاکردوست را به طور کلی نادیده گرفته است و در مورد بازیگران مرد هم تاحدودی این اتفاق افتاده است.
به گفته داوری، «اگر آبیار بخواهد ساخت این فیلمها را ادامه دهد باید مشاوران زبده تری در استفاده از جلوههای ویژه داشته باشد، این نقد به این معنا نیست که این مسئله در این فیلم ضعیف است بلکه خود آبیار توقع بیشتری ایجاد کرده است.»
او ادامه میدهد: «همچنین وسواس نرگس آبیار میتواند در مورد موسیقی بیشتر باشد، انتظارات ما در مورد این فیلم در مورد موسیقی فیلم بیشتر بود، کارهای بعدی هم که کردند برای پرزنت بیشتر فیلم مانند تولید کلیپی به خوانندگی محسن چاوشی هم چندان مناسب نبود و مقداری دیدگاه تهیه کنندگی و تبلیغاتی داشت.»
ریتمی که نیفتاد
محمدرضا محقق، عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران نیز معتقد است که فیلم «شبی که ماه کامل شد» فیلم بسیار سخت، ملتهب و بسیار دیدنی از آب در آمد.
فیلمی که به اعتقاد وی، «به لحاظ اجرا، فیلم بسیار مشکلی است و اینکه خانم آبیار موفق شده است این فیلم را بسازد ارزش مضاعف دارد. فیلم هم کشش داستانی خوبی دارد، هم اجرای قابل قبولی دارد و هم موضوعی که انتخاب کرده است بر جذابیت فیلم موثر خواهد بود.»
این منتقد سینما به بازی ها اشاره کرده و اعتقاد دارد: «بازی هوتن شکیبا در این فیلم بسیار درخشان و منحصربهفرد بود و کارگردان در انتخاب بازیگران به جز خانم شاکردوست به این دلیل که اساسا بازیگر خوبی نیست، حتی در انتخاب بازیگران فرعی هم موفق عمل کرده است.»
در رابطه با سایر نقاط قوت فیلم هم محقق معتقد است که «شبی که ماه کامل شد» ریتم بسیار خوبی دارد به این معنا که به لحاظ زمان، با اینکه فراتر از استانداردهای سینمای ایران است اما مخاطب را همراه میکند و ریتم خوبی دارد. در انتخاب لوکیشن هم کار به خوبی صورت گرفته است.
با این همه اما محقق، انتقاد جدی و مهمی را به سینمای آبیار وارد می کند و آن این است که آبیار به لحاظ پرداخت سینمایی مشکلی دارد که خیلی جریحه دار کار میکند. این اتفاق در فیلمهای «نفس» و «شیار۱۴۳» هم افتاد به این معنی که کارگردان به موضوع خیلی نزدیک شده و آن را فراتر از حد معمول تشریح میکند.
در فیلم «شبی که ماه کامل شد» خیلی غیر استاندارد و غیر هنری است که کارگردان، صحنه سربریدن جوان را در حالی نشان دهد که خانوادهاش دور سفره نشسته اند. این میزانسن، یک میزانسن سادیسمی مازوخیسمی است و به هیچ وجه قابل توجیه نیست. نه توجیه سینمایی و هنری و نه توجیه روانشناختی و انسانی داردکه شما، مخاطب را با چنین صحنه تنفرانگیزی مواجه کنید. در صورتی که کارگردان میتوانست همین روایت را بدون این حجم نزدیک شدن به فضاهای ملتهب ارائه دهد. در واقع نرگس آبیار، یک گل را تشریح و بعد پرپر میکند در حالی که این موضوع باید در کارهای این کارگردان تعدیل شود و میزان جریحهدار کردن مخاطب را در کارهای خود کاهش دهد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
Tuesday, 26 November , 2024