نگاهی به فیلم «بی همه چیز» به بهانه اکران در جشنواره فجر؛

رفراندوم مرگ

جدیدترین ساخته محسن قرایی با نام «بی همه چیز» در جشنواره فیلم فجر در قم به روی پرده رفت و با استقبال قابل توجه تماشاگران و منتقدان مواجه شد.
پایگاه خبری شهر بیست (shahr20.ir) :
رفراندوم مرگ
شناسه : 32425 | انتشار : ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۱:۱۸   پرینت

شهر بیست/ سرویس فرهنگ و هنر _ محمد مهدی عنایت‌پور: «همه‌تون انگشت زدید، این کاریه که شما از ما خواستین…»، این بخشی از دیالوگ کاراکتر «دهدار» با بازی هادی حجازی‌فر در سکانس رفراندوم اعدام «امیرخان» در فیلم «بی همه چیز» است. فیلمی که محسن قرایی با اقتباس از نمایش‌نامه کلاسیک «ملاقات با بانوی سالخورده» ساخته و راهی جشنواره کرده است.

«بی همه چیز» که بعد از «خسته نباشید» و «سد معبر» سومین فیلم بلند کارنامه سینمایی محسن قرایی است، حالا با استقبال تماشاگران و منتقدان روبه‌رو شده و بیشتر از گذشته نوید یک فیلمساز آینده‌دار در سینمای ایران را می‌دهد. فیملسازی که دو سال قبل هم برای نگارش فیلمنامه «قصر شیرین» سید رضا میرکریمی، سیمرغ گرفت.

در این فیلم زنی ثروتمند به نام «لی‌لی» (با بازی هدیه تهرانی) پس از سال‌ها به روستای زادگاهش بازمی‌گردد. او که ثروتمند شده، قول می‌دهد مشکلات مالی اهالی و کمبودهای روستا را برطرف کند مشروط بر آنکه اهالی روستا، «امیر» (با بازی پرویز پرستویی) را که در جوانی او را باردار و رها کرده، بکشند.  

قرایی تقریباً به متن قصه وفادار مانده و قصه فردریش دورنمات، نمایش‌نامه‌نویس مشهور سوئیسی را به فضایی با ویژگی‌های زیست ایرانی در منطقه‌ای ناشناخته به لحاظ جغرافیایی و لوکیشن‌های متنوع با مختصات یک روستا به تصویر کشیده است. آن‌طور که سعید ایلانلو فیلمساز و مدرس سینما می‌گوید «ما در نگاه اول با یک فیلم کلاسیک مواجه هستیم. سعی فیلمساز بر این بوده با بومی‌سازی داستان و به‌کار گیری عناصر و تمهیدات سینمایی، قصه‌ای را بدون پیچیدگی خاص در اختیار مخاطب قرار دهد».

به گفته این مدرس سینما، «هر قدر از زمان فیلم می‌گذرد متوجه می‌شویم که فیلم از حیث پردازش شخصیت‌ها و نقش‌های مثبت و منفی با معیارهای سینمای کلاسیک (به معنای خاص آن) متفاوت است. شخصیت‌های فیلم به جای سیاه و سفید، همگی خاکستری هستند. قهرمان یا ضد قهرمان در فیلم به صورت متداول در فیلم وجود ندارند و این نکته در مورد شخصیت «امیر» با وجود شناخت و پیش داوری مخاطب از نقش‌های گذشته پرویز پرستویی، نمود بیشتری دارد.»

ایلانلو، نقد جامعه و نوع نگاه و قضاوت مردم از نخبگان را یکی از نگاه‌های فیلمساز عنوان می‌کند و معتقد است که علاوه بر درون مایه اصلی داستان که انتقام است، نقد جامعه شناسانه نیز در دستور کار نویسندگان فیلمنامه وجود داشته است. «فیلمساز، روستایی دور افتاده‌ای را برای لوکیشن فیلم در نظر گرفته و زمان داستان را به چند دهه قبل برده ولی به نظر می‌رسد شخصیت‌ها و وقایع فیلم به صورت نمادین هستند و عافیت طلبی، سست عنصری و بی‌وفایی افراد جامعه در ادوار مختلف مدنظر هستند.»

«ضعف‌هایی در عناصر و جزئیات فیلم وجود دارد که به کلیت آن نیز لطمه زده است» این را ایلانلو گفته و اعتقاد دارد که «بعضی اشکالات در بومی‌سازی داستان، مخدوش بودن روابط علل و معلولی، ایرادات شخصیت پردازی، وجود صحنه‌های زائد، طولانی شدن زمان فیلم در یک سوم پایانی و عدم ظرافت در دیالوگ‌نویسی در فیلم مشهود است.»

او اضافه می‌کند: «با توجه به فرهنگ و روحیات ایرانی خصوصاً روستاییان چند دهه قبل، به‌رغم وجود انگیزه‌های مهم مادی، راضی شدن به اعدام علنی «امیر» توسط اهالی آن هم ظرف مدت سه روز از ورود «لی‌لی» به روستا باور پذیر نیست. ضمن اینکه «امیر» یک خان‌زاده است ولی به جز مغازه‌ای محقر، هیچ مایملکی ندارد و در عین حال از خوبی‌هایی که او در حق روستاییان کرده، مطلب خاصی ذکر نمی‌شود».

این کارشناس سینما، به ضعف شخصیت‌پردازی «امیر» اشاره و تأکید می‌کند وقتی «لی‌لی» در پایان فیلم از خواسته خود منصرف می‌شود، اهالی روستا که ظاهراً از مرگ امیرخان ناراحت هستند، چرا تلاشی برای نجات او به عنوان قهرمان خود نمی‌کنند؟!»

«بی همه چیز» عنوان مناسبی برای فیلم نیست، موضوعی که از سوی منتقدان دیگر هم مطرح شد و ایلانلو هم با آن موافق است و می‌گوید: «فیلمساز می‌توانست عنوان بهتری را برای فیلم انتخاب کند تا دربردارنده مضمون و کلیات فیلم باشد یا لااقل اشاره‌ای بدان داشته باشد».

این کارشناس سینما در عین حال معتقد است که «بی‌همه چیز» با همه نقاط ضعف‌اش یکی از آثار مطرح و قابل اعتنای جشنواره امسال فیلم فجر است که ارتباط خوبی با مخاطبان برقرار می‌کند.

به گفته ایلانلو، «همه چیز در خدمت روایت داستان قرار دارد: کارگردانی، موسیقی، تدوین و خصوصاً فیلمبرداری و طراحی صحنه و لباس به نحو احسن و بدون خود نمایی، نقش خود را برای روایت داستان ایفا کرده‌اند.»

این مدرس سینما یکی از جمله نقاط قوت فیلم را «فیلمبرداری» آن عنوان می‌کند و معتقد است: «قاب‌بندی‌های بدون نقص مرتضی هدایی در کنار دکوپاژ تحسین برانگیز قرایی سبب شده تماشاگر تا انتهای فیلم را دنبال کند و از پلان به پلانش‌ لذت ببرد. خصوصاً در پلان‌های اولیه فیلم، حرکت دوربین و هماهنگی بازیگران و حرکات آنها با دوربین چشمگیر است.»

به گفته ایلانلو، «به جرئت می‌توان عنوان کرد فیلم از نظر کارگردانی، اثری کم نقص است و نسبت به کارهای قبلی فیلمساز قطعاً حرکتی رو به جلو محسوب می‌شود.»

او یکی دیگر از امتیازات جدیدترین ساخته قرایی را «طراحی صحنه و لباس» می‌داند و معتقد است که کمتر ایرادی را می‌توان در آن مشاهده کرد و با توجه به تعدد بازیگران و هنرورهای فیلم، قابل تحسین است.

آن‌طور که این کارشناس سینما می‌گوید: «بازی‌های خوب و در عین حال کنترل شده بازیگران فیلم نشان از هدایت درست و حساب شده کارگردان دارد. این فیلم نقطه عطفی در کارنامه هنری اغلب بازیگران فیلم مثل پرویز پرستویی، هدیه تهرانی، هادی حجازی‌فر، فرید سجادی حسینی، مهتاب نصیرپور و البته باران کوثری محسوب می‌شود و جزء کارهای خوب‌شان در چند سال اخیر به شمار می‌رود.»

سید مهدی میرغیاثی فیلمساز و مدرس دانشکده «دین و رسانه» هم درباره فیلم «بی همه چیز» معتقد است که نمایشنامۀ محکم و درست «ملاقات با بانوی سالخورده» تأثیر خود را در فیلمنامۀ «بی‌ همه ‌چیز» گذاشته و ما را با فیلمی درست از لحاظ عناصر فیلمنامه‌ای قرار داده است.

آن‌طور که میرغیاثی می‌گوید: «بی همه چیز یک فیلم اجتماعی است که بر خلاف اغلب این دست فیلم‌ها، جسورانه مردم را نقد می‌کند. خصلت‌های مردمی مذبذب را نمایش می‌دهد که برای منافع خود قهرمان خود را فراموش می‌کنند و او را به پای چوبه‌‌دار می‌سپارند.»

این مدرس دانشگاه، تلاش کارگردان در هدایت بازیگران و خلق سکانس‌های جذاب و شلوغ را موفق می‌داند اما معتقد است عنصر مهمی که مغفول مانده خلق یک اتمسفر غیر رئال(واقعی) است. «برای باورپذیری داستان و عمل شخصیت‌های این فیلم، لازم است لحن و فضای کلی حاکم بر فیلم از رئالیست خارج شود. چرا که کارگردان در ابتدای فیلم با مخاطب شرط می‌کند که قصه‌ «بی همه چیز» در هر کجا می‌تواند اتفاق بیفتد و مکان و زمان خیلی در این قصه مؤثر نیست.»

میرغیاثی از موسیقی به عنوان یکی از دیگر عناصر تأییدکنندۀ بی مکانی و بی زمانی قصۀ «بی همه چیز» یاد می‌کند و می‌گوید: «این موسیقی با تِم کلاسیک غربی، بیشتر برای فکر کردن طراحی شده تا کمک به احساسات فیلم. اساساً کارگردان نخواسته یا نتوانسته از لحاظ احساسی مخاطب را درگیر کند و بیشتر به شرح ماجرا می‌پردازد.»

این مدرس سینما هم با ایلانلو هم نظر است و نقص در شخصیت‌پردازی «امیر» را یکی از پاشنه آشیل‌های «بی‌همه چیز» می‌داند و می‌گوید: «امیر کسی است که در ظاهر قهرمان مردم این منطقه است. این قهرمان، قهرمانی نمی‌شود که ما را با خود همراه کند. چرا که عمل قهرمانانه‌ای از او نمی‌بینیم بلکه فقط می‌شنویم که او قهرمان این مردم است.»

او اضافه می‌کند: «امیر وقتی متوجه می‌شود که ماندنش در این منطقه ممکن است به مرگش منجر شود، به طرق مختلف تصمیم به فرار می‌گیرد. حتی حاضر است دخترش را به ازدواج کسی در بیاورد که همیشه او را تحقیر ‌کرده. در جایی دیگر ملتمسانه از لی‌لی می‌خواهد که ماجرا را فیصله دهد. چرا این قهرمان با صدای رسا به مردم نمی‌گوید که من در گذشته اشتباه کردم؟ آیا گفتن این واقعیت بدتر از مرگ برای اوست؟!».

این فیلمساز معتقد است: «شخصیت امیر بر خلاف حرف‌هایی که درباره‌اش زده‌اند، مردی منفعل و متواری است. کسی که برای حفظ جانش تصمیم به فرار و بردن آبروی دخترش می‌کند، باعث می‌شود که ما پایان سرنوشت او را وقتی که از مرگ رهایی یافته، باور نکنیم.»

میرغیاثی یکی دیگر از نقاط ضعف در شخصیت‌پردازی این فیلم را متناسب نبودن وزن شخصیت‌های فرعی با شخصیت‌های اصلی داستان عنوان می‌کند و می‌گوید: «شخصیت نوری چه کمکی به داستان می‌کند که این‌همه باید وقت فیلم را بگیرد؟ شاید کارگردان مجذوب بازیگری باران کوثری شده و نتوانسته که از حجم اتفاقات کم اهمیت این شخصیت در فیلم کم کند.»

این کارشناس سینما در عین حال معتقد است که «بی همه چیز» فیلمی است که سینماست. قصه دارد، شخصیت دارد، موقعیت دارد و حرفی برای گفتن دارد و مخاطب از دیدن آن لذت می‌برد.

فیلمی که حالا رکورددار کاندیداتوری جشنواره سی‌ونهم شده و در سیزده بخش جلوه‌های بصری، طراحی لباس، طراحی صحنه، صدابرداری، صداگذاری، موسیقی متن، تدوین، فیلمبرداری، نقش مکمل مرد، نقش اول مرد، فیلمنامه اقتباسی، کارگردانی و بهترین فیلم نامزد دریافت جایزه شده است.

داریوش مهرجویی، اصغر فرهادی، ناصر تقوایی و بهرام توکلی از جمله سینماگرانی بودند که ساخت فیلم‌های اقتباسی از آثار مشهور  ادبی را در کارنامه داشتند و حالا باید محسن قرایی را هم به این نام‌ها اضافه کرد. فیلمساز جوانی که به اعتقاد برخی منتقدان سینما، با ساخت اثر اقتباسی «بی همه چیز» به همه چیز رسیده و یک فیلم موفق را در کارنامه‌اش ثبت کرده است.

نوشته های مشابه
ادامه تونل غدیر در اختیار شهروندان قرار گرفت
نقش مؤثر شهرداری در شکوفایی عمرانی قم/ اطراف جمکران تناسبی با جایگاه مسجد ندارد
افزایش بودجه فرهنگی شهرداری قم/ طرح جامع جمکران تدوین شود
توقف ساخت‌وسازهای غیرمجاز در حاشیه شهر قم
قم به کلان‌شهری قابل‌احترام تبدیل‌ شده است
تحقق ۱۰۵ درصدی درآمد شهرداری قم در سال ۱۴۰۲
ثبت دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در پایگاه منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.